دیدار اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین، یکی از مهمترین محورهای خبری طی یک هفته گذشته بود؛ اما آنچه شاید در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفت، این بود که این دیدار، در حقیقت ادامه رویکردی است که جنبش فتح مدتی است در پیش گرفته و ضمن فاصله گرفتن از آرمان فلسطینی، نزدیکی هرچه بیشتر به تل آویو را دنبال می کند.
دیدار اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین، یکی از مهمترین محورهای خبری طی یک هفته گذشته بود؛ اما آنچه شاید در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفت، این بود که این دیدار، در حقیقت ادامه رویکردی است که جنبش فتح مدتی است در پیش گرفته و ضمن فاصله گرفتن از آرمان فلسطینی، نزدیکی هرچه بیشتر به تل آویو را دنبال می کند.کمتر از دو هفته پیش بود که منابع صهیونیست، از دیدار مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطینی با مقامات رژیم اسرائیل در شهر «اریحا» واقع در شرق کرانه باختری خبر دادند. گزارش شده که در نشست مذکور، دو طرف به بررسی توسعه منطقه صنعتی وابسته به اریحا و تقویت فعالیت تجاری بین تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی از طریق پلک ملک حسین که پل ارتباطی بین کرانه باختری و اردن است، پرداختند. این، نخستین دیدار پس از چند سال وقفه در مذاکرات طرفین به شمار می رفت.
این دیدار در حالی برگزار شد که حدود یک هفته پیش از آن نیز سامح شکری، وزیر خارجه مصر، طی کنفرانسی مطبوعاتی خاطرنشان کرده بود، در مذاکراتش با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، موضوع تلاش برای ادامه روند سازش میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم اسرائیل را بررسی کرده است.
اما این حرکت آرام جنبش فتح به سوی روند سازش با رژیم اسرائیل، زمانی شکل آشکارتری به خود گرفت که پنج روز پیش، منابع خبری از دیدار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین دیدار کرد؛ دیداری که جنجال فراوانی را برانگیخت و به عقیده کارشناسان، تحت هدایت عربستان سعودی و با هدف تقابل با ایران از یک سو و فراهم کردن مقدمات برای سازش با رژیم اسرائیل انجام گرفت.
گفتنی است، این روند تا حدی شدت گرفته که اکنون، میان مقامات ارشد جنبش فتح و مقامات ارشد صهیونیست، روابط شخصی برقرار شده است. به عنوان مثال، شبکه خبری «العربیه» روز 23 ژوئیه خبر داد که بنیامین نتانیاهو در تماس تلفنی با محمود عباس، درگذشت عمر عباس، برادر رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را به وی و خانواده اش تسلیت گفته است؛ امری که تاکنون در روابط جنبش های فلسطینی و رژیم اسرائیل بی سابقه بوده است.
پیش از آن و در نوزدهم ژوئیه نیز رئیس سازمان اطلاعات داخلی رژیم اسرائیل (شاباک) بر همکاری امنیتی بسیار خوب بین این رژیم و تشکیلات خودگردان فلسطین تأکید کرده و گفته بود: «حماس دشمن مشترک دوطرف به شمار می رود». روزنامه «هاآرتص» نیز به نقل از منابع بلندپایه در تل آویو نوشت: «روابط تشکیلات خودگردان و نیروهای امنیتی اسرائیل، این روزها عملاً خوب است و همکاری منظمی بین دوطرف در جنگ با دشمن مشترک، یعنی حماس وجود دارد».
گفتنی است، این روند، تاکنون هم واکنش دیگر گروه های فلسطینی را به دنبال داشته و هم حتی در داخل خود جنبش فتح، با اعتراضاتی روبه رو شده است. محمود الزهار، از رهبران جنبش حماس، پس از دیدار عباس با رجوی گفت: «مردی همچون ابومازن، همکاری با اسرائیل را مقدس می داند و این همکاری به مرحله جاسوسی در پایین ترین سطح ممکن رسیده است، به گونه ای که اسرائیل در ازای این همکاری چیزی به ابومازن نمی دهد و ارزش و احترامی برای وی قائل نیست».
عباس زکی، عضو کمیته مرکزی جنبش فتح نیز در گفت و گویی با «المیادین» اظهار داشت: «تلاش های جاری برای سازش، فرصتی برای اشغالگران جهت اشغال کرانه باختری و عادی سازی روابط با اعراب است. تشکیلات خودگردان با نشست سه جانبه با حضور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و عبدالفتاح السیسی در قاهره پایتخت مصر مخالفت کرده است. رفتن به مذاکرات، به مفهوم مشروعیت بخشیدن به اشغالگران در کشتن فلسطینی هاست. امکان ندارد، به گفت و گوهای مستقیم با اشغالگران بدون سقف زمانی مشخص برویم».
به این ترتیب، آن گونه که مشخص است، محمود عباس و برخی از حلقه نزدیکان وی در جنبش فتح و تشکیلات خودگردان، در حال سوق دادن این جنبش به سمت و سویی هستند که نه تنها با آرمان همیشگی مردم فلسطین و جنبش های فلسطینی در تضاد است، بلکه عملاً و در بلندمدت، وجود و فعالیت خود این جنبش را نیز بلاموضوع خواهد ساخت!
این در حالی است که جنبش فتح در سال 1959 با هدف اصلی آزادسازی فلسطین از سیطره رژیم اسرائیل از طریق مبارزات چریکی بنیان گذاشته شد، بزرگترین گروه در کنفدراسیون احزاب فلسطینی موسوم به سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) به شمار می رفت. ایده این سازمان، مبتنی بر آزادسازی فلسطین توسط مردم فلسطینی، در مقابل تبلیغات ناسیونالیسم عربی بود که در آن هنگام، جمال عبدالناصر، رهبر مصر، هدایت آن را بر عهده داشت.
با این حال، در پی تغییر نسل و درگذشت رهبران اولیه، این جنبش نه تنها از آرمان های قابل ستایش اولیه خود فاصله گرفته و رویکرد سیاسی را جانشین مبارزه و مقاومت کرد، بلکه اکنون خود را به عنوان بخشی از رویکردهای «عرب‌محور» منطقه، که اکنون عربستان سعودی به جای مصر داعیه دار آن شده، مطرح کرده است.
به این ترتیب، هیچ دور از انتظار نیست که در آینده نزدیک شاهد باشیم رهبران کنونی فتح، کار را به جایی برسانند که رسماً و علناً در کنار صهیونیست، در مقابل مردم فلسطین قرار گرفته و اندک دستاوردهایی را نیز که فلسطینی ها تاکنون به زحمت به دست آورده اند، به صهیونیست ها واگذار کنند.
