ما همچنان در ضیافت سوگواری امام حسین هستیم و با مطالعه و بررسی جریان‌ها دینی به اعماق وجودی حضرت امام حسین علیه السلام دست پیدا می‌کنیم و در یادداشت‌ها اول و دوم این مسیر را طی کردیم و امروز در این یادداشت سوم به نگاه و بینش دکتر عبدالکریم سروش اشاره خواهیم کرد، اما قبل از پرداختن به دکتر سروش لازم است در ادامه یادداشت دوم از استاد مطهری مطالبی را برای تکمیل بحث‌ها گذشته اشاره کنیم.
کد خبر: ۹۸۷۰۸۹
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۳ 18 August 2021
به گزارش تابناک کردستان، در یادداشت دوم ما به استاد مطهری اشاره کردیم که ایشان قیام امام حسین را یک نوع قیام و حماسه بشریت می‌دانند که با هدف بیداری انسانیت و آگاهی انسان انجام شده است و این انسانیت امام حسین برعکس جریان‌ها غیر دینی یک انسانیت بیرون از نظام اجتماعی بود که خداوند بزرگ آن در اختیار و وجود همه انسان قرار داده است که ما آن را به عنوان "خود واقعی" می‌شناسیم.
خود واقعی انسان همان شخصیت و محتوای انسانی است که باعث تفاوت بین انسان و دیگر موجودات خواهد شد که امروز متاسفانه جریان‌ها مادی در تلاش و کوشش هستند تا این مرز بین انسان و حیوانات از بین ببرد و اسم آن را برابری گذاشتند، در حالی که برابری به معنی عدم تفاوت و از بین رفتن مرز‌های نیست بلکه به معنی داشتن مخرج مشترک بین انسان هاست.
همه انسان دارای محتوا و ماهیت یکسانی یعنی دارای فطرت و انسانیت هستند و مخاطب اسلام نه مسائل نژادی، قومی و مذهبی است بلکه مخاطب اصلی همان "خود واقعی" انسان است. امروز همه جریان‌ها مادی و سیاستمداران و اربابان قدرت در تلاش و کوشش هستند تا این "خود واقعی" را از اذهان جامعه محو و پاک کنند و دلیل اصلی اینکار اینست که در صورت بیداری این "خود واقعی" مشروعیت دروغین این اربابان قدرت دچار مناقشه میشود و از این نظر میتوان ادعا کرد که قیام امام حسین برای بیداری "خود واقعی" انسان است. در واقع اگر امروز در سطح جهان رسانه‌ها و اربابان قدرت چنین قیام امام حسین را کوچک و خوار می‌شمارند صرفا بخاطر احساس خطر و تهدید از جانب تاثیرات قیام امام حسین در وجود جامعه است.
اما نکته بعدی اینست که امروز مداحان و سخنرانان مجالس سوگواری امام حسین متاسفانه به جای توجه به جنبه‌های انسان شناسانه امام حسین در کمال تعجب در تلاش و کوشش هستند که اشک از چشم‌ها مردم بیاورند، در حالی که امام حسین برای گریه کردن ما قیام نکرد بلکه برای درس‌ها انسان شناسانه قیام کرد تا جهان و بشریت بدانند که انسان نمیتوان پوچ و خالی از محتوا و ماهیت باشد.
استاد مطهری اتقاقا این نکته را فهمیده بود که غایت قیام ام حسین در مسیر غایت این جهان و نظام هستی است و همچنان که هدف و غایت این نظام هستی سربلندی و حفظ کرامت و شرافت انسانی است و در میان جنگ و درگیری بین جبهه حق و فرقه باطل در جریان است و امروز هم ما این جنگ را از نزدیک مشاهده می‌کنیم.
حضرت امام حسین برای حفظ کرامت و شرافت انسانی قیام کرد و هدف ایشان دفاع از خداوند و دین اسلام و نجات بشریت بود، اما متاسفانه در جامعه ما این نکات از قیام امام حسین برای مردم توضیح داده نمیشود و بیشتر از امام حسین به عنوان وسیله‌ای در جهت منافع و حفظ مسند قدرت استفاده می‌شود.
از طرف دیگر استاد مطهری اعتقاد داشت که امروز برای جریان تحریف و سوءاستفاده از قیام امام حسین باید مبارزه کرد که ما در همین شرایط موجود این جریان تحریف و سوءاستفاده از امام حسین مشاهده می‌کنیم که چطور با احساسات مردم بازی می‌کنند بدون اینکه هدف از قیام امام حسین را برای جامعه بگویند. این به عنوان مقدمه و تکیل یادداشت دوم بود که لازم و ضروری دانستیم به آن اشاره کنیم. اما یادداشت امروز به بینش و نگاه دکتر سروش در مورد امام حسین را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
دکتر سروش در مورد قیام امام حسین اعتقاد دارد که این قیام از طرف امام حسین نبود و ایشان علاقه‌ای به جنگ کردن با یزید نداشت بلکه امام حسین بخاطر جنگ نکردن از کربلا دور شد و به مکان امن مهاجرت کرد، اما از نظر دکتر سروش امام حسین در عین خروج از کربلا بود که لشکر یزید جلوی راه امام حسین را گرفتند و خواهان بیعت امام حسین با یزید شدند. امام حسین در اینجا بین عقل و عاشقی قرار گرفته بود، اما ایشان در مرحله اول کار عقلی را انجام داده بود؛ یعنی بخاطر جنگ نکردن مهاجرت می‌کرد، ولی همیشه نمیتوان براساس عقل حرکت کرد و بعضی از اوقات باید راه عاشقی را طی کرد. امام حسین وقتی یزید جلوی راه او را گرفت در اینجا عاشق بودن امام حسین آشکار شد، عاشق بودن امام حسین این بود که یا باید ذلت را قبول می‌کرد و یا شهادت، که امام حسین شهادت را قبول کرد. به عبارت دیگر یا باید ببعت را قبول می‌کرد که این راه نشانه ذلت و خواری برای ایشان و یا باید به سمت مرگ حرکت می‌کرد که این راه نشانه سریلندی و بزرگی امام حسین بود.
از طرف دیگر امام حسین به این نتیجه رسیده بود که مرگ در چنین شرایطی نه به معنی نیستی بلکه به معنای واقعی کلمه نشانه شرافت و کرامت است و همچنین امام حسین به نتیجه این مرگ هم توجه می‌کرد که این مرگ چه نتیجه‌ای دارد؟ از نظر امام حسین این مرگ اگر هیچ نتیجه مفیدی نداشته باشد مسلما یک نتیجه دارد و آن اینست که صورت واقعی یزید را از زیر نقاب برای جامعه و بشریت نشان خواهد داد.
امام حسین با این شهادت به دنیای ثابت کرد که یزید حتی به نور چشم‌های حضرت رسول اکرم یعنی امام حسین رحم نکرد و ایشان را به شهادت رساند و این خون امام حسین یک لکه سیاه بر پیکر لشکر یزید و جنایتکاران تاریخ ماندگار خواهد کرد و تا امروز هم این لکه سیاه همچنان وجود دارد.
این سخن دکتر سروش درست است؛ چرا که امروز اعتراضات در سراسر جهان این نکته را نشان می‌دهد که هدف اصلی این اعتراضات علاوه بر مطالبات اجتماعی و سیاسی کنار زدن نقاب اصلی بر صورت سیاستمداران و اربابان قدرت است که برخلاف حرف‌ها و سخنان خودش عمل می‌کنند. حتی افرادی که در این اعتراضات کشته یا زخمی میشود باز نشانه‌ای از بی رحمی‌ها و سنگ دلی‌ها دولت‌ها و نظام‌ها سیاسی است که برای خلافت‌ها دنیوی فقط حفظ و بقای قدرت از هر چیزی مهم‌تر است.
دکتر سروش همچنین اعتقاد دارد هویت اهل تشیع با عاشورای امام حسین گره خورده است به این صورت که اهل تشیع از شهادت امام حسین یک مظلومیت را برای خودشان ایجاد کردند و از این طریق پایگاه و مبنایی برای حق و حقوق مذهبی بدست آوردند که در مقابل اهل تسنن با وجود کشته شدن خلیفه دوم و سوم حتی عزاداری هم نمی‌کنند و نیازی به هویت و مظلومیت در تاریخ ندارند.
از طرف دکتر سروش عقیده دارد که امروز امام حسین یک امام حسین ساده و بی آرایش است و از این امام حسین نباید انتظار داشت که بر علیه نظام سیاسی قیام کرد بلکه مداحان و تفسیر رسمی نظام سیاسی از امام حسین یک چهره ساده و محافظه کار ترسیم کرده اند که برای راضی کردن دل امام حسین نیازی نیست که جامعه بر علیه ستم و ظلم قیام کنند بلکه با چند قطره اشک هم امام حسین در روز قیامت راضی و خشنود خواهد شد.
متاسفانه سخنان دکتر سروش بصورت غیر مستقیم در جهت نظرات استاد مطهری است که ایشان هم اعتقاد داشت که امروز ما از امام حسین فقط گریه کردن را یاد گرفتیم در حالی که ایشان مظهر انسانیت و درس‌ها انسانی و بشریت بودند. امروز اگر به جامعه خودمان نگاه کنیم متاسفانه از نه از شعور حسینی خبری است و نه از شور حسینی. گویا در این مورد اجماع سیاسی وجود دارد که امام حسین به قیام کردن و مبارزه با ستم نیاز ندارد بلکه کمترین کاری ایشان از جامعه انتظار دارد همان گریه کردن است و متاسفانه برای اینکار مداحان همیشه کمر همت بستند و مجالس عزاداری امام حسین را بیشتر به مراسم اشک و گریه کردن تبدیل کردند.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار