به گزارش تابناک قم، در گرمای بالای 45 درجه شهر، 8 ساعت کار را سپری کردهای و با تمام خستگیات منتظری تا بالاخره وسیله نقلیهای پیدا کنی و راه خانه را در پیش بگیری. خستگی کار از یک طرف و کلافگی انتظار و آفتابی که میسوزاند از طرف دیگر، کاسه صبرت را لبریز کرده است. بالاخره اتوبوسی از راه میرسد و مثل همیشه با ابروهایی در هم فشرده و با سری پایین پلههای اتوبوس را بالا میروی که صدای سلام راننده اتوبوس، تو را به خودت میآورد. سرت را که بلند میکنی تازه متوجه میشوی که این اتوبوس با اتوبوسهای دیگر فرق دارد.
کاکتوس، حسن یوسف و گل گندمی مسافرهای همیشگی این اتوبوس هستند که با سرسبزی و طراوتشان هر روز به تک تک همراهانشان نشاط و سرزندگی هدیه میدهند. از همان ابتدای ورود به اتوبوس فضای مطبوع و عطر گلها و خوش خلقی راننده اتوبوس، آدم را سر ذوق میآورد.
«محمد مروتی» راننده اتوبوس واحد خط پردیسان با خلاقیت خود برای اتوبوسش ظاهر متفاوتی ایجاد کرده که توجه هر مسافری را جلب میکند و اوقات خوشی را برای همسفران خود هر چند کوتاه رقم زده است.
هدیهای به نام زیبایی
از دلیل کارش که میپرسیم، میگوید: خدا زیبا است و زیباییها را دوست دارد. گل هم که نمونه سرشار از زیبایی است و من هم خواستم با این کارم زیبایی را به مردم شهرم هدیه دهم و در حد توانم خدمتی به مردم کرده باشم.
مروتی یکی از رانندگان سختکوش اتوبوسرانی شهرداری قم است که ساعتهای زیادی از روز را در خیابانهای شهر سپری میکند. «تقریبا تمام روز را در اتوبوس سر میکنم. از ساعت 5 صبح از خانه بیرون میآیم و معمولا حدود ساعت 10 شب به خانه باز میگردم. با این کار سعی میکنم علاوه بر مسافرانم حداقل برای روحیه و نشاط خودم هم کاری کرده باشم.»
این راننده خوش ذوق، اتوبوسش را خانه اول خود میداند و میگوید: از 24 ساعت شبانه روز شاید 6 یا 7 ساعت را در خانه باشم که آن هم به خواب میگذرد. اتوبوس خانه دوم که نه خانه اول من است و باید در آن شرایطی برای خود فراهم کنم که آرامش داشته باشم.
همزیستی با گلها
یکی از کاکتوسها رشد کرده و آنقدر بلند شده که حتی نزدیک است سقف را سوراخ کند. راننده اتوبوس مسیر حرکت گل را تغییر داده که به ماشین آسیب نرسد. مروتی عاشق گل و گیاه است و نزدیک 3 سال است که اتوبوسش را به این شکل در آورده و خواسته که در طول شبانه روز با گل و گیاه همنشین باشد. این راننده خوش ذوق میگوید: چند برابر گلهایی که در اتوبوس دارم در خانه نگهداری میکنم. من با این گل و گیاهها حرف میزنم. برایشان موسیقی پخش میکنم و با آنها زندگی میکنم. او که دیگر در امر نگهداری از گل و گیاه متخصص شده است، از روشهای آبیاری گیاهان هم میگوید: در زمستان کاکتوسها را هر 10 تا 12 روز آب میدهم که این بستگی به آب و هوا دارد. در تابستان که هوا گرم است هر 4 تا 5 روز آبیاری میشوند اما آبیاری باید به گونهای باشد که فقط ریشه گیاه خشک نباشد نه اینکه سیراب کامل شود که این باعث پوسیدگی گیاه میشود.
اتوبوسی که برق میزند
برخلاف برخی اتوبوسهای درون شهری که کمتر به وضع ظاهری آنها رسیدگی میشود، اتوبوس آقای مروتی انگار از تمیزی برق میزند. این راننده اتوبوس معتقد است وقتی اتوبوس کثیف باشد نمیتواند کار کند و از نظر روحی اذیت میشود، بنابراین هر روز شیشهها را تمیز میکند و کف اتوبوس را جارو میکشد و پردهها را هم هر 2، 3 ماه یک بار میشوید. همه اینها در ظاهر اتوبوس احساس میشود. سطلهای زباله سراسر اتوبوس که در هر کدام از آنها نایلون کشیده شده، شیشههایی شفاف و تمیز و پرده و کف تمیز اتوبوس گفتههای راننده این اتوبوس خاص را تایید میکنند.
مروتی از برخی مردم گله هم دارد و میگوید: بسیاری از مردم از دیدن این گل و گیاه و نظافت در اتوبوس به وجد میآیند و تشکر میکنند که این انگیزه من را تشدید میکند. اما افرادی هم هستند که به زحمتهای شبانهروزی من برای نگهداری از اتوبوس توجهی ندارند و نظافت را در اتوبوس به هیچ وجه رعایت نمیکنند. من در اتوبوس نایلون گذاشتهام، به کسی که با نان وارد میشود نایلون میدهم که خردههای نان روی کف اتوبوس نریزد اما با این حال رعایت نمیکنند. متاسفانه زبالههای خود را به جای سطل، کف ماشین میریزند و شیشه و پرده اتوبوس را کثیف میکنند و کار من برای نظافت چند برابر میشود چون اصلا نمیتوانم محیط کثیف اتوبوس را تحمل کنم.
لبخند مسافر پاداش من است
مروتی اما انگار نامهربانیهای بسیار هم در این کار دیده است. آن طور که میگوید تأکید زیادش بر نظافت و زیبایی اتوبوسش سبب شده برخی او را سرزنش كنند: خیلیها به من میگویند منطقی نیست که این همه برای نظافت ماشین وقت میگذاری؟ یا برخی از همکاران میگویند مگر به تو کرایه بیشتر میدهند که این همه هزینه و وقت برای اتوبوس صرف میکنی؟ اما من اعتقاد دارم انسان باید روحش آرام باشد تا بتواند کارش را درست انجام دهد. وقتی حال روحی من خوب نباشد نمیتوانم با مسافرانم هم رفتار خوبی داشته باشم.
این راننده خوش ذوق میگوید: این كارها را پای هرچه میخواهند بگذارند. من کارم را تنها با عشق معنا میکنم. تا عشق نباشد هیچ کسی اتوبوسش را روزی چند بار جارو نمیکشد. یا برای خودش کار اضافه نگهداری از گل و گیاه نمیتراشد. من با این کارم به مردم عشق و مهر هدیه میدهم و امید دارم که جایی هم این مهر و عشق به خودم هدیه داده شود. بارها شده که چهره گرفته یک مسافر با دیدن گلهای من باز میشود و لبخند روی لبهایش میآید که انرژی مثبت همین اتفاق ساده از هزار پاداش و تشویق برای من بالاتر است.
محمد مروتی سالها راننده ترانزیت و مسافر جادهها بود و حالا هم روزش را در خیابانهای شهر میگذراند. او میگوید که با مردم و غریبهها بیشتر از خانواده خود برخورد دارد و حالا همه مردم شهر خانواده او هستند و او به قدر وسعش برای نشاط و شادی روح این خانواده بزرگ قدمی برداشته است. آنقدر هم روی آرمانش استوار است که حرف و حدیثهای دیگران را جدی نمیگیرد.
مروت امثال آقای مروتی امروز فراوان نیست. اما در گوشه و کنار، هستند انسانهای خوش ذوق مثل آقای مروتی و آن راننده تاکسی که ماشینش را کتابخانه مسافران کرده است و همشهری گزارشی از او منتشر كرد.
منبع: همشهری