سه آدمربا که مرد کارخانهدار را برای تصاحب الماس ۱۳۰میلیارد تومانی ربودهبودند، بازداشت شدند.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیسآگاهی تهرانبزرگ توضیح داد: ساعت۱۰صبح روز یکشنبه دوم شهریور مردی سراسیمه به کلانتری۱۱۸ ستارخان رفت و از گم شدن ناگهانی برادر ۵۰سالهاش به نام صفر خبر داد.
وی در توضیح ماجرا گفت: برادرم کارخانه سنگبری در جنوب تهران دارد و وضع مالیاش خوب است. او دیروز برای مهمانی از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت که نگرانش شدیم و به مراکز درمانی و خانه دوستان و فامیل سر زدیم، اما خبری از او نیافتیم و الان احتمال میدهیم برای او اتفاقی رخ داده باشد.
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبهنهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
بررسیهای کارآگاهان نشان میداد ظهر روز حادثه سهمرد مأمور نما با خودروی پژویی که چراغگردان داشته مرد کارخانه دار را ربودهاند. بدین ترتیب تحقیقات برای شناسایی آدمربایان ادامه داشت که برادر صفر به اداره پلیس رفت و گفت مرد ناشناسی با خانواده برادرش تماس گرفته و برای آزادی صفر یک قطعه الماس به قیمت ۱۳۰میلیارد تومان درخواست کرده است. مأموران پلیس در تحقیقات بعدی دریافتند مدتی قبل صفر با مردی به نام سامان، الماسی را معامله کرده است که به اختلاف برخورد کردهاند. از سوی دیگر مأموران با بررسی شماره پلاک خودرو متوجه شدند صاحب خودرویپژو۴۰۵ سامان است و بنابراین وی به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار گرفت. در نهایت مأموران ششم شهریورماه مخفیگاه سامان را در اطراف تهران شناسایی و پس از دستگیری او و دو همدستش مرد گروگان گرفته را آزاد کردند.
مرد کارخانهدار پس از آزادی گفت: ظهر روز حادثه دو نفر مسلح با کلت کمری با خودرویی که به نظر میرسید خودرویپلیس باشد، راه مرا سد کردند و به بهانه اینکه من مرتکب جرمی شدهام به زور سوار خودرو کردند. دو مرد کنارم در صندلی عقب نشستند و راننده هم به راه افتاد تا اینکه مرا به بیابانهای اطراف تهران بردند و داخل چادری که از قبل آنجا زده بودند شکنجه دادند و گفتند با خانوادهام تماس بگیرم و از آنها بخواهم یک قطعه الماس برای آزادیام به آنها بدهند. ساعتی بعد آنها مرا به خانهای در جنوب تهران منتقل کردند و آنجا هم مرا شکنجه دادند و حتی بدنم را سوزاندند و تهدید به قتل کردند و گفتند من به آنها یک قطعه الماس میلیاردی بدهکارم و باید به آنها بدهم وگرنه مرا به قتل میرسانند.
متهمان پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اقرار کردند. سامان به عنوان سردسته آدمربایان در ادعایی گفت: من سالهاست که در کار خرید و فروش الماس هستم و با افراد پولدار و کارخانهدار معامله میکنم. من با صفر معاملههای زیادی انجام دادهبودم تا اینکه مدتی قبل قطعه الماسی به او فروختم، اما مدرکی از او نگرفتم. او قرار بود چند ماه بعد پول الماس را به من بدهد، اما امروز و فردا میکرد تا اینکه متوجه شدم قصد دارد پول الماس را پرداخت نکند. از آنجایی که مدرکی از او نداشتم تصمیم گرفتم با دو نفر از دوستانم او را بربایم و با تهدید قطعه الماسم را یا معادل قیمت آن که ۱۳۰میلیارد تومان است از او بگیرم.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیسآگاهی تهران بزرگ با اعلام اینکه مأموران پلیس با تلاش زیاد موفق شدند مرد گروگان گرفته را کمتر از ۷۲ساعت به آغوش خانوادهاش بازگرداند، گفت: متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار دارند.