حسين بشيری گيوی
انتخابات هفتم اسفند در شرايطي برگزار شد كه قبل از انتخابات محافظه كاران و اصولگرايان شرايطي به وجود آوردند كه همگان بر بازي هاي به وجود آمده اشراف كامل دارند از رد صلاحيت اصلاح طلبان و اعتداليون تا تبليغات تك ساحتي صداوسيما و برخي رسانه هاي دولتي و ارگان هايي كه به اردوگاه اصولگرايان وابسته است.
كمتر تحليلگري پيش بيني مي كرد كه ليست اميد در پايتخت بدون شكاف و با تمام قوا پيروز انتخابات در هر دو مجلسين شوند. شهروندان در برخي از برحه هاي خاص حماسه هايي را رقم زده بودند كه جامعه ايران را از وارد شدن به حركت هاي راديكال منطقه اي و بين المللي باز داشته بود ولي در انتخابات 7 اسفند حماسه اي را شكل داد كه در ادبيات جامعه شناختي از آن به عنوان سرمايه اجتماعي ياد مي كنند.
در موسسات و دانشگاه ها تحقيقات بسياري بر روي سرمايه اجتماعي انجام داده اند و تحليل هاي مختلفي را براي جامعه ايران ارائه كرده اند در حاليكه براي اولين بار سرمايه اجتماعي به مفهوم علمي و منطقي در جامعه شكل گرفت. سرمايه اجتماعي متشكل از شاخص هاي اعتماد و انسجام و مشاركت مي باشد.
در انتخابات 7 اسفند جامعه با اعتماد به ليست اميد و اصلاح طلبان و اعتداليون در سطح حداكثري با انسجام بالا و مشاركت حداكثري حماسه اي را رقم زدند كه تمامي ابعاد سرمايه اجتماعي را در جامعه به صورت عملي نشان دادند. سرمايه اجتماعي شكل گرفته در خرده نظام سياسي چنان عمل كرد تمامي افراد محافظه كار كه با ادبيات سياسي راديكال آرامش جامعه را بر هم زده بودند به صورت كامل حذف شدند. از برنامه هايي حمايت كردند كه برجام بين المللي را به فرجام رساند و صلح و آرامش را به جامعه برگرداند.
سرمايه اجتماعي در نقطه مقابل شاخص هاي مخرب و تخريب كننده جامعه است. به عنوان مثال نقدينگي را در نظر بگيريد كه در دست عده اي خاص قرار دارد در برحه اي اين نقدينگي به بازار آهن مي رود و در آن بازار افزايش قيمت را شاهد مي شويد در برحه اي ديگر به سمت مسكن سوق پيدا مي كند و افزايش سرسام آور قيمت مسكن را شاهد مي شويد و اين نقدينگي بر هر بازاري وارد شود آثار مخرب و آثار تورمي آرامش را از شهروندان مي گيرد و آنها را با مخاطرات جدي مواجه مي كند ولي سرمايه اجتماعي درست در نقطه مقابل نقدينگي و شاخص هاي اين چنيين مي باشد.
سرمايه اجتماعي براي اولين بار به خرده نظام سياسي وارد شد و چنان عملكردي از خود نشان داد كه در آينده جامعه ايران از آثار اين عملكرد سياسي بيشتر نفع خواهد برد و شهروندان خرسند از عملكرد خود خواهند شد و ديگر استان ها نيز به تبعيت از پايتخت قطعاً شعور سياسي خود را افزايش خواهند داد چنانكه در شبكه هاي اجتماعي شور پيروزي كل ايران را فرا گرفت و اين شور سياسي با خود شعور سياسي را نيز به همراه خواهد آورد.
حال دولت روحاني با سرمايه اجتماعي شكل گرفته چه خواهد كرد ؟ سرمايه اجتماعي شكل گرفته به خرده نظام سياسي وارد شد حماسه بي نقص 7 اسفند را به وجود آورد كه در آينده از اين حماسه بيشتر خواهيد شنيد. اگر اين سرمايه اجتماعي شكل گرفته به سمت توليد سوق پيدا كند در عرض يك دهه ژاپن اسلامي را شاهد خواهيم بود اگر اين سرمايه اجتماعي شكل گرفته به سمت توسعه فرهنگي سوق پيدا كند جامعه توده اي به جامعه مدني تبديل خواهد شد. اگر سرمايه اجتماعي شكل گرفته در حوزه علم و فن آوري سوق پيدا كند شاهد رشد و شكوفايي در حوزه علم و فن آوري خواهيد بود. سرمايه اجتماعي شكل گرفته اگر بر هر حوزه اي وارد شود آثار و نتايج ميمون و مباركي خواهد داشت.
در هر روي براي اولين بار در جامعه روشنفكران و دگرانديشان و شهروندان همسو با سياست هاي دولت عمل كردند و از سياست هاي دولت بدون شكاف حمايت كردند. اگر دولت روحاني از اين سرمايه اجتماعي شكل گرفته به صورت هدفمند و در راستاي اعتماد اجتماعي استفاده كند جامعه ايران را در مسير توسعه پايدار قرار خواهد داد.
اگر دولت روحاني از سرمايه اجتماعي شكل گرفته استفاده بهينه و عملياتي ننمايد دوباره سرخوردگي اجتماعي در بين روشنفكران و دگرانديشان بوجود مي آيد كه ديگر نمي توان اين سرخوردگي را ترميم كرد. با توجه به پيشينه و تجربه دولت روحاني و اصلاح طلبان به نظر مي رسد كه از اين سرمايه اجتماعي در مسير توسعه اجتماعي استفاده خواهند كرد و اين سرمايه اجتماعي باعث خواهد شد كه سرمايه گذاران خارجي با اعتماد بيشتر براي سرمايه گذاري به ايران بيايند. در نتيجه سرمايه اجتماعي شكل گرفته شكاف ديپلماسي داخلي و خارجي را ترميم خواهد كرد و افق روشن براي ايران در تارك اين كشور متمدن در انتظار است.