کد خبر: ۹۸۶۲۱۱
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۳ 15 August 2021

تابناک رضوی: تامل باید کرد در عاشورا. لحظه به لحظه این نهضت را باید دقیق خواند و در نوخوانی آن هم دریافت های تازه را در ذهن، طبقه بندی و آرشیو کرد و مدام از این آبشخور معرفت، جان را جلا داد و در برابر آنچه روزگار می خواهد رقم زند، به راهکار مواجهه رسید که کل یوم عاشورا، یعنی همه روز ها را به قرائت حسینی، زیستن. زیستنی که هیچ مرگی نتواند مزاحمش شود بلکه به توسعه و تعمیق آن بپردازد. به مرگی توجه و آن را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد و هر نقطه اش باز ما را به سر خط می آورد. خط زندگی. خط جاودانه زیستن. خط با مرگ، حیات را به ابدیت پیوند دادن. حسین آن روز نه فقط به زبان که به عمل ما را بر کلاس نشاند تا حقیقت ها را چنین پیش چشم مان آورد که؛ "حسين (ع) نمى‏ تواند سازشگر باشد، نمى‏ تواند حاشيه نشين دستگاه اموى باشد، نمى‏ تواند شاهد استثمار خلق و ركود استعدادها باشد" این نمی تواند ها به دقیق ترین معنا، توانستن ایستادن بر حق را ترسیم می کند. استاد صفائی حائری در صفحه 77 کتاب وارثان عاشورا این خط را چنین ادامه می دهد؛ "حسين (ع) نمى‏ تواند بيعت كند ..." دلیلش را هم می گوید؛ "كه بيعت سايه‏ اى ندارد و نتيجه‏ اى جز خفه كشى نمى‏ آورد." این هزار فرسنگ دور از آزادی و کرامت انسانی است که انسان را بر وادی جبر بنشانند. " مى‏ گويند: تو بيعت كن، آن هم بر آنچه ابن زياد مى‏ گويد و ابن زياد همان را مى‏ گويد كه به مسلم گفت و همان كارى را مى‏ كند كه با مسلم كرد." والا امام حسین (علیه‌السلام) لااقل در دو جا ابتدا در مواجهه با حر و سپس در روز عاشورا به کوفیان فرمود: اگر از قولی که داده‌اید و حرفی که در نامه‌های خودتان زده‌اید پشیمانید من برمی‌گردم و آنان نپذیرفتند. این هم معنایی جز راه بندان به روی حجت خدا نداشت و در سخت هنگامه ای چنین، حرف صلح نیست که برخی بگویند چگونه امام حسن(ع) به صلح نشست اما امام حسین(ع) حاضر به این امر نبود. آنجا معاویه بود که کاغذ سفید می فرستاد با امضایی که پایش نهاده بود تا سطر ها و شرط ها را حضرت مجتبی بنویسد- هرچند بدان عمل نکرد معاویه- اما این جا یزید است که حسین(ع) را برای پادشاهی خود خطر می بیند و بی آنکه خواهان صلح به قرار منطقی باشد، دو راه را باز می گذارد و همه راه ها را می بندد. همان که سید الشهدا خود فرمود؛ "ألا وإنّ الدعي بن الدعي ـ يعني ابن زياد ـ قدْ ركز بين اثنتين، بين السلة والذلّة، وهيهات منّا الذلّة" بین مرگ و ذلت، راه دیگری نیست و قطعا هر آزاده ای خفت و خواری ذلت را بر خویش و مکتب خود هموار نمی کند بلکه روشنگرانه به مرگ لبیک می گوید به صراحتی که صدایش همه گوش ها را فراگیرد و در نهایت هم باز با "هل من ناصر ینصرنی" خطاب به عصرها و نسل های بعد از این، آغاز می شود ته نه یزید که "یزیدیسم" را به پایان برساند.....

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار