نماینده سابق کهگیلویه : هر کس هر حرفی که می خواهد میزند ، شما گوش ندین ، شما کار خودتان را انجام بدهید. بنده ۸ سال از این حرف ها شنیده ام ، آخر ۴ سال اول که شد گفتند که بنده رأی نمیاورم ، بعد که اومدم در صحنه دیدم که ۶۵ هزار رأی آوردم ۲۵ هزار رأی از دور قبل بیشتر رأی آوردم.
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد مراسم ختم والده نماینده مردم کهگیلویه ، بهمئی ، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی در دهدشت برگزار شد .
در این مراسن حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری به عنوان سخنران مراسم در بخشی از سخنان خود گفت : جو انتخابات که میشه فضای جامعه ما از قدیم از چهل سال قبل که دیگه ماها نمیدانیم قبل از انقلاب انتخابات چگونه بود ، حالا یا ما بچه بوده ایم یا نمیدانیم ، بزرگ تر ها میدانند . اما از این چهل سال انتقلاب که می فهمیم مخصوصأ تو مناطق ما جو انتخاباتی که میاد شایعات و دروغ ها. مخصوصأ با این فضای کثیف مجازی.
نماینده سابق کهگیلویه گفت : ما آخوندها و روحانیت را وارد این بازی های کثیفتون نکنید فضای مجازی ، آن های که گروه قومی تشکیل داده این ، آن های که سایت دارین ، من آخوند ( روحانی) هر کجا رسیدم باید حرف دین بزنم ، باید حرف قرآن بزنم ، تو همه مراسمات باید شرکت کنم ، هر جا تعارف کردند حرف میزنم ، هر حا تعارف نکردند ساکت می مانم.
وی ادامه داد : برادر عزیزمان حاج آقا موحد فرزندشان از دنیا رفت ، بنده رفتم جلو ، ایستادم کنارش و در مراسم شرکت کردم تعارف نکردند ، بنده نیز سخنرانی نکردم ، اگر تعارف می کردند اونجا نیز صحبت می کردم. اما بدانید از دیروز تا الان عده ای که ادعای دین می کنند حزب الهی ، اصول گرایی میگن آغا سخنرانی نکنید ، گفتم چرا سخنرانی نکنم!
بزرگواری افزود : من آخوند(روحانی) اگر رفتم و تعارف کردند ، (سخنرانی میکنم)، صاحب عزا سردار هاشمی پور نماینده مردم هستند ، کاندیدا نیستن که ، ایشان نماینده قانونی مردم هستند و در حال حاضر دارند به مردم خدمت می کنند همان طوری که گذشته گان نیز خدمت کردند.
این چهره سیاسی اظهار داشا : بنده برم حرف دین بزنم ، حرف قرآن بزنم ، حدیث بخوانم ،،،،،،،،،،،،،،نروم بخوانم!!؟ من گوش به حرف شماها میدهم! من تو مجلس بهم گفتند حرف نزنید منطقه محروم هستید تا دیگران ( تهرانی ها و اصفهانی ها) حرف بزنند ، اونجا حرف زدم ، چقدر پشت سر بنده حرف زدند و الان که مجلس اصل سخنرانی مرا بیرون داد و میفهمند که بنده چه گفته ام ، الان به بنده زنگ میزنند و اظهار پشیمانی می کنند ، من حرف حق زدم و گفتم بنده هر جا بروم حرف حق میزنم.
حالا تو بچه مسلمان ادعای حزب الهی داری !!!؟، ادعای اصول گرایی داری !! ؟ تو بخوای جلوی من را بگیری!!؟
بزرگواری گفت : بنده میروم در مجلس آقای هاشمی پور صحبت میکنم و اگر خدای نخواسته کاندیدای مطرح نه کاندیدای که فقط میخوان اسم بنویسند کاندیدای مطرح ، اگر مادرشان یا پدرشان یا شخصی از خانواده شان فوت کرد و مرا دعوت کردند میروم انجا و صحبت می کنم.
وی ادامه داد : از حرف حق و از حرکت حق هیچ کس نباید بترسد ، باید ببینید خدا چه گفته ، این سوره لقمان هست ، یک سوره از قرآن به اسم لقمان هست(..ضرب المثل...)
بزرگواری خطاب به نماینده کهگیلویه گفت : سردار هاشمی پور ، نماینده مردم شما الان گیوه تان را بالا کشیده اید و الان نماینده اید بنده کاری به کاندیدا بودن ندارم ، آینده را خدا میداند (،،،،آیه قرآنی) و خدا به دل مردم می گذارد که به کی رأی دهند ، اما الان شما لنگ گیوه تان را بالا کشیده اید ، برای مردم کار کنید و آن هم کارهای زیر بنایی.
وی افزود : هر کس هر حرفی که می خواهد میزند ، شما گوش ندین ، شما کار خودتان را انجام بدهید. بنده ۸ سال از این حرف ها شنیده ام ، آخر ۴ سال اول که شد گفتند که بنده رأی نمیاورم ، بعد که اومدم در صحنه دیدم که ۶۵ هزار رأی آوردم ۲۵ هزار رأی از دور قبل بیشتر رأی آوردم.مردم کارها را دیدند ، هرکس (صدها نفر) از جاده آسفالته باغچه سادات _سرفاریاب که می روند ، صدها و هزاران نفر دیدند که زنگ میزنند و می گویند خداوند پدر و مادرتون را بیامرزد. تو برای مردم خدمت کن ، تو نیکی کن به دریا بینداز ،،که ایزد در بیابانت دهد باز
بزرگواری ادامه داد : به هر صورت این مادرها به گردن ما حق دارند ، این جمهوری اسلامی به ما حق دارد ، این شهدا به ما حق دارند ، این امام به ما حق دارد ، این رهبری به ما حق دارد و خدا بالاتر از همه به ما حق دارد. در خانه اگر کس هست یک حرف بس است.
بزرگواری در پایان گفت : بنده در هر مراسمی رفتم آخوند(روحانی) هستم و هر کس تعارف کرد صحبت میکنم و غیر از حرف دین صحبت نمی کنم ، اگر انگیزه سیاسی که دین ما از سیاست ما از هم جدا نیست هم بگم با انگیزه و با رنگ دینی صحبت میکنم . خدا انشالله عاقبت همه ماها را ختم به خیر بگرداند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
یک چوپان ساده لوح (نه چوپان عادی (چون چوپان عادی با افراد معمولی از نظر درک و فهم مسائل فرقی ندارد)) هم تشخیص می دهد و مصلحت می داند که بعضی افراد در چنین مراسمی با شرایط و موقعیت خاص نباید سخنرانی کنند (چه باید کرد که هم شما و هم دعوت کننده به سخنرانی این تشخیص و تدبیر و مصلحت را نمی دانید!!!!!!!!!!!!!) وگرنه درست است که جای علما همین منبرها است که باید مردم را موعظه کنند اما موعظه و دعوت به سوی خدا نه اینکه حتی اگر هدف شما دعوت به سوی خدا باشد ولی بهره برداری نفس و دنیا باشد بنابراین مصلحت بود که شما در این موقعیت و شرایط خاص سخنرانی نمی کردید خود دانید!!!!! دیگه طلبه نبود تا شما سخنرانی کنی اگه هدف خاصی پشتش نبود