در پي نتيجه گيري ضعيف تيم ملي اميد؛
تابناك اصفهان: همانطور که پیش بینی می شد با حذف تیم ملی فوتبال امید کشورمان از رقابت های مقدماتی المپیک 2016 ریو حواشی بسیاری پیرامون این تیم پدید آمد و یک بار دیگر این موضوع را که مربی ایرانی بهتر است یا خارجی، جنگی پنهان را میان کادر فنی این تیم با اهالی رسانه مطرح کرد.
کد خبر: ۱۶۹۴۵۵
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۱ 25 January 2016

تابناك اصفهان - حميد معانيهمانطور که پیش بینی می شد با حذف تیم ملی فوتبال امید کشورمان از رقابت های مقدماتی المپیک 2016 ریو حواشی بسیاری پیرامون این تیم پدید آمد و یک بار دیگر این موضوع را که مربی ایرانی بهتر است یا خارجی، جنگی پنهان را میان کادر فنی این تیم با اهالی رسانه مطرح کرد.

مایلی کهن مرد خاص فوتبال ایران که همواره اظهارات جنجالی اش در مورد مسائل مختلف دردسرهای بسیاری را برای وی پدید آورده در تازه ترین اظهار نظرش پیرامون حذف تیم ملی امید و عملکرد کادر فنی این تیم می گوید: خاکپور یک مربی با دانش و دارای تجربه است که کاپیتانی تیم ملی را یدک می کشیده و اگر هم گفته این شکست به دلیل دانش کم من بوده به طور حتم شکسته نفسی کرده است.

وی صحبت هایش را با طعنه به کی روش این گونه ادامه می دهد: شما می بینید تیم ملی هم در جام جهانی در بین 4 تیم چهارم می شود اما آیا کسی عذرخواهی می کند؟ در جام ملت ها چه نتیجه ای کسب کردیم، آیا آنجا هم کسی آمد عذرخواهی کند؟

مایلی کهن با بیان اینکه مربی ایرانی همیشه محکوم است، تاکید می کند: مربی ایرانی همیشه محکوم به این است که باید هم پاسخگوی مردم بوده، هم پاسخگوی کمیته شکست و هم پاسخگوی بسیاری از جاهای دیگر، اما آیا در مسابقات اینچئون کسی بازخواست شد؟

وی ادامه می دهد: در جام جهانی اگر عباس آقا هم مربی تیم ملی بود این تیم را به همین مقام چهارم می رساند این در حالی است که همه امکانات برای این مربی پرتقالی تیم ملی فراهم است.

بدون شک بسیاری از حرف های مایلی کهن درد دل بسیاری از جامعه مربیان وطنی است چراکه این مربیان در قیاس با مربیان خارجی هم از حقوق و مزایای کمتری برخورداربوده و هم باید پاسخگوی فشار وحشتناک افکار عمومی و رسانه هایی که منتظر یک لغزش از سوی آنها هستند، باشند.

در مورد فشار وحشتناکی که به مربیان تیم ملی وطنی طی سالیان دور و نزدیک به آنها وارد شده می توان به حذف تیم ملی ایران در مسابقات جام ملت های آسیا 2007 اشاره کرد که تیم ملی کشورمان پس از صعود از گروه خود با وجود بازی های خوبی که از خود به نمایش گذاشته بود در مقابل کره جنوبی و در ضربات پنالتی مغلوب این تیم شد تا هجمه بسیار سنگینی علیه امیرقلعه نویی راه بیفتد.

پس از این شکست عادل فردوسی پور در برنامه ای کاملا یک طرفه و با آوردن مربیانی مانند بیژن ذولفقار نسب و امیرحاج رضایی با تشکیل کمیته ای سه نفره به شدت علیه این سرمربی سابق تیم ملی تاختند تا این خاطره هنوز هم که هنوز است یکی از خاطرات تلخ امیرقلعه نویی باشد.

این در حالی بود که سرمربی فعلی تراکتور طی مدتی که سرمربی تیم ملی بوددر ۱۷ بازی انجام شده خود، ۱۰ برد، ۶ مساوی و تنها ۱ باخت را تجربه کرد تا حتی نامزد دریافت بهترین مربی سال 2007 نیز باشد.

همین محمد مایلی کهن نیز که حالا در راس پیکان تیز انتقادات قرار گرفته زمانی یکی از بهترین تیم های ملی تاریخ ایران را ساخت که به نظر نمی رسد کشورمان چنین تیمی دیگر به خود ببیند تیمی که به واقع مستحق قهرمانی در جام ملت های آسیا سال 96 بود اما در نهایت با شکست برابر عربستان در ضربات پنالتی عنوان سوم این مسابقات را کسب کرد.

البته در مقطعی دیگر نیز مایلی کهن به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد که به هیچ عنوان نتوانست افتخارات بار اول سرمربی گری خود در تیم ملی را تکرار کند و در نهایت هم با انتشار بیانیه ای شدید الحن از سمت خود استعفا کرد.

بدون شک در صورتی که قصد داشته باشیم عملکرد تمام مربیان خارجی شاغل در کشورمان را طی این سال ها با مربیان وطنی مقایسه کنیم به دلیل محدویت هایی که در روزنامه با آن مواجه هستیم امکان آن میسر نیست، هم اکنون نیز به ذکر همین دو نمونه بسنده می کنیم تا روشن شود در بسیاری از مواقع مربیان وطنی به ناحق مورد شدیدترین هجمه ها قرار گرفته اند در صورتی که در مقام مقایسه، مربیان خارجی هیچگاه با چنین جو وحشتناکی روبرو نبوده اند.

البته ما منکر توانایی و دانش فنی مربیان خارجی نیز نیستیم اما باید توقعمان را با امکاناتی که در فوتبال کشورمان چه از لحاظ سخت افزاری و جه به لحاظ نرم افزاری موجود است تطبیق دهیم و در این میان هم مربی خارجی یا وطنی برایمان تفاوتی نداشته باشد.

با نگاه واقع ‌گرایانه نه تمام مربیان خارجی رانده می‌شوند و نه تمام مربیان ایرانی. اگر به تاریخ ورزش ایران نگاه کنیم، نمی‌توانیم نقش مربیان ارزشمند خارجی را در بالا رفتن پرچم ایران در میدان‌های ورزشی نادیده بگیریم. ورزش ایران فارغ از این ‌که بخواهیم قبول کنیم یا نخواهیم بپذیریم؛ به مربیان تاریخ سازی چون چون رایکوف، ایویچ، استانکو، برانکو، کرانچار یا ایوانف بلغار در وزنه برداری، ولاسکوی والیبال و حتی همین کی روش فعلی خودمان و ... مدیون است.

این مربیان هرکدام نظمی را پی انداختند که پایه‌های موفقیت ورزش ایران و افتخارآفرینی آن بودند. در مقابل خیلی از مربیان خارجی هم بودند که نه ‌تنها تاثیرگذار نبودند که چیزی جز بدهی برای فوتبال ایران به همراه نداشتند. تفاوت میان این مربیان بیشتر از آن که به جنس مربی برگردد، در نوع انتخاب مهم بوده، گاهی شاهد هستیم که بدون مطالعه یک مربی خارجی استخدام می‌شود، در حالی که این‌گونه نمایش‌های تبلیغاتی بدون مطالعه هیچ گاه به موفقیت ختم نمی‌شود. در مقابل گاهی در‌باره مربیان ایرانی هم جفا می ‌شود و یک نام بزرگ در زمانی نابهنگام پستی را قبول می‌کند، درست مانند چیزی که در مورد انتخاب خاکپور شاهد بودیم، او چون هنوز شرایط احراز این پست را ندارد، نمی‌تواند موفق شود و می‌سوزد، یادمان باشد انتخاب هایمان باید اصلح و در عین حال بجا و به هنگام باشد.

" گزارش از حميد معاني؛ روزنامه نگار حوزه فوتبال "
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار