کد خبر: ۵۳۲۴۲۳
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۵ 02 December 2017
به گزارش «تابناک یزد»پاییز همان فصلی است که عده‌ای از اهالی هنر و ادب آن را زیباترین، رؤیای ترین و دل‌انگیزترین فصل خدا می‌خوانندکه با نگاهی به تاریخ گذشته می‌توان دریافت که اطلاق چنین صفت‌هایی به پاییز بدون علت نیست؛ کوتاه شدن روزها و بلندتر شدن شب‌ها در این فصل باعث می‌شد فعالیت و کار روزانه مردها با مشارکت اهالی و آشنایان انجام‌شده و دورهمی های شبانه نیز با بازی های گروهی، تعامل و همکاری شنیدن و رفع مشکلات یکدیگر همره باشد.

همین اوصاف باعث می‌شد تمام ادعاهایی که نسبت به این فصل مطرح شده، درست از آب دربیاید و پاییز همان فصل زیبایی باشد که شاعران در شعرهای خود گفته‌اند؛ اما آیا پاییز امروز، همان پاییز دیروز است؟!

فصل پاییز در ابرکوه جلوه‌های خاصی از همدلی، همکاری، بازی‌ها و سرگرمی‌های گروهی و به‌ویژه غذاهای مفید و متنوع است که حامد اکرمی محقق و پژوهشگر ابرکوهی در گفتگو با خبرنگار فارس، به گوشه ای از آن‌ اشاره می‌کند.

اکرمی اظهار کرد: با تغییرات فصلی که نشانه آن رو به سردی رفتن هوا، کوتاهی روز و بلندی شب است، ناخودآگاه نوع فعالیت، غذاها، سرگرمی‌ها و دورهمی های مردم ابرکوه تغییر می‌کرد. چراکه افراد بیشتر مجبور بودند در محیط‌های سربسته بمانند و به علت فقدان ابزارهای پیشرفته ارتباط جمعی که امروز در دسترس است (اینترنت، کامپیوتر، تلفن همراه، تلویزیون و ...) برای اینکه شب‌های طولانی پاییز و زمستان را به صبح برسانند، دورهمی های بسیار جالبی داشته باشند.

وی ادامه داد: شاهنامه‌خوانی، بیان داستان‌های حماسی، تعریف خاطرات گذشته، انتقال تجربیات کاری و ... از جمله محورهای دورهمی مردم در گذشته بود. در حاشیه این دورهمی ها، مردان پنبه‌هایی را که از مزرعه برداشت کرده بودند از پیله‌های چوبی و بعد دانه های آن را با دستگاهی به نام «چرخ پنبه» جدا می‌کردند. نکته مهم این است که هرگز میهمانی و دورهمی ها بی‌هدف و فاقد نتیجه نبوده است.

محقق ابرکوهی اذعان کرد: زن‌های قدیم ابرکوه که خانه‌هایشان نزدیک به هم بود و یا پیوند خانوادگی داشتند، با یکدیگر قرار می‌گذاشتند که هر هفته به خانه یکی از خانم ها بروند و در کارها به او کمک کنند. گاهی شب‌ها آن‌قدر این زنان غرق کار می‌شدند که به گفته خودشان متوجه گذر زمان نبوده و بعضاً تا نیمه‌های شب و یا نزدیک صبح مشغول کار و گفتگو بودند.

اکرمی اضافه کرد: زن‌های قدیم ابرکوه در دورهمی هایشان «چخ می‌ریسیدند» یعنی پنبه‌هایی را که از قسمت چوبی جدا شده بود به نخ تبدیل می‌کردند که این کار مراحل مختلفی دارد. مرحله «پِلته کردن» که پنبه‌ها را به با کف دست به شکل لوله‌ای دَرمی آوردند؛ بعد از آن «نیمه می‌ریسیدند» یعنی پلته ها را به نخ تبدیل کرده و در مرحله «چَخ چی» کردن، نخ نیمه شده دور یک دستگاه به صورت کلاف پیچیده می‌شد.

وی افزود: آخرین مرحله هم این بود که کلاف‌ها با دستگاهی به نام «بینیک» به صورت توپ‌هایی از نخ تبدیل می‌شد تا برای بافتن گلیم، جاجیم، قالی، کرباس، کار، رویه گیوه و یا هر چیز دیگر در دسترس زن‌های شهر قرار گیرد.

پژوهشگر ابرکوهی اذعان کرد: انجام فعالیت‌های فوق به صورت گروهی باعث می‌شد تا افراد هر روز از حال یکدیگر با خبر شده و اگر یکی از آنان مشکلی دارد، دیگران به یاری او بشتابند. مردم قدیم ابرکوه همدلی را در دنیای رو در رو تجربه می‌کردند و نه در فضای مجازی که نمی‌توان قضاوت کرد که طرف مقابل واقعاً دلسوز و غمخوار است و یا ظاهراً خود را مهربان نشان می‌دهد.

اکرمی با بیان اینکه دورهمی های قدیمی تنها به کار و تلاش ختم نمی‌شد، تصریح کرد: یکی از سنت‌های مردم ابرکوه هنگامی که دور هم جمع می‌شدند، انجام بازی‌های گروهی بود که علاوه بر تخلیه انرژی موجب می شد صمیمیت و دوستی افراد نسبت به یکدیگر افزایش یابد.

وی خاطرنشان کرد: بازی «مودُک مودُک» یکی از بازی‌های سنتی بوده که بیشتر اهالی روستای هرُوک آن را انجام می‌دادند. به این ترتیب که یک نفر تمام انگشتان یک دست خود را طوری در دست دیگر پنهان می‌کند که تنها نوک انگشتانش نمایان است و دیگران باید یک انگشت را انتخاب کرده و بگویند که نام آن چیست (سبابه، کوچک، اشاره، وسط و یا بزرگ).

این محقق جوان یادآور شد: اگر آن شخص نام انگشت را درست می‌گفت برنده بازی بود و بازنده می‌بایست به دیگران که شاید تعداد آنان به 10 نفر می‌رسید، سواری بدهد و یا پشت‌دستی بخورد. ضمن اینکه در این بازی هیچ‌گاه به افراد آسیب نمی‌رسید و همه با شادی و لبخند آن را انجام می‌دادند.

اکرمی عنوان کرد: نوع خوراکی‌ها و غذاهای مصرفی ابرکوهی‌ها در فصل پاییز به محصول فصلی منطقه بستگی داشت که یکی از این محصولات زردک بود و با آن غذای معرفی به نام «قرمه زردُک» درست می‌کردند. برای تهیه این غذا که از خانواده غذاهای آبگوشتی بود از زردک، چغندر، آلو، قیسی، نخود، سرکه محلی یا آب‌غوره، شنبلیله و قرمه استفاده می‌شد.

وی اضافه کرد: برای تهیه قرمه زردک ابتدا پیاز را با روغن «پیِ دنبه» سرخ می‌کردند و اگر روغن دیگری برای این کار استفاده شود اصلاً آن طعم واقعی را نخواهد داشت؛ در ادامه زردک و چغندر خرد شده را کمی تفت داده و نخود، نمک، زردچوبه، فلفل و شنبلیله را به آن اضافه می کردند و بعد هم مقداری آب و آلوقیسی درون آن می ریختند. وقتی آب به مرحله جوش رسید، قرمه و مقداری آب‌غوره یا سرکه محلی را به آن اضافه می شود.

پژوهشگر تاریخی ابرکوه ضمن توصیه به طبخ این غذا توسط بانوان خاطرنشان کرد: این غذا به علت داشتن زردک و چغندر سرشار از ویتامین آ بوده و برای تقویت چشم مناسب است ضمن اینکه مزاج آن‌هم نه سرد است و نه گرم و خاصیت خنثی دارد. ویژگی قرمه زردک در تهیه آن بدون قرمه است که باعث می‌شد تمام اقشار مردم چه غنی و چه فقیر بتوانند آن را تهیه کنند.

 

اکرمی ابراز کرد: آبگوشت چغندر یکی دیگر از غذاهای پائیزه ابرکوه است که حتماً باید با گوشت گوسفندی، پیاز، نمک، چغندر، زردچوبه و شنبلیله تهیه شود. آش جو را هم مردم ابرکوه با ترکیب نخود، جو، سیرابی، آلو، قیسی، چغندر، سرکه، شوید و برگ چغندر در عصرها و شب‌های پاییز تهیه و میل می کردند.

 

مدیر کومه بی‌بی سید ابرکوه یادآور شد: «خورشت مُطَنجینه» که قدمت آن به دوران قاجار می‌رسد و همچنین شیرینی هم کوفته (مُشتُک) که از توت خشک و کنجد تهیه می‌شده است، حدود 50 سال است که دیگر در میان سفره‌های مردم ابرکوه جایی ندارد و فراموش شده است.

وی «گیپو» را یک غذای پاییزه و زمستانه عنوان کرد و ادامه داد: در این نوع غذا که با استفاده از کله‌پاچه تهیه می‌شود ابتدا شکم گوسفند را کاملاً تمیز کرده و آن را با پیازهای فراوان و همچنین برنج، لوبیا و عدسی که از قبل خیس شده است و گوشت قرمه، پُر کرده و آن را می‌دوزند. سپس تمام مواد آماده شده را داخل آبی که به دمای جوش رسیده قرار می دهند تا به مدت 12 ساعت بر روی حرارت خیلی ملایم پخته شود.

محقق ابرکوهی با بیان اینکه بیشتر غذاهای پاییزی ابرکوه به صورت آبگوشتی طبخ و با نان تازه محلی مصرف می‌شود، گفت: خورشت اسفناج، آبگوشت تاس کباب، خورشت آلوقیسی، خورشت ریزدار تُرش، دمپخت اَلُم (ارزن) و شیرینی کماچ توت از دیگر خوراکی‌های پاییز کهن ابرکوه بودند.

منبع: فارس
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار