تابناک بوشهر: حسن روحانی در حالی برای سومین بار به منظور شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرد که دو حضور قبلی وی در این اجلاس، در تغییر نگاه بینالمللی به ایران نقش موثری داشت.
ابتکار درادامه نوشت: رئیس دولت تدبیر و امید، وارث فضایی در دیپلماسی بینالملل ایران شد که آکنده از ابرهای سیاه بود. محمود احمدینژاد در سیاست خارجی خود رفتاری تهاجمی را ارائه داده بود که در نتیجه آن، ایران در انزوای دیپلماتیک قرار گرفت و کشورهایی مثل کومور، بنین و اوگاندا مقصد سفرهای مقامهای ایرانی قرار گرفت و ونزوئلا به عنوان یار استراتژیک ایران مطرح شد.
شیخ دیپلمات اما از زمانی که سکان هدایت ریاستجمهوری را در پاستور به دست گرفت، بهبود فضای دیپلماسی ایران را به عنوان یکی از اصلیترین سیاستهای خود برگزید. ادامه مذاکرات هستهای – این بار نه به صورت فرسایشی که به گونهای هدفمند و با همت ویژه برای به نتیجه رساندن آن – و تعامل و همکاری با کشورهای جهان به ویژه کشورهای منطقه و همسایگان دو محور اصلی برنامههای دولت یازدهم در سیاست خارجی بود. روحانی این موضوع را در سخنرانیهای خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به خوبی نشان داده است. اولین حضور وی با ارائه طرح «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» و تصویب آن در مجمع عمومی همراه بود و یاد و خاطره طرحهایی که از سوی احمدینژاد مطرح میشد و حتی مورد توجه قرار نمیگرفت را به فراموشی سپرد و در عوض، در کنار رئیس دولت اصلاحات ایستاد که طرح «گفتوگوی تمدنها»یش چندی پیش 17 سالگی خود را تجربه کرد.
روحانی اولین بار در آغاز دولت خود و رویکرد جدید در سیاست خارجی و مذاکرات هستهای به نیویورک رفت و دومین بار نیز در اثنای این مذاکرات به سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پرداخت. سومین حضور او اما پس از یک موفقیت بزرگ در رسیدن به توافق هستهای انجام شد و در واقع سهگانه بازسازی چهره ایران در فضای بینالملل را تکمیل کرد. رئیس دولت یازدهم این بار از موضع کشوری حرف میزد که هم رویکرد خود در تعامل و گفتوگو با جهان را به همگان ثابت کرده بود و هم در جایگاه ثبات و قدرت به عنوان کشوری که با 6 ابرقدرت جهانی به مذاکره نشست و به اذعان بسیاری نه تنها شکست نخورد که حتی به تعابیری شاید پیروز هم شد. سخنرانی روحانی که این بار با انتقادهای صریح از عربستان در موضوع فاجعه منا سخنان خود را شروع کرد، در سخنرانی خود هم به تصمیم ایران در ادامه فضای تعامل و گفتوگو با جهان اشاره داشت، هم از سیاستهای آمریکاییها انتقاد کرد، هم از نیروهای مقاومت دفاع کرد و هم با تاکید مجدد بر گفتههای پیشینش درباره لزوم برخورد جهانی با خشونت، افراطیگری و تروریسم، برای رفع بحرانهایی مثل عراق، سوریه و یمن راهکار ارائه داد. روحانی به درستی برجام را آغازی برای صلح نامید و در عین حال به لزوم تدوین برجامی برای ایجاد «جبهه متحد مبارزه با افراطگرایی و خشونت» تاکید کرد.
سخنرانی سوم روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شاید به شاخصی دو سخنرانی پیشین او نبود، اما در واقع همراستا با اهدافی که برای دیپلماسی خارجی دولت یازدهم در نظر گرفته شده است، رویکرد ایران را در این مسیر تثبیت کرد.
این روزها روحانی فارغ از چالشی که با عربستان در ماجرای فاجعه منا خواهد داشت، سه فضای جدید را پیش روی سیاست خارجی خود میبیند. پیگیری اجرای برجام به عنوان آزمونی برای کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا در وفای به تعهدات، علاقه کشورهای مهم جهان به تعامل با ایران که با دعوت از رئیسجمهوری ایران به فرانسه و ایتالیا در فضای پسابرجام وارد فاز جدیدی خواهد شد و در نهایت علاقه کشورهای عربی به گفتوگو با ایران – که با پیشنهاد امیر قطر و داوطلبی دوحه برای میزبانی آن به اجرایی شدن نزدیک میشود – فضاهایی هستند که در تقویت ایران در فضای دیپلماتیک موثر است. ایران اکنون نه تنها در منطقه که در تمامی دنیا به یک مهره موثر تبدیل شده است و میتواند در صورت تقویت و تثبیت این جایگاه، در سالهای آینده حتی در میان رتبههای برتر اثرگذاری قرار گیرد و به عنوان مثال خود را در شورای امنیت به عنوان یک عضو اصلی جای دهد. دولت یازدهم باید این فضا را مغتنم شمارد و در عین حال جریانهای سیاسی ایران نیز با یک نگاه ملی و فراجناحی، موفقیت در این فضا را ادامه پیروزیهای ایران – و نه یک جریان سیاسی خاص – ببینند و به جای سنگاندازی در راه آن، همراهی کنند.