بخش نخست/این مقاله که قسمت اول آن را ملاحظه میکنید در چندقسمت تا وفات رسول اکرم را نیز مختصر شرحی خواهد داد.دراین متن تلاش میشود که محوریت امام حسین را درآن عصربیان کند چرا که امروز در فرهنگ عمومی حسین ع در حاشیه قرار گرفته است. غلبه حاشیه برمتن در سنت و آیین گرامیداشت به وضوح دیده میشود. اگرتوفیق رفیق ماشد به فضل الهی چهره نورانی آن بزرگوار را برجسته سازیم به شریطی که با درک معرفت همراه باشد شور در این وادی چنان موج می زند که شعور را گم کرده ایم .از متن واقعه بدور هستیم حاشیه را بزرگتر کرده ایم تکرارروایی ملول مان ساخته است .
منظرتاریخی امام حسین با امروز تفاوت عمیقی دارد.درگذشته چهره تابناک اش نورانی و برازنده بود حرمت و احترام ویژه ای داشت، که البته داردتفاوت از آنجا ناشی میشودکه منش و روش امام را دراندازه خودمان پیچیدیم آن هم نه از راه اندیشه ورزی و خردورزی بلکه از دریچه تنگ ومحدود خودفرزندرسول گرامی را اسیر عوام زدگی نمودیم .پیامش در غوغای عام دیده نشد.سیرتاریخی دچارانحراف شد .درابتدا اگر حضور شخص امام سجاد نبود معلوم نبود که نتیجه به کجا می انجامید.اما امروز سکوت علمای دین ، حوزه ودانشگاه وغوغا سالاری شبکه های اجتماعی وتحجر و سکولار موجب انحراف عجیبی در پیام این رخداد شده است.
حسین تاریخ ما شخصیت مورد اقبال جامعه عرب بود حرمت ویژه ای داشت چه در نزد جدش چه در نزد دشمنانش ،وجودش تعیین کننده حق و باطل بود.راهش مشخص و نمایان بود سفینه نجات فرمودند.بخشنده بود و متواضع کریم خصال بود .درمقابل د شمنان انسانیت و اسلام با هیبت ظاهر می شد بزرگ خاندان ال هاشم بود اما متعصب نبود اغلب در سایه او می غنودند. تابود آرامش دوستان بود .می فرمود اگر درگوشم کسی ناسزا بگوید درگوش دیگرم عذر خواهی کندقبول میکنم. تقابل با دشمن را تعطیل نکرد نظرش براین بودکه دشمن دیرینه ما امویان است توطئه معاویه را خنثی میکرد.درمیان مردم بود با دوستان مهربان با دشمنان با انصاف برخورد میکرد خشمگین نمی شد موقر و متین بود جاذبه شخصیت اش موجب کینه دشمنانش بود
در گفتارمتواضع بود معاویه در چند مورد در تقابل با اهلبیت موفق نشد .هیچ وقت نتوانست محبت علی را از دل ها بزداید .بارها سعی کرد که بین حسنین ع اختلاف بیندازد بنی هاشم را تحریک میکرد تا فردی را در مقابل این دوبزرگوار علم کند . شایعه میکرد اهلبیت اهل سخاوت هستند امام حسن فرمود معاویه میخواهد دست ما خالی شود خواستگاری از دختران زینب که عبداله ابن جعفر گفت من بزرگ هاشمی نیستم حسنین هستند . معاویه درنماز بجای بسم اله میگفت بسمک اللهم که دستور دادند بسم اله را بلند بگویند تا انحراف معاویه خنثی شود. موقع دفن امام حسن که مانع شدند حسین بشدت خشمگین شد شمشیرها رقصیدنزدیک بود که بین هاشمیان و حاکمان جنگ و خونریزی آغاز شود اما عبداله ابن جعفر و سایر اصحاب مانع این برخورد شدند امام به احترام حرم جدش از دفن امام حسن در کنار رسول اکرم منصرف شدند
در سال پنجاه و چهار هجری معاویه یزید را امیرالحاج تعیین کرد درمکه چادر زد و امام حسین را دعوت کرد وقتی وارد چادر شدند بوی مشروب به مشامش رسید چنان خشمگین و یزید را موردخطاب قرارداد واورا فاسق و فاجر شرابخوارخواند از چادر خارج شد
معاویه دستورداده بود هرکس نام فرزندش را علی نام گذاری کند سهمش را از بیت المال قطع خواهد کرد امام هرسه پسر خودرا علی نامگذاری کردند
خلاف عهد اقدام نمی کرد چنان که بعداز شهادت امام حسن کوفیان نامه نوشتند تاباایشان بیعت کنند جواب دادند تا معاویه زنده است اقدام نخواهم کرد در جایی فرمود من به پیمان حلف الفضول که جدم رسول اکرم در ایام جاهلیت متعهد بود پایبندم
متاسفانه تاریخ در مورد این دوبرادربعداز شهادت امام علی گزارش مفصلی نوشته نشده است گویی فقط در روز عاشورا دیده شدند .اما حسین به قول ابن عباس نور زمین بوددر مکه امام را در آغوش کشید گفت که اگر تو کشته شوی نور زمین خاموش میشود.زمان شناس دقیقی بود با بصیرت و آگاه به زمان بود در نامه ای به عالمان شیعه و پیروانش نوشت و وظایف آنان را گوشزد کردرجوع کنید به تحف العقول.
تلخی ایام روزگار بعداز وفات رسول اکرم و مادر بزرگوارش دختر پیامبر و شهادت پدر و برادرش را باصبر و توکل سپری میکرد در تاریخ آورده اند که گویا برسر قبر حضرت زهرا بارگاه ماندی ساخته بوده البته بسیار کوچک وبه فردی حقوق میدادند تاازآن مراقبت کند. گویا بعدها مسجدی در همان نزدیکی ساختند بنام مسجد حضرت زهرا که امام غزالی میگوید در آن مسجدنمازخواندم.
داستان ارینب را جعل کردند تا اذهان مردم را از منش شخصیت امام دورسازندجعل اخبار در طول تاریخ بیشتر تخریب این بزرگواران بودندترویج خرافات انحراف از حقیقت سلب مسئولیت در مقابل اصول است ویا به نوعی تشفی خاطر از دینداری است یکی از سیره اصلی امام تلاوت قرآن بود شب تاسوعا اصحاب خبردادند که دشمن قصد حمله داردفرمود امشب را فرصت بگیرید میدانید که من قرآن خواندن را دوست دارم ای کاش این شیوه امام الگوی امت اسلامی به خصوص شیعیان تبدیل شود.دعای معروف عرفه رازنیاز عاشقانه اش با معبودش بود
از شخصیت و جایگاه منتسب به رسول خدا را ،ابزاری برای تحقیر مردم و ثروت اندوزی و زندگی اشرافی استفاده نکرد برسر سفره فقرا می نشست به مستمندان و فقرا حرمت ویژه ای قایل می شد با تبختر و تکبر راه نمی رفت سخنان نش نرم و با تواضع بود
از خویشان واقوام و اصحاب بدهکار بودندقرض آنان را پرداخت میکردند شنیدند که اسامه بن زید قرض فراوان دارد امام آنرا پرداخت کرد وجودمبارکش پربرکت بود رفتارش و گفتارش مردم را به یاد پیامبر و علی می انداختند معاویه در صدد این بود که علی از یادها برود و خودرا جانشین بلافصل رسول در بین مردم بدل سازد برای این هدف جدال شیعه و سنی را کلید زد تا درسایه اختلاف به حاکمیت فریب خود ادامه دهد.
حسین عاشق رباب بود در وصف رباب شعری سرودنددخترش سکینه را خیلی دوست داشتنددرعشق رباب و سکینه سرورده چند بیتی که از امام به یادگار مانده است تبلوریافته است.
شخصیت بی بدیل بود درعصر خویش وجودش خیر کثیر بود خارچشم دشمنان بود وجودش آفتاب عالم تاب که می توانست جان های فسرده و یخ زده و جمودرا گرما بخش باشد.
این نوشته گوشه ای از رفتار و اخلاق امام بود که بسیار مختصر بود البته به صورت گزارشی،ما شیعیان امام حسین را در روز عاشورا می بینیم به لحاظ اینکه خودمان زحمت نمی دهیم که حیات امام قبل از واقعه عاشورا به چه نحوی بود مبارزه اورا در دوران جهل و تاریکی و ظلمت عصر معاویه بیان نشده است. گو اینکه این بزرگواران در سایه عشرت زیستند بعد یک شبه مظلوم شده اند ویا اسیر زن و فرزند بودند و امت را به حال خود رها کرده بودند افسوس که الگو سازی مناسبی از این حضرات در میان شیعیان به درستی شکل نگرفته است .
سعید معزی/1398/6/5