کد خبر: ۵۷۴۴۰۵
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۳ 05 March 2018
به گزارش تابناک سمنان به نقل از جام جم انلاین سرمای استخوان‌سوز‌ هنوز فروکش نکرده، اما ظهرهای سرپل‌ذهاب خبر از گرمای طاقت‌فرسا می‌دهد. نگرانی از سرما دارد جای خود را به گرمای طاقت‌فرسا می‌دهد، اما اینجا در سرپل ذهاب هنوز اسکان زلزله‌زدگان به سامان نرسیده است. از التهاب روزهای اول زلزله کم شده، اما از مشکلات زلزله‌زدگان نه. هنوز در پارک‌ها و کمپ‌های هلال‌احمر چادرهای به گل نشسته از باران چند روز اخیر خودنمایی می‌کند و دل هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد. فرش و موکت‌های پهن‌شده رو به آفتاب نشان از خانه تکانی که نه، چادرتکانی عید نیست؛ اینها را گل و لای داخل شده به چادر و کانکس‌ها به این روز انداخته است.

  ‌هنوز خیلی‌ها در چادر زندگی می‌کنند و به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند،‌ هنوز خیلی ها، شب با ترس می‌خوابند. با این‌که از زلزله حدود چهار ماه می‌گذرد هنوز تن خیلی‌ها می‌لرزد. اینها را از زندگی سخت زلزله‌زدگان در چادرهای نامناسب می‌شود فهمید؛ زلزله‌زدگانی که اگر همکلامشان شوید از درد و رنجی که می‌برند، می‌گویند.
‌ کمی آن‌سوتر از چادرهای گل‌آلودی که در پارک شاهد برپا شده، صف طولانی سرویس‌های بهداشتی به چشم می‌خورد‌. نزدیک به سرویس‌های بهداشتی دختربچه‌ای بالا می‌آورد و مادرش پشت او را می‌مالد. مشخص است که شلوغی صف سرویس بهداشتی مجال نداده که او به آنجا برود.
بیماری و کمبود امکانات بهداشتی را می‌توان در جای جای مناطق زلزله‌زده دید. اسکان موقت که قرار بود از حالت چادر خارج و به کانکس تبدیل شود به طور کامل انجام نگرفت و زلزله‌زدگان با وعده تسریع در ساخت و ساز پذیرفتند که در چادر باشند. هیچ جای خود شهر سرپل‌ذهاب خبری از بازسازی نیست، اما در روستاها شرایط بهتر است. به نظر می‌رسد مردم روستاهای دشت ذهاب دیگر به دیدن غریبه‌ها عادت کرده‌اند؛ غریبه‌های کت و شلواری که وارد روستا می‌شوند و نتیجه ورودشان به گرفتن چند عکس سلفی ‌و ‌وعده ختم می‌شود.
وعده بازسازی
کاک سیف‌ا... ، مرد 60 ساله‌ای است که زلزله زندگی‌اش را دگرگون کرده، ‌‌او این روزها‌ روبه‌روی خانه‌اش که آوار شده ‌چادری برپا کرده و‌ همراه دختر دانشجو و همسرش زندگی می‌کند.
او می‌گوید: بعد از سال‌ها با قسط و وام صاحب یک خانه در اینجا (به پشت سرش و خرابه‌های به جامانده از یکی از ساختمان‌ها اشاره می‌کند) شدیم.
من اصلا طاقت و حوصله آپارتمان را ندارم و از روی ناچاری در آن زندگی می‌کردم. اما آن هم یکشبه خراب شد.
کاک سیف‌ا... می‌گوید: از همان روز اول که زلزله آمد به ما گفتند چون ستون‌ها سالم مانده است؛ سه ماهه و درنهایت تا آخر سال واحد‌ها را بازسازی می‌کنیم.
بیش از سه ماه از وعده‌ای که کاک سیف‌ا... از آن حرف می‌زند، می‌گذرد و بازسازی مسکن مهر در حال حاضر فعلا در مرحله آواربرداری و تخریب دیوار‌های باقیمانده است.
خدمات درمانی فقط تا 40 روز
علی، مرد 50 ساله‌ای است که ‌عصا زیر بغل دارد و لنگ‌لنگان قدم برمی‌دارد‌. آن طور که او می‌گوید در شب زلزله ‌پای چپش آسیب دیده و از طریق بیمارستان کرمانشاه به کرج اعزام شده است. چند روز بعد هم بدون این‌که دوره درمانش کامل شود از بیمارستان مرخص می‌شود و تا امروز که نزدیک به چهار ماه از زلزله می‌گذرد، سلامتش را به دست نیاورده است. علی می‌گوید: زمانی که در بیمارستان کرج بودم چند بار به پزشک‌ها و پرستارها گفتم پای من هنوز خوب نشده است. اما آنها مرا مرخص کردند. چند بار بعد از آن در کرمانشاه به دکتر مراجعه کردم، اما هزینه بالای آزمایش و ویزیت اجازه تکمیل درمان را به من نداد.
او درباره این‌که قرار بوده است هزینه‌های درمانی زلزله‌زدگان رایگان باشد، توضیح می‌دهد: فقط تا 40 روز بعد از زلزله خدمات درمانی و بهداشتی رایگان بود و بعد از آن از بیماران و آسیب‌دیدگان حق ویزیت دریافت می‌کنند.
درمان ناتمام، نبود امکانات بهداشتی مناسب، سردی آب و هوا و ریزگردها فقط بخشی از مسائل بهداشتی زلزله‌زدگان است که با شروع فصل گرما این مسائل به شرایط حادتری خواهد رسید.
خانم ناصری که از شاغلان در مرکز بهداشت و درمان شهرسرپل‌ذهاب است‌ در کانکس‌های نزدیک به مسکن مهر سکونت دارد و می‌گوید:اوضاع بهداشتی در بیشتر کمپ‌ها و نقاط شهر بسیار اسفناک است.
آن طور که او می‌گوید، در این محدوده نزدیک به یکصد چادر و کانکس برپا شده که به صورت میانگین در هر چادر چهار نفر اسکان دارند. با این حساب، جمعیت
400 نفری در این منطقه حضور داشته که فقط به دو چشمه توالت دسترسی دارند‌.
او ادامه می‌دهد: این تازه وضعیت سرویس بهداشتی است و حمام کردن که دردسرهای خاص خود را دارد. ما هفته‌ای یک بار به شهر قصرشیرین می‌رویم و در خانه خواهرم حمام می‌کنیم.
به گواه اهالی چادرها در میان آنها افرادی هستند که یک ماه و بعضا تا 40 روز هم نتوانسته‌اند حمام کنند.
نیاز اساسی این روزهای مردم زلزله‌زده امکانات بهداشتی و حمام است. بیشتر از مسائل ساخت و ساز و بارندگی‌ها، مساله بهداشت است که با گرم‌تر شدن هوا به معضل جدی‌تری هم تبدیل خواهد شد.
5 میلیون یا کانکس
تراژدی واگذاری کانکس و چادر در مناطق زلزله‌زده و سوء‌مدیریت دستگاه‌ها در مواجهه با بحران پیش آمده هنوز هم در منطقه موج می‌زند. جانمایی نامناسب مکان استقرار چادرها، پیش‌بینی نکردن محل سرویس‌های بهداشتی، در اولویت قرار ندادن استقرار مراکز بهداشتی و پزشکی و توزیع نامناسب کانکس‌ها بعد از زلزله 21 آبان باعث شده امروز مردم سرپل‌ذهاب، آن مردم قبل از زلزله نباشند و رقابت بر سر تصاحب یک کانکس، جایگزین مهر و محبت‌شان نسبت به هم شود.
گروهی از زلزله‌زدگان ساکن پارک شاهد (نامناسبت‌ترین محل برپایی چادرها) می‌گویند: در زمان توزیع چادر و کانکس بیشتر افرادی که در دستگاه‌های دولتی آشنا داشتند در اولویت بودند. حتی بعضی شرایط را بدتر کردند و با بداخلاقی‌هایی که دارند، کانکس‌ها را تصاحب کردند.
آن طور که بیشتر اهالی تعریف می‌کنند، افراد سودجو توانسته‌اند بیش از یک کانکس دریافت کنند و حتی آنها را باقیمت بیشتر به فروش برسانند.
یکی از اهالی که کانکس‌ خود را از خیرین دریافت کرده است، می‌گوید: زمانی که در بیمارستان امام خمینی تهران بستری بودم با چند نفر آشنا شدم که بعدا آمدند و در سرپل‌ذهاب وقتی وضعیت بد سکونتم‌ را در چادر دیدند، برایم یک کانکس تهیه کردند.
او که در زمان زلزله در خانه استیجاری سکونت داشته است، می‌گوید: زمانی که برای گرفتن کانکس به نهادهای دولتی مراجعه می‌کردم به من می‌گفتند در صورت گرفتن کانکس نمی‌توانم پنج میلیون تومان وام بلا عوض را دریافت کنم. این درحالی است که من قبل از زلزله کارگر ساده بودم و با مشکلی که برای پایم پیش آمده است، به هیچ وجه نمی‌توانم کار کنم.
بیکاری و از دست دادن شغل بعد از زلزله باعث شده است مردم بیشتر به گرفتن پنج میلیون تومان وام بلاعوض روی بیاورند که همین امرباعث به وجود آمدن بسیاری از مشکلات بهداشتی و درمانی و عوارض ناشی از آن شده است.
روستای بی‌جا و مکان
مشکلات پرداخت وام و بازسازی خانه زلزله‌زدگان از یک سو و طرح‌های جدید بنیاد مسکن برای عقب‌نشینی یا تغییر محل فعلی روستاها از سوی دیگر مشکلات جدیدی را بر سر راه اهالی روستای تپانی در دشت ذهاب ایجاد کرده است؛ روستایی که از قرارمعلوم باید از محل فعلی که قرار دارد تغییر مکان دهد و با دو روستای دیگر تجمیع شود.
بختیار، یکی از جوان‌های اهل این روستا که خانه شان در زلزله تخریب و صدمات جانی و مالی زیادی را متحمل شده، می‌گوید: پیمانکارانی که به روستا می‌آیند، می‌گویند در نقشه جدید شما باید دو متر از ساختمان خود عقب‌نشینی کنید، چون می‌خواهیم خیابان 12 متری احداث کنیم. اما شما کل روستاهای منطقه را بگردید، یک خیابان 12 متری پیدا نمی‌کنید.
او ادامه می‌دهد: قرار بوده روستاهای نورآباد، تپانی جدید و تپانی باهمدیگر ادغام شوند، اما برای این کار هیچ فکر اساسی نشده است و فقط به مردم فشار بی‌جا می‌آورند برای تسریع در جابه‌جا شدن و عقب‌نشینی و می‌گویند تا این کار ‌انجام نشود، طرح متوقف است.
کمی بالاتر از محل روستا، گاوداری متروکه‌ای است که مالک آن جهاد کشاورزی است. گاوداری‌ای که چند سال پیش به صورت نیمه‌کاره افتتاح و بعد از آن رها می‌شود. مردم روستا می‌گویند زمین برای احداث گاوداری را خودشان به جهاد کشاورزی داده‌اند، اما هیچ سود و حاصلی برایشان نداشته است. آنها می‌گویند گاوداری در بهترین نقطه ممکن از لحاظ دسترسی و در نقطه اتصال سه روستا به هم قرار دارد. با وجود فشارهای بنیاد مسکن مبنی بر ساخت روستا براساس استانداردها و همچنین تمایل اهالی برای تجمیع شدن، در این میان جهاد کشاورزی گاوداری متروکه را به مردم برای ساخت روستای جدید واگذار نمی‌کند. حالا روستای تپانی بعد از زلزله آبان به صورت کلی بی‌جا و مکان شده است.
بهنام اکبری


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار