کد خبر: ۱۳۲۰۴۵
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۵ 20 November 2015

اگر مبنایی نظری  برای ائتلاف احتمالی آتی نیروهای سیاسی حول رییس جمهور بخواهیم ترسیم کنیم می توان از پراگماتیسم سیاسی و اخلاقگرائی آرمانی بعنوان دو سوی این وحدت سیاسی نام برد. بعنوان یکی از نمونه های چنین همگرایی ای، این بار به سراغ تقارب و تمایز اندیشه های اخلاقی و سیاسی آیت الله مکارم شیرازی و علی مطهری می رویم. در نوشته های آتی این مبنای نطری را بیشتر بررسی خواهیم نمود.

سخن اول، حوزه های سیاسی

مرجعیت در ایران بعد از تثبیت مرکزیت آن در قم و البته بعد از استقلال آن از حوزه نجف بیش از گذشته مرزهای سیاست را در نوردیده است. تاجائیکه متفکرانی که از نزدیک حال و هوای حوزه های نجف و قم را رصد و تحلیل می کردند به این باور رسیدند که قم براه اسلام سیاسی نزدیک تر می رود تا نجف کهنسال. بخصوص بعد از آمدن آیت الله العظمی بروجردی که بیشتر نقش قوام دهنده به ساختار علمی و آموزشی حوزه را ایفا می نمود ، گرایش به سیاسی کردن مباحث نیز رو به فزونی نهادچنانکه که مرحوم کاشانی با حمایت آیت الله العظمی بروجردی در کف میدان سیاست با تفسیر خود جبهه ملی را یاری می نمود تا نفت را ملی کنند.

ورود فلسفه به حوزه

از طرفی بارور شدن چنین گرایش هایی با یک اتفاق مهم همراه شده بود که به نظر می آید تبیین کننده بخشی از رابطه علت و معلولی سیاسی شدن حوزه علمیه باشد. ورود فلسفه.مکتبی که بخصوص با آمدن حضرت امام خمینی (ره) به کسوت استاد فلسفه در قم سرعت بیشتری گرفت. افرادی مانند علامه طباطبائی(ره) در این بستر بدنبال آموزش طلبه ها بودند و یکی از این طلبگان آیت الله مکارم بود. از سوی دیگر شاگرد بلافصل علامه ، شهید مطهری نیز پیرو همین سبک و سیاق بود.

مطهری قربانی برداشت سیاسی دیگری از اسلام

اما شهید مطهری به همان روزهای اول انقلاب توسط گودرزی فرقانی که ادیشه اسلام منهای روحانیت به سر می پروراندند شهید شد.انقلاب نعمت بزرگی برای حوزه های علمیه بود که بتوانند نقش آفرین اصلی حوادث سیاسی کشور باشند. امری که در قامت دو جامعه به تحقق می پیوندد. جامعه مدرسین حوزه و بعدها و در مقابل آن جامعه مدرسین و محققین (با اندیشه های چپی). البته این ها تنها نهادهای وابسته به حوزه نیستند . چراکه جامعه روحانیت و بعدها مجمع روحانیون(درمقابل آن) نیز اصالتا تعلق ریشه ای به حوزه قم داشته و دارند.باری سخن از مسیر حق خود نباید خارج شود

هویت سیاسی حوزه ها

این مکتب، سیاسی بود و در سیاست تفاسیر متفاوت بر مبنای فهم های محتلف همواره ترسیم کننده مسیرهای متفاوت در صحنه های اجرائی بوده و هست. اما این بدین معنا نیست که همه اجزای تشکیل دهنده ماهیت حوزه قابل تفسیر شده باشد. یکی از مهم ترین اجزای حوزه یعنی فلسفه اخلاق که ریشه در کتب اولیه امام خمینی (ره) دارد یعنی تحریرالوسیله، هنوز هم مصداق حبل المتین شاگردان امام خمینی است.

علی، وارث مکتب سیاسی حوزه

علی مطهری که از معلومات و اندیشه های پدر بسیار به ارث برده هرچند در بسیاری از مواضع سیاسی با آیت الله العظمی تفاوتهایی دارد .اما در باب رابطه حکومت و امربه معروف هیچ اختلافی ندارند. این سخن نه بدین معناست که علی هماوردی است در برابر آیت الله العظمی بلکه معنایی که در نطر است این است که یک آبشخور فکری از جنس اخلاقی، امروز در یک تقاطع به هم رسیده اند .دولت تدبیر و امید .

همین چند روز پیش بود که آیت الله العظمی فرمود چرا مخالفان در برابر تصویب برجام سنگ اندازی می کنند مگر نمی دانند که هر روز تاخیر در تصویب چند ده میلیون دلار به اقتصاد کشور ضرر دارد.

از آن طرف آیت الله زاده هرچند عضو کمیسیون نشد اما برای دفاع از آن سنگ تمام گذاشت.

تمایزات سیاسی

در دیگر سو حضرت آیت الله، از سال 88 تا کنون در مقابل تمامی حوادث فقط به مرجع ولایت حواله کردن را صحیح دانسته اما علی برای بسیاری از حوادث خط و نشان مبتنی بر فهم خویش را کشیده . مثلا همین مساله حصر را که حتی اصلاح طلبان نیز حاضر به پرداخت هزینه سیاسی آن نیستند اما علی مصرانه آن را پیگیری می کند.فارغ از دنیای سیاست و مثالهای بی شمار آن به فرهنگ اگر بازگردیم که نمادهای بارز اخلاق در آنجا متبلور است هر دو شخصیت به یک گونه می اندیشند.

اشتراکات فرهنگی و اخلاقی

هردو از منتقدان جدی وزیر شدن زنان بودن، که احمدی نژاد این کار را انجام داد . مخالفت با ورود زنان به ورزشگاه، حمایت از افزایش جمعیت و مخالفت با سیاست های کنترل جمعیتی و بالاخره انتقاد شدید از وضعیت حجاب در خیابان های تهران از نقاط بارز مشترکی است که هردو را در یک جبهه فرهنگی قرار می دهد.

آیت الله سیگار را حرام می داند، علی نیز از آن متنفر است. حضرت آیت الله مخالف سرسخت کاربردی شدن رایتل درکشور است بخاطر مفاسد احتمالی آن ، ایشان وزیر ارشاد را بخاطر کنسرت های مبتذل گونه اخیر به حضور نمی پذیرند از آن سو نیز علی مطهری در انتقاد از وزارت ارشاد سنگ تمام می گذارد حال اینکه در دفاع از سیاست های کلان دولت نیز چنین است. فارغ از تفاوت های جایگاهی، تیغ انتقادها به قدری بران است که گویی این انتقادها از یک حنجره برای نقد شدید دولت شاطع شده.

وحدت در اخلاق کثرت در سیاست

به نظر می رسد مبناهای سیاسی متغییر در قم هرچه باشد هنوز فرهنگ و اخلاق در آن، به وحدت راه می روند. هرچند علی مطهری با داعیه اصلاح طلبی سیاسی قدم برداشته اما حضرت آیت الله با فهم عمیق خویش از شرایط کشور همواره معتدل رفتار نموده و بر مبنای سنت بی بدیل مرجعیت اصیل شیعی، هیچ گاه طعمه راست و چپ زمان خود نگردیده است اما در فرهنگ و اخلاق هر دو دولت ها را شدیدا به باد انتقاد گرفته اند. دغدغه ای عمیق تر از سیاست، که اخلاق مداران را فارغ از اندیشه های سیاسی شان به هم میرساند.


برچسب ها: مکارم شیرازی ، مطهری
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
علی مطهری از اسم باباش به جاهایی رسیده که در شانش نبوده و نیست ، آقازاده به معنی واقعی، حیف شهید مطهری اگه شهید نمیشد این بچه رو خوب ادبش میکرد
پاسخ ها
رضا
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
کاش فرهنگ انتقاد و نقادی در کشور ما شکل بگیرد هرکس به اسم انتقاد توهم های ذهنی خود را پیاده نکند.
سلیمان
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
من از ایشون زیاد خوشم نمیاد ولی آدم مطالعاتی و تحلیل گریه و این برپسب آقازاده ای به ایشون نمیچسبه.
جعفریان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
از دیدگاه حقیر این مقلیسه صحیح نیست چون طرفین تشابهت با هم تفاوت های علمی و شخصیتی و حتی شأنی متفاوتی دارند. اما نباید در کشور ما هر چیزی را به دید سیاست نگاه کرد. فرهنگ، ورزش ، اقتصاد اموری سیاسی نیستند و مطهری این مهم را خوب در میابد وامما آیت الله که علم کامل است و از نقص ها و اشتباهات بسیاری مبرا!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
از نظر منم این نوع مقایسه شاید چندان صحیح نباشه اما مهم نتیجه ای هست که از بحث نهایی استخراج خواهد شد.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
یکی از آفت های بزرگ کشور ما سیاسی کاری و سیاست بازیه!
حمید آقا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
به نظر میرسد نگارنده مطلب هدفی بلند پایه از قیاسی چنین داشته باشد که صد البته در نوشتههای بعدی پدیدار خواهد شد. اما به شخصه اینجانب معتقد به جدایی مقوله هایی همچون فرهنگ، بهداشت، ورزش، هنر، اقتصاد، صنعت، کشاورزی و مقوله هایی چنین از سیاست بازی هستم و ریشه این هارا در اصول دینی میجویم. نگاه مطهری تا حدودی نزدیک به این نگاه است و سیاست بازی را در مقوله ای چ.ن بد حجابی پسندسده نمیداند و به اصل دینی آن معتقد است هرچند طرفدارانی را از دست بدهد! که در عالم سیاست این ریزش ها بی معنی مینماید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :