یک سال از اعلام توافق هسته ای ایران با ۱+۵ می‌گذرد.
کد خبر: ۲۶۰۴۱۹
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۳ 16 July 2016
رسیدن به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) نتیجه مذاکرات سخت و فشرده حدوداً دو ساله ای بود که در ۳ آذر ۱۳۹۲ با عنوان توافقنامه ژنو و در ۱۳ فرودین در قالب بیانیه لوزان قرائت شد تا این که در نهایت پس از ۹ دور رایزنی و چندین بار تمدید در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) بیانیه جمع بندی مذاکرات توسط فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران با حضور رسانه‌ها به زبان‌های انگلیسی و فارسی قرائت شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز پس از شش روز، قطعنامه ۲۲۳۱ را در تأیید دستیابی به برجام تصویب نمود.

بر اساس متن برجام قرار بود ایران با اعمال یک سری محدودیت‌های راهبردی بر برنامه‌های هسته ای خود از ذیل تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا (منظور تحریم‌های ثانویه است یعنی تحریم‌هایی که دامنه آن‌ها به کشورهای دیگر نیز تسری پیدا کرده باشد. مثل تحریم‌های داماتو که آمریکا برای کشورها و یا شرکت‌هایی که با ایران روابط مالی و ... دارند نیز مجازات تعیین کرده است) خارج شود. این تحریم‌ها بیشتر در حوزه‌های مالی و بانکی، نفت و گاز، کشتیرانی، بیمه، هواپیمایی و ... بود.

با گذشت یک سال از زمان اعلام حصول به برنامه جامع اقدام مشترک بهتر می‌توان به ارزیابی برجام، پیامدها و نتایج آن پرداخت. بدون شک ارزیابی واقع بینانه می‌تواند تجارب گرانبهایی برای همه علی الخصوص دولتمردان در ادامه مسیر برجام داشته باشد.

۱- در عرصه سیاست داخلی با قاطعیت می‌توان گفت با گذشت یک سال موضع مخالفان و موافقان برجام تعدیل شده است. مخالفانی که با آغاز مذاکرات در دولت یازدهم، رایزنی هسته ای و توافق نامه منتج از آن را سند خیانت و باج دادن ایران به آمریکا و کشورهایی غربی ارزیابی می‌کردند و موافقانی که آن را فتح الفتوحی برای حل تمامی مشکلات یا آفتاب تابان معرفی می‌کردند. به عبارتی بهتر به نظر می‌رسد بعد از گذشت ایام مواضع هر دو طرف به یک نوعی تعادلی رسیده باشد. بدون شک برجام دارای یک سری نقاط قوت و ضعفی است که چون طرف مقابل ایران در این توافق، کشورهایی غربی علی الخصوص آمریکا است تمامی تحرکات و تلاش‌های آن‌ها در عدم بهره مندی کشورمان از مزایای آن خلاصه شده است. اتفاقی که با کمال تأسف باید گفت تا حدودی زیادی نیز در انجام آن موفق بوده‌اند. سند این حرف نیز صحبت‌های رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت یازدهم می‌باشد که ماحصل ایران از این توافق را «تقریباً هیچ» می‌دانند و جدیداً نیز صحبت از پخت و پز توطئه جدید علیه ایران می‌شود. جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز حدود سه ماه پیش عنوان کرده بود: ایران پس از توافق هسته‌ای تنها به ۳ میلیارد دلار از دارایی‌هایش دست یافته است.

۲- همان گونه که اشاره شد علی رغم انجام تعهدات ایران در موضوع هسته ای (به اذعان و اعتراف خود مقامات کاخ سفید و مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی)، تحریم‌ها صرفاً بر روی کاغذ برداشته شده و در عمل هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است. در این راستا دولت آمریکا با حداکثر توان تلاش می‌کند شرکت و کشورهای اروپایی را از نزدیک شدن به ایران و انجام مبادلات بازدارد. مثلاً با وجود برقراری سوئیفت از اواسط بهمن ماه سال ۹۴، بدلیل تهدیدهای روزانه و پی در پی مقامات آمریکایی (از رئیس جمهور گرفته تا وزارت خزانه داری و وزارت خارجه) فضای ایران هراسی تغییر خاصی نکرده و هم چنان ساختار تحریم‌ها نیز باقی مانده است. در این راستا دیروز کیم سئونگ-هو سفیر کره جنوبی در ایران در نخستین کنفرانس بورس فاینکس ۲۰۱۶ تأکید کرد: این تأسف‌آور است که سفارت کره جنوبی با وجود سپری شدن ۶ ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران می‌آورد.

همچنین با وجود میزبانی ایران از هئیت های متعدد سیاسی- اقتصادی خارجی تا کنون قراردادی بین تهران و دیگر کشورها نهایی و اجرایی نشده است. حتی گمانه زنی‌هایی مبنی بر احتمال کنار گذاشتن بعضی از این تفاهمات نیز وجود دارد. به عنوان مثال قرارداد ایران برای خرید هواپیمای مسافربری از بوئینگ و ایرباس به مانع کنگره برخورد کرده است. 

۳- بدون شک یکی از پیامدهای مهم برجام، علنی شدن دوباره عهدشکنی غربی‌ها و عدم تمایل آن‌ها برای کنار گذاشتن ابزار تحریم، فشار و ارعاب می‌باشد. آمریکا در طول این مدت اقدامات خصمانه دیگری نظیر توقیف ۲ میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران به بهانه پرداخت غرامت به خانواده‌های آمریكاییان كشته شده در حملات سال ۱۹۸۳ نیز انجام داده است.

در حال حاضر توان آمریکایی‌ها بر این موضوع گذاشته شده که به دولت بقبولانند برای بهره مندی از مزایای برجام، رفع محدودیت‌ها و پذیرش در نظام مالی و اقتصادی جهانی می‌بایست رفتار ایران در دیگر حوزه‌ها نظیر مسائل منطقه نیز تغییر کند. تاکید بر این موضوع در راستای ایجاد شکاف و درگیر کردن جناح‌های داخلی، تقلیل دادن توانمندهای راهبردی ایران، تهی کردن جمهوری اسلامی از ماهیت وجودی و عدم پشتیبانی آن از ملت‌های مظلوم منطقه در راستای اهداف اسرائیل، عربستان و ... می‌باشد. فراتر از این مسئله و در بلند مدت، هدف واشنگتن معرفی کلیت سیستم به عنوان مجموعه ای ناکارآمد و مقصر اصلیِ مشکلات ایجاد شده برای مردم می‌باشد. توطئه ای که برای رویارویی با آن، آگاهی و وفاق بیشتر مقامات و مسئولان ضروری می‌باشد.

مجموعه این شرایط این حقیقت را نشان می هد که امید بستن به امریکا برای حل مشکلات اقتصادی کشور همانند امید لب تشنه ای در بیابان به سرآبی است که از دور دست آن را می‌بیند ولی هرگز به آن نمی‌رسد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار