مرور روزنامه‌های شنبه ۱۱ آذر
سندرم محرمانگی در قانون جدید بانک مرکزی، جشن خودکفایی تولید کاغذ در مازندران، تورم؛ سیگنال بودجه ۱۴۰۳ به اقتصاد، اعترافات پس از خروج از جام جم، شبکه‌های اجتماعی فیلتر نیستند! دست خالی اسرائیل و آغاز جنگ در غزه، سوء‌استفاده‌های انسان‌دوستانه و قانونی از تغییر سن! و قطار امید در ایستگاه پرند، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۴۱۰۷۳
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۶ 02 December 2023

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز شنبه یازدهم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که از تهدید هسته‌ای تا درخواست هسته‌ای، قطار مترو در ایستگاه پرند، واکنش‌ها به ازسرگیری حملات ارتش صهیونیستی به غزه و میراث مناقشه برانگیز کسینجر در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم: 

دست‌ دادن با شیطان!


مهرداد احمدی شیخانی طی یادداشتی در شماره امروز شرق با تیتر دست‌ دادن با شیطان نوشت: وقتی کسی یا چیزی را شیطان یا شیطانی می‌نامیم، در واقع اشاره به پلیدترین موضوع ممکن برای انسان‌ها از منظر خود داریم و این استفاده از عبارت شیطان، به‌کار‌بردن یک استعاره است برای آنکه بگوییم چه چیزی برای ما در پلیدترین وجه خود معنا یافته و با استفاده از این کلمه، قصد داریم که حد نهایت تنفر خود را از یک فرد، یک جمع یا یک موضوع نشان دهیم و طبیعتا خود را مقابل آن می‌دانیم. این یک‌ نوع صفر و صد کردن ماجراست؛ سیاه و سفید، خیر و شر، پاکی و پلیدی. یک خط‌کشی است که ما این طرف خط و آن‌ کس یا آن چیز که شیطان نامیده‌ایم، آن‌ سوی خط قرار دارد و هیچ وجه اشتراکی بین ما و او برقرار نیست. در این وضعیت، هرچه آن کسی که شیطان نامیده‌ایم، بگوید و بخواهد، پلید و آنچه ما می‌گوییم و می‌خواهیم، عین حُسن و خوبی است و قاعدتا، بین این دو، هیچ‌گونه آشتی معنا ندارد. نور است و تاریکی. آب است و آتش و در معنای عامیانه و حتی گاهی در مفاهیمی که برای کودکان هم قابل فهم است، قهر قهر تا روز قیامت و به عبارتی، یک طرف فرشته و طرف دیگر شیطان. برای همه ما این وضعیت و این ثنویت کاملا آشناست و خود نیز بسیار به آن پایبند هستیم. برای هر‌کدام از ما یک چیزی در بیرون هست که شیطانی و پلید است، پلید کامل‌ که هیچ‌ وقت به آب هفت دریا هم ناپاکی‌اش شسته نمی‌شود و به قول سعدی علیه‌الرحمه «چون که تر شد، پلیدتر باشد» یا به قول آنها که بر این ثنویت اعتقادی راسخ دارند «بین ما، دریا دریا خون موج می‌زند» .

 

این واقعیت بسیاری از ماست؛ اما دنیای سیاست نقطه مقابل این معناست. این دنیا، دنیای نشستن شیاطین دور یک میز است. می‌گویم شیاطین، چون در دور این میز، هر‌کدام خود را فرشته و دیگری را شیطان می‌داند. اگر صحنه نبرد باشد، هر‌کدام در جویدن استخوان دیگری تردید نخواهد کرد؛ ولی در سیاست، داستان چیز دیگری است. در سیاست دشمنان به هم دست می‌دهند، به هم لبخند می‌زنند و چرا؟ آیا در اینکه هر‌کس خود را فرشته و دیگری را شیطان می‌داند، تردید دارند؟ ابدا. هر‌کس دیگری را عین شیطان می‌داند؛ ولی داستان این است که با شیطان دست می‌دهند تا لازم نباشد که گردن همدیگر را بشکنند و جگر یکدیگر را به دندان بکشند. همه این کارها را می‌کنند تا لازم نباشد خون به پا کنند. کار سیاست و سیاست‌مدار همین است، اینکه به شیطان دست بدهد و او را پشت میز بنشاند و به‌ جای شمشیر‌کشیدن بر یکدیگر و تیغ از نیام بیرون‌آوردن، زبان را از نیام دهان بیرون بکشند و به‌ جای پنجه‌کشیدن به صورت یکدیگر، راه مذاکره را در پیش بگیرند.

 

پنجشنبه گذشته، روز مرگ سمبل مذاکره در قرن بیستم، «هنری آلفرد کیسینجر» بود؛ مردی که بسیاری او را تجسم واقعی شیطان بر روی زمین می‌دانستند و می‌دانند. 

‌او نیز بسیاری را عین شیطان می‌دانست؛ اما جالب اینکه این شیطان مجسم بر روی زمین، پیش‌قدم مذاکره با آن کسی که خود، شیطان می‌دانست، شد و به اعتقاد بسیاری که یا او را می‌ستایند یا پلید می‌شمارند، با آنچه به مذاکرات «پینگ‌پنگی بین آمریکا و چین» مشهور است، باعث تحولی بزرگ در قرن بیستم شد. اینکه کیسینجر را شیطان بدانند یا فرشته، در واقعیت یک موضوع تغییری ایجاد نمی‌کند و آن‌هم اینکه هدف سیاست، مذاکره است و سیاست‌مداری که طریقی غیر از مذاکره را در پیش می‌گیرد، معنای سیاست را فهم نکرده است. بگذارید برای معلوم‌شدن اهمیت مذاکره موردی نزدیک را مثال بزنم.

 در ده سال اخیر، روندی که در خاورمیانه جاری بود، تقریبا موضوع فلسطین را از معادلات خاورمیانه حذف کرد؛ اما پس از اتفاقات هفتم اکتبر، این موضوع دوباره به موضوع اول خاورمیانه تبدیل شد. ولی مهم‌تر از آن، روند بعدی بود؛ اینکه اسرائیل بالاخره پذیرفت باید با فلسطینیان مذاکره کند. دو طرف ماجرا یکدیگر را شیطان قلمداد می‌کنند، ولی مذاکره یعنی به رسمیت شناختن طرف مقابل و در ‌این ‌میان وقتی طرف قوی‌تر با آن‌همه پشتیبانی زورمندان جهانی، حاضر به مذاکره با طرف ضعیف‌تر می‌شود، یک معنا بیشتر ندارد؛ طرف ضعیف‌تر توانسته طرف قوی‌تر را پشت میز مذاکره بنشاند و سیاست‌ورزی یعنی همین؛ یعنی به طرف مقابل بفهمانی که با همه شعارها و ادعاها، باید من را به رسمیت بشناسی و به‌ همین ‌دلیل، سیاست‌مدار چاره‌ای ندارد جز اینکه بپذیرد سیاست یعنی دست‌دادن با شیطان و آن‌ کسی که این را متوجه نشده، سیاست را دگرگونه فهم کرده است.

 

کیسینجر و جمهوری اسلامی


حامد رحیم‌پور در یادداشت روز امروز خراسان با عنوان کیسینجر و جمهوری اسلامی نوشت: چند سال قبل، در دورانی که هیئت ایرانی به مناسبت مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می‌بُرد، برای جمع محدودی، برنامه‌ای به منظور دیدار با دیپلمات ارشد ایالات متحده هماهنگ شد؛ وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون و جرالد فورد طی سال‌های ۶۹ تا ۷۷ میلادی و کوهی از انواع تجارب دیپلماتیک، نظامی و امنیتی. کسی نبود جز هنری آلفرد کیسینجر. عموما یکی از ویژگی‌های گفت‎وگو و همنشینی با استراتژیست‌ها، سنگینی مباحث است. در آن جلسه‌ خاص و نسبتا طولانی، مباحث جدی و عمیقی مطرح شد؛ هر چند کهولت و سن بالای وی اجازه تداوم را نمی‌داد، اما تعدد پرونده‌های مفتوحه در روابط تقابلی دوجانبه بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده به طور مداوم نمی‌گذاشت گفت‎وگوها ذیل Chatham House Rule پایان یابد. پس از آن که قدری در باب اتمسفر روابط دوجانبه گفت‎وگو شد، کیسینجر جمله‌ای خاص در باب روابط ایران و آمریکا گفت. حال که او مُرد، فرصت تفکری در باب اشاره‌ او به دست آمده است.

او گفت که ما (ایالات متحده) با دو ایران مواجه هستیم: ایران As a Cause (به عنوان یک نهضت)و ایران As a State (به عنوان یک دولت).
ما (واشنگتن) با ایران به عنوان یک دولت می‌توانیم همه نوع همکاری و تعامل را داشته باشیم، اما با ایران به عنوان یک نهضت هیچ سطحی از همگرایی را نمی‌توان متصور بود. با ایران به عنوان یک نهضت، هر نوع تلاشی برای همگرایی بی‌فایده است؛ به عنوان یک استراتژیست می‌توان گفت که صرفا باید تلاش‌ها را درجهت مدیریت تنش معطوف کرد. کیسینجر مُرد. اما نه تنها کیسینجر، بلکه بسیاری از استراتژیست‌های دیگر خارجی و ایرانی هم بر این نکته تاکید کرده‌اند که تا جمهوری اسلامی، انقلابی بماند، هیچ فضایی از همگرایی دایمی با ایالات متحده شکل نخواهد گرفت. ممکن است در مقاطعی رخدادهایی شکل گیرند، اما به هیچ عنوان دایمی نخواهد بود. به همین خاطر است که نقطه ثقل دکترین واشنگتن در قبال ایران اسلامی، استحاله است. به گونه‌ای که دیگر در بطن، اثری از انوار روح‌افزای انقلاب نباشد؛ هر چند که در صورت، نام‌هایی باقی بماند. کیسینجر مُرد. اما نه تنها کیسینجر که بسیاری از افراد دیگر هم پیش‌بینی کرده بودند که اسرائیل، آینده‌ای نخواهد داشت. اگر آمریکا به حمایت خود ادامه دهد، صرفا ساختار غصبی‌اش دیرتر محو می‌شود. اگر حمایت نکند، زودتر. هر چند که اثبات این امر نیاز به گفته‌های کسی مانند کیسینجر ندارد؛ که فرمود: المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ.


کیسینجر مُرد؛ اما حتی با آخرین تلاش‌های خود در ۱۰۰ سالگی هم نتوانست جلوی افول قدرت ایالات متحده را بگیرد. او زمانی قدرت را در دست داشت که واشنگتن، به معنای واقعی کلمه ابرقدرت بود. تنهایی تصمیم می‌گرفت، تنهایی اجرا می‌کرد، دیگران خواسته یا ناخواسته مشارکت می‌کردند یا مجبور به مشارکت می‌شدند. اما امروز در قبال پرونده‌های متعددی حتی بعضا نمی‌تواند اجماع‌سازی کند. اگر هزاران هزار کیسینجر دیگر هم می‌آمدند و می‌رفتند، نمی‌توانستند جلوی افول واشنگتن را بگیرند. باطل، ممکن است استقرار پیدا کند، اما ماندنی نیست. که فرمود: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»


کیسینجر مُرد. اما اگر هزاران هزار استراتژیست سطح یک هم پشت سر هم قطار شوند و توان خود را جمع کنند و بخواهند ریشه‌ جمهوری اسلامی را قطع کنند، نتوانند. هزاران هزار کیسینجر، آمدند و رفتند اما این حرکت نورانی، گسترده‌تر شده و خواهد شد. چه کیسینجرها بخواهند و چه قدرتمندان دیگر نخواهند. حرکت انقلاب، با اتکا به مجاهدت شبانه‌روزی مخلصین-(همان کسانی که جور تنبلی دیگران را با کار شبانه‌روزی خود می‌کشند)-پیش خواهد رفت و این وعده خداست.که فرمود: «یُرِیدُونَ  لِیُطْفِئُوا  نُورَ اللَّهِ  بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ  نُورِهِ  وَ لَوْ  کَرِهَ  الْکَافِرُونَ»


تعدیل در سیاست خارجی، تلطیف در سیاست داخلی 


محمدعلی وکیلی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان تعدیل در سیاست خارجی، تلطیف در سیاست داخلی نوشت: سخنان رهبر انقلاب در جمع بسیجیان و موضع ایشان درخصوص اینکه جمهوری اسلامی به دنبال ریختن یهودیان به دریا نیست و معتقد به راه حل رفراندم می‌باشد و همچنین تذکرشان به بسیجیان مبنی برپرهیز از ورود به دوقطبی‌های مرسومبه سوژه جدید تحلیلگران تبدیل شده است. برخی این موضع را عقب نشینی قلمداد می‌کنند. برخی نیز با ذکر شواهد مختلف آن را تکرار مواضع پیشین می دانند. البته رفراندوم موضع رسمی جمهوری اسلامی در این چهار دهه بوده است. به جز دوران احمدی نژاد که به طرز عجیبی رئیس دولت سخنانی متفاوت می‌گفت در سطح روئسای جمهور همیشه همین موضع تکرار شده است. اما تصریح رهبری در این شرایط حساس و بیرون کشیدن دامن جمهوری اسلامی از اتهام نسل کشی و یهودی کشی کاری به غایت حکیمانه و شجاعانه بود. به نظر نگارنده موضع آیت‌الله خامنه‌ای در جلوگیری از توسعه جنگ و ممانعت از درگیر شدن ایران در موضوع غزه یکی از نقاط درخشان کارنامه رهبری ایشان به حساب می‌آید.

اکنون هم تاکید بر راه حل رفراندم و تصریح بر عدم اعتقاد به ریختن یهودی‌ها در دریا، همان واقع گرایی مورد انتظار می‌باشد. اکنون در عمل صهیونیست‌ها دستشان به جنایت نسل کشی آلوده است و ایران بر راه حل دمکراتیک و خشونت پرهیز پافشاری دارد. بنابراین ما با این مواضع به درستی صحنه ای سیاه و سفید ترسیم کردیم و در قسمت روشن تاریخ ایستادیم. اما عجیب است آنانکه در پوزیشن دلسوزی و به نام منافع ملی مداوم هشدار می‌داند که ایران نبایست وارد درگیری شود و یا ادبیات رادیکال برخی از مقامات درخصوص اسرائیل را به باد استهزا و انتقاد می گرفتند حالا بجای استقبال از چنین موضع حکیمانه ای، آن را به وادادگی و ترس تعبیر می کنند. این درحالی است که صلح طلبی رهبران به خاطر منافع مردم بزرگترین شجاعت می باشد. آنچنان که مواضع سیدحسن نصرالله در جنگ غزه برغم انتقادات جریانات رادیکال نیز مصداق واقع گرایی در راهبردها و رفتار مسئولانه مبتنی بر منافع مردم لبنان می باشد. بنابراین انگار برخی از انتقادها نه از سر دلسوزی برای منافع کشور است. اگر منافع ملی اصل است اکنون مواضع نظام در جنگ غزه منطبق بر منافع ملی است و بر همه دلسوزان است که از این مسیر حمایت کنند.بی تردیدسنگرگرفتن یک جریان سیاسی پشت بسیج و مصادره آن به نفع خود و برعلیه رقیب آسیب جدی به نهاد مردمی رسانده است، امید است این سخنان سرآغاز تعدیل در سیاست خارجی و تلطیف در سیاست داخلی باشد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار