محسنی اژه ای، وزیر وقت اطلاعات بخشی از ناگفته‌هایش درباره فتنه ۸۸ و مذاکراتش با کروبی را تشریح کرد.
کد خبر: ۶۹۷۲۲۱
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۹ 30 December 2018

به گزارش تابناک رضوی به نقل از تسنیم، حسنی اژه ای، وزیر وقت اطلاعات بخشی از ناگفته‌هایش درباره فتنه ۸۸ و مذاکراتش با کروبی را تشریح کرد.

 

محسنی اژه ای گفت: یک بار مدتها قبل از انتخابات، به ایشان گفتم: آقای کروبی! بالاخره در مسئله انتخابات که وارد شدید، افرادی می‌آیند دور و اطراف شما را می‌گیرند؛ حواستان باشد چه کسی به چه انگیزه‌ای می‌آید؟ یکی از مسائلی که مطرح کردم این بود که بالاخره هر نامزدی در انتخابات پول می‌خواهد، شما ببینید از چه کسی پول می‌گیرید، از کجا پول تهیه می‌کنید. از طرف دیگر در انتخابات همه می‌خواهند حرفی بزنند که رای جمع کنند ولی شما مراقب باشید ارزشهای ما و مسائل اساسی ما تحت‌الشعاع قرار نگیرد.

 

این تجربه را داشتیم که متاسفانه گاهی زمان انتخابات، به خاطر جلب نظر کسانی، حرف‌های کذا می‌زنند. شاید همه اینهایی که می‌گوییم را یکجا و در یک جلسه به ایشان نگفته باشم ولی یادم هست که مکرر در این باره با هم بحث می‌کردیم.

 

در جلسه دیگری به ایشان گفتم آقای کروبی دارند از خارج برایتان پول جمع می‌کنند. نمی‌گویم حتما از خارجی‌ها و بیگانگان است؛ ممکن است از ایرانی‌هایی باشند که در خارج از کشور هستند ولی به عنوان یک دلسوز و مشاور صدیقتان - اگر من را قبول دارید - به شما توصیه می‌کنم که از خارج کمک نگیرید؛ چه یک ایرانی باشد که خارج از کشور است و چه کسانی دیگر. البته این قسمت را که الان می‌خواهم بگویم، آن موقع به ایشان نگفتم و خبری داشتم که حتی از عربستان و بعضی از کشورهای خلیج فارس دارند کمک می‌گیرند, قرائن اطلاعاتی هم بود و همکاران خودمان نیز گفته بودند.

 

آنجا اسم هم بردم و گفتم فلان شیخ که قبلا سفیر بود، دارد برای شما پول جمع می‌کند. می‌خواستم یک مقدار گرا بدهم که ذهنش را حساس‌تر کنم. آن آقا در ردیف همفکران ایشان بود و ایشان هم با او رفیق بود. من به ایشان گفتم اصلا هیچ کمکی از خارج نگیرید چه کمک سیاسی و چه کمک معنوی و چه کمک مالی ولو از ایرانی‌های خارج از کشور ایشان هم گفت: حتما این کار را نمی‌کنم.

 

یک وقت دیگر به ایشان گفتم که مگر شما نگفتید من از خارج هیچ کمکی نمی‌گیریم؛ نه کمک مادی، نه غیر مادی؟ الان فلان خانم که آمده ستاد شما، ایرانی است اما خارج از کشور بوده است؛ خیلی وقت نیست آمده ایران و هنوز هم با خارج ارتباط دارد. احساس نمی‌کنید که ممکن است او یک ماموریتی داشته باشد در دستگاه شما؟ ما تحلیل اطلاعاتی داشتیم و می‌خواستیم ایشان حساس باشد نسبت به این مسئله.

 

خبری داشتم که حتی از عربستان و بعضی از کشورهای خلیج فارس دارند کمک می گیرند, قرائن اطلاعاتی هم بود و همکاران خودمان نیز گفته بودند.

یک جاهایی ایشان به فکر می‌رفت، یک جاهایی هم نه. من با اشاره به برخی از افراد که در ستاد ایشان آمده بودند گفتم که برداشت خودم این است که اینها نمی‌خواهند شما را رئیس‌جمهور کنند؛ می‌خواهند یک مقدار فضا را گرم کنند اما بعد اگر دیدند که بودن شما ضرر دارد، از شما خواهند خواست که به نفع فلانی کنار بروید. شما را هم که می‌شناسیم - خندیدم و گفتم - یک دنده هستید، نمی‌روید کنار. بعد آنها می‌گویند پس ما هم رفتیم؛ بعد دیگر نه پول دارید و نه ستاد! چون پولتان دست آنها است، ستادتان دست آنها است، تبلیغاتتان دست آنها است. شما درمی‌مانید و ناچار می‌شوید یا تن بدهید یا کار دیگری بکنید.

 

اینها هشدارهایی بود که دائم به ایشان می‌دادیم. یک بار را یقین دارم، اما فکر می‌کنم دو بار ایشان آمد وزارت اطلاعات، چون می‌دید بعضی اطلاعاتی که به ایشان می‌دهم واقعا به دردش می‌خورد. من گفتم این اطلاعات خیرخواهانه و دوستانه است. من هم چند بار در آن مقطع از انتخابات رفته بودم خانه ایشان. به دفعات ما می‌رفتیم آنجا؛‌ شاید هر چند ماه یک بار، می‌رفتیم آنجا صبحانه می‌خوردیم و حرف‌هایی با هم رد و بدل می‌کردیم. این داستان ادامه داشت تا هر چه جلوتر آمدیم دیگر هشدارها بیشتر شد.

 

کروبی دروغ بودن ماجرای ترانه موسوی را قبول کرد

 

نهایتا رسیدیم به جایی که ایشان حداقل دو مورد را قبول کرد که خبر کذب بوده و هیچ چیزی از آن ماجرا هم درست نبود. گفتیم این موارد را قبول دارید؟ گفت: بله. گفتم اعلام می‌کنید؟ گفت نه. گفتم آقای کروبی شما قول دادید! در مورد سعیده پورآقایی و ترانه موسوی دیگر قضیه روشن بود. حتی اگر قول هم داده باشی بالاخره وقتی شما چنین ادعایی را کردی، افرادی یا نهادهایی را متهم کردید به فساد، بعد هم دشمن از این سوءاستفاده کرده و به نظام لطمه وارد شده، حیثیت افراد به باد رفته، الان که فهمیدید که دروغ است، بالاخره چیزی بگویید یا اطلاعیه‌ای بدهید یا مصاحبه‌ای کنید؛ هر طور که می‌دانید حقیقت را بگویید.

 

ما خیلی اصرار نداریم که حتما در تلویزیون چیزی بگویید. ولی بالاخره ایشان حاضر نشد که نشد. واقعا خودم به خدا پناه می‌برم. آدم چرا گاهی اینطور می‌شود که روی یک حرف ناحق این مقدار سماجت کند و حق را نپذیرد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار