یکی از موضوعات مهم در عصر جدید مسئله زنان و جایگاه آنها در جامعه است و در این خصوص جریان های مختلف مطالبی را اشاره کرده اند و این سخنان بیشتر براساس انسان شناسی آنها بوده است. در این خصوص ما دو نوع انسان شناسی اسلامی و غربی داریم و نگاه آنها به مسئله زنان متفاوت خواهند بود و آنچه درست و صحیح است نگاه انسان شناسی اسلامی است.
کد خبر: ۹۲۵۲۷۱
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۱ 19 December 2020
در انسان شناسی غربی بیشتر روی مسئله مادی و فیزیکی زنان توجه می کنند و جنبه های جسمی مورد توجه قرار می گیرد و به مسائل غیر مادی از جمله کرامت،عزت و درون زنان توجهی نمی کنند. در انسان شناسی غربی زنان هنوز از لحاظ شخصیت خودشان را پیدا نکرده اند و پایه و اساس غرب برای شناسایی زنان به عنوان موجودات صاحب شخصیت از جمله داشتن حقوق و امتیازات بر روی مسائل تولیدی و اقتصادی قرار دارد. هر چقدر زنان در این عرصه فعالیت داشته باشند به همان اندازه از شخصیت برخوردار خواهند بود. در واقع انسان شناسی غربی زنان را نه بخاطر اینکه چون انسان هستند بلکه بخاطر اینکه چون توانایی فعال بودن در عرصه اقتصادی دارد مورد شناسایی قرار می دهند.
در این نوع انسان شناسی متاسفانه مسئله زنان بصورت فطری و ذاتی مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه مسئله را بیشتر در وضعیت وسیله بودن زنان قرار می دهند.امروز جنبش های به اصطلاح مدافعان زنان در غرب نشان از این سخن را می دهند که هنوز زنان به عنوان انسان صاحب حقوق مورد شناسایی قرار نگرفته است و کل تلاش و کوشش این جنبش های برای اثبات این نکته است که زنان هم همانند مردان انسان هستند و باید حقوق و امتیاز داشته باشند و از نگاه ابزاری و وسیله بودن نسبت به زنان دست برداشت.در واقع زنان در غرب هنوز در مرحله اول هستند که به عنوان انسان مورد توجه قرار بگیرند و از سیطره و سلطه مردان رهایی یابند و امروز ما شاهد این مسئله هستیم که جنبش های زنان در غرب در تلاش و کوشش هستند که زنان را از برده داری مردان نجات دهند. این مسئله ریشه تاریخی در دنیای غرب دارند و نتیجه نگاه کلیسا و پاپ ها مسیحی نسبت به زنان است. وقتی کلیسا و پاپ ها نحوه ی ورود انسان به روی زمین تعریف می کنند و دلیل اصلی آن فریب دادن حضرت آدم توسط همسرش را بیان می کنند و از اینجاست که دنیای غرب زنان را به عنوان موجودات شیطانی تصور می کنند و عقیده دارند که اگر همسر آدم این کار شطانی را انجام نمی داد امروز ما دچار گناه و معصیبت نبوده ایم و در بهشت زندگی می کردیم ولی این موجود شطان صفت کل دنیای را تغییر داد.
این نگاه متاسفانه تا امروز هم وجود داشته است و اگر خوب توجه کنیم امرور دنیای غرب با مسئله به نام همجنس گرایان مواجه است و دلیل آن اینست که هنوز زنان از نگاه این مردان موجود شیطان صفت هستند و نباید با آنها ازدواج کرد و برای رفع نیازهای جنسی باید به سمت همجنس گرایی رفت. وقتی کلیسا و پاپ این گونه به مسئله زنان نگاه می کنند نباید انتظار داشت که مابقیه افراد و جریان های سیاسی و دینی در غرب نسبت به زنان نگاه انسانی داشته باشند و جنبش های زنان هم تلاش می کنند که این نگاه را تغییر دهند و گناه بیرون کردن آدم را از گردن زنان بندازند در حالی واقعیت چیز دیگری است که کلیسا و پاپ تا امروز سکوت کرده اند و همین چند هفته گذشته بود که پاپ از همجنس گرایان حمایت کرد،اگرچه ما از ناقص انتظار کامل نداریم اما انتظار حرکت از ناقص به سمت کامل را داریم و پاپ به جای اینکه از همجنس گرایان حمایت کنند باید این نگاه منفی و اشتباه را نسبت به زنان تغییر دهند و ازدواج همجنس گرایان را ممنوع اعلام کنند،اما متاسفانه دنیای غرب ازدواج همجنس گرایان را به عنوان آزادی می دانند در حالی که آزادی این نیست که انسان به سمت حیوان حرکت کنند باید مسیر برعکس باشند و از حیوانیت به سمت انسان حرکت کرد.
اما در انسان شناسی اسلامی شخصیت زنان نیازی به اثبات ندارند بلکه این مسائل جز بدیهیات دین اسلام است. از نظر اسلام همه موجودات مخلوقات خداوند است و برای ادامه زندگی و بقا در این دنیا از هر موجودی جنس مذکر و مونث را خلق کرده است و این جنس ها نسبت به یکدیگر وظایفی و حقوقی دارند که متناسب با توانایی ذاتی و فطرتی آنهاست. در انسان شناسی اسلامی هیچ کدام از جنس مذکر و مونث برتری مطلق نسبت به یکدیگر ندارند بلکه هر دو در کنار همدیگر میتوانند نیازهای خودشان را تامین کنند. اگر در اسلام بین زن و مرد تفاوت حقوقی در نظر دارد این به معنی نابرابری نیست بلکه این حقوق براساس توانایی آنهاست و زنان و مردان لازم نیست برای کسب امتیازات و حقوق بیشتر از حد توانایی خودشان بیشتر کار کنند بلکه همین تلاش و کوشش ها آنها با حقوق و امتیازات تناسب دارند،اما در انسان شناسی غربی زنان برای کسب حقوق بیشتر باید همانند مردان تلاش و کوشش کنند به امید اینکه حقوق برابر با مردان را کسب کنند. ما با تلاش و کوشش و فعال بودن زنان در عرصه جامعه مخالف نیستیم،ولی با معیار قرار دادن میدان تلاش به عنوان حقوق و امتیازات مخالف هستیم. در انسان شناسی اسلامی زنان از کرامت و عزت انسان برخوردار هستند و این کرامت توسط جامعه بشری به زنان داده نخواهد شد،بلکه زنان چون انسان هستند صاحب کرامت و شخصیت حقوقی خواهند بود و لازم نیست توسط جریان ها سیاسی این کرامت را کسب کنند.
جریان های سیاسی و میدان عمل هر روز در اختیار کسی خواهند که براساس منافع شخصی و جناحی حرکت می کنند و از این گروه ها و جریان ها انتظار دادن کرامت به زنان را نباید داشته باشیم،زیرا هر روز منافع این جریان های تغییر خواهد کرد در مقابل کرامت زنان هم باید تغییر کنند،در حالی در انسان شناسی اسلامی زنان صاحب کرامت و شرافت انسانی هستند و این کرامت در طول همه زمان ها و شرایط اجتماعی و اقتصادی متفاوت تغییر نخواهد کرد. اما مسئله بعدی اینست که اسلام نیازهای جنسی را توسط زن و مرد مورد احترام قرار داده است و این نشانه از کرامت انسانی زنان دارند و همانند غرب اعتقادی به ازدواج همجنس گرایان ندارند،زیرا اسلام نگاهش به زنان یک نگاه ضد انسانی نیست بلکه نگاه انسانی و درونی است و زنان را مقصر اصلی بیرون کردن حضرت آدم از بهشت نمی دانند بلکه حضرت آدم مقصر بود که به ندای پروردگار گوش نداد و این امر باعث بیرون شدن از بهشت شده است. اما از بهشت بیرون شدن به معنای برگشت ناپذیری حضرت آدم به بهشت نیست،بلکه حضرت آدم و فرزندان او میتوانند با توبه کردن به بهشت بروند و این مسئله توبه کردن انسان راهی برای بازگشت به مسیر خداوند است و موضوع گناه صرفا اختصاص به زنان ندارند و مردان هم به اندازه زنان دچار لغزش و گناه خواهند شد و این تفاوت زیادی بین انسان شناسی غربی و اسلامی دارند،زیرا در انسان شناسی غربی فقط زنان گناه می کنند و مردان از این لحاظ موجودات مقدس و پاکی خواهند بود و مردان باید کفاره گناه زنان را بپردازنند در حالی که در انسان شناسی اسلامی گناه هر کس به پای شخص دیگر نوشته نخواهد شد و در ضمن مسیر بازگشت همیشه به روی مومنان باز خواهد بود.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار