بیش از ۴۰ روز است که جنگ در غزه آغاز شده است. اما یک عده‌ای با طرح شبهه «ناصبی» بودن فلسطینیان و غزه‌ای‌ها سعی دارند نگاه مردم و شیعیان را به قضیه فلسطین کم رنگ و ضعیف کنند. آیا اینها ناصبی هستند؟
نباید یک بخشی از واقعیت‌ها را جدا نکنند. حالا طرف به هر کیش و مذهبی است، دارد با دشمن شماره یک ما می‌جنگد. جان به کف گرفته، رفته میدان و دارد با اسرائیل می‌جنگد. اینهایی که بحث مذهب را مطرح می‌کنند و می گویند، تو حنفی، شافعی، مالکی، شیعه و یا ناصبی هستی، [آیا می‌دانند که] آنجا [در غزه] این حرف‌ها اصلا مطرح نیست؟ آنجا همه یک هدف دارند: عزت اسلام و مسجد الاقصای مقدس و نابودی اسرائیل. همه حرف‌شان همین است و اصلا بحث ناصبی یا سنی و شیعه مطرح نیست؛ کنار هم دارند می‌جنگند. قضیه دو دوتا چهارتا است؛ یک نگاه کنید در این همه جمعیت فلسطینی‌ها در نوار غزه، آیا یک نفر پیدا می‌شود که بحث شیعه و سنی یا بحث ناصبی را مطرح کند؟ اصلا به ذهن احدی این حرف‌ها نیست. همه در کنار هم دارند می‌جنگند. انشاء الله خدا خیرشان بدهد. خط مقدم جبهه ما را بردند آنجا، دارند با اسرائیل می‌جنگند و واقعا دشمن را ضربه سنگین زدند. آنجا اصلا این حرف‌های سنی بودن، شیعه بودن، ناصبی بود و... ضربه‌زنندگان مطرح نیست.
یک عده دارند اختلاف ایجاد می‌کنند. عرب‌های منطقه همه دارند به میدان می‌آیند؛ عربستان که سال‌ها نوکر اسرائیل بود، الآن دارد به میدان می‌آید؛ قطر دارد به میدان می‌آید؛ یمن دارد به میدان می‌آید؛ همه دارند به میدان می‌آیند و همه آمده‌اند. ما تازه بسم الله الرحمن الرحیم گفته و شروع کرده ایم که آیا اینها ناصبی است یا شیعه؛ سنی است یا حنفی؟! اینها همه حرف‌های دشمن است که این طوری ایجاد تفرقه می‌کند.
خدا حفظ کند حزب الله لبنان را، یک جبهه‌ای درست کردند که یک سوم لشکر اسرائیل را به آن طرف برد. لشکر اسرائیل را چند شقه کرده است که یک شقه‌اش را آن طرف برده‌اند. آنها دارند کار می‌کنند تا اسرائیل را ضربه بزند و اتحاد آن را بشکنند، اما اینجا، اینها دارند اتحاد بین مسلمان‌ها را می‌شکنند.
به نظر من کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند یا واقعا مزدورند، یا واقعا نفهمند. اینها یا اوضاع به دست‌شان نیست؛ یعنی از اوضاع مملکت، از اوضاع اسلام و از اوضاع جهان خبر ندارند، لذا از روی نادانی حرفی می‌زنند و یا اینکه مزدورند؛ می‌خواهند بین مسلمانان‌ها شکاف ایجاد بکنند. مردم همه برای فلسطینیان دارند دعا می‌کنند؛ در مساجد، در اماکن و... . الآن بحث فلسطین و مسلمان در مقابل یهود مطرح است و هیچ‌کس به غیر این فکر نمی‌کند و احدی هم نمی‌آید بگوید اینها مذهب‌شان چیست؟ شیعه است یا سنی است؟ این حرف‌ها القائات دشمن است و اینها حالی‌شان نیست که بلندگوی دشمن شدند! در حالی که فلسطینیان واقعا در میدان دارند می‌جنگند و جان به کف گرفته دارند حمله می‌کنند و بحمدالله موفق هم هستند.
همین‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند، از خود اینها سوال کنید که آیا از همسایه بغل‌دست خود خبر دارید چه خبر است؟ از افراد محله خودت خبر دارید؟ در حالی که در خانه خودش از حال بچه‌هایش خبر ندارد، اما حالا نظر می‌دهد که در آذربایجان چه شد؟ در چین چه شد؟ وقتی از محل خود خبر ندارید، کجا را تو مطلع هستید؟ آنقدر اوضاع مملکت پیچیده است که هرکسی اهل این سیاست‌ها نیست. آن کسی که دارد این حرف‌ها را می‌زند، در حالی که از خانه خودش بی‌خبر است، حالا چطور در مورد اوضاع جهان نظر می‌دهد! اول خانه خودت را آباد کن، بعد در مورد جهان حرف بزن!
اصلا و کلا، هر که در دنیا بخواهد در بین مسلمان‌ها ایجاد اختلاف، تفرقه و دو دستگی بکند، این دشمن قرآن است. چه به نام صهیونیست یا به نام آمریکا، انگلیس، فرانسه و... . ما با اسم‌های‌شان کار نداریم؛ این الآن دشمن اسلام است. به هرعنوانی که می‌خواهد باشد؛ اگر یکی اصلا یهودی، آمریکایی و انگلیسی هم نباشد، اما دشمن اتحاد اسلام باشد، این فرقش با یک صهیونیست در چیست؟ با او فرقی نمی‌کند؛ هر دو می‌خواهند کمر اسلام را بشکنند، چه با نام یهود، یا بدون نام یهود. عرض کردم که هم رهبر انقلاب و امام فرمودند هرکه بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد کند، این نه مسلمان است، نه شیعه و نه سنی؛ این دشمن دین و قرآن است.
عجیب این است که پوتین که با دنیا با اقتدار صحبت می‌کند، پا روی پا می‌اندازد و به دنیا اعتنا نمی‌کند، وقتی پیش رهبری می‌آید، روی لبه مبل می‌نشیند، دست‌ها را روی پا می‌گذارد، مؤدبانه با امام و رهبری صحبت می‌کند -بیت رهبری پشتی هم نمی‌دهد- بعد می‌گوید من را به عنوان فرزند خودتان قبول کنید. کسی که سیاستمدار دنیا است، به رهبری می‌گوید من را به عنون فرزند خودتان قبول کنید! حالا این بچه‌مَچه‌هایی که دو سه ورق سیاسی خواندند، دارند نظر می‌دهند که در چین یا در ایران و یا در آذربایجان چرا چنین کارهایی را می‌کنند. اینها نمی‌فهمند، ما چه‌کارشان کنیم؟! از سیاست بی‌خبرند و حالی‌شان نیست که کجا به کجاست.
یک بار رهبری فرمودند که دشمن گاهی در ده تا واسطه اهدافش را پیاده می‌کند. واسطه اول صهیونیسم و آمریکا است، تا می‌رسد به دست این آدم‌های جاهل یا مزدور. حالا این وسط چه کسانی و چه واسطه‌هایی بوده است، اینها نمی‌دانند. اما ریشه را هم امام امت و هم رهبری به ما معرفی کرد که آمریکا دشمن است. این را فراموش نکنید؛ در این لابه‌لاها دشمن اصلی را گم نکنید. در خود آمریکا هم، نُه تا لابی صهیونیست است که از آنها خط می‌گیرند. همه اینها مهره‌های سوخته‌ای هستند که دارند با آنها بازی می‌شوند و آن نه تا لابی دارند کار می‌کنند.
مقام معظم رهبری در فروردین ماه امسال نکات خیلی مهمی را درباره انتخابات مطرح فرمودند از جمله: رقابتی شدن، انتخابات سالم و مشارکت بالا. با توجه به برخی رد صلاحیت‌های صورت گرفته در هیأت های اجرایی، شما تحلیل‌تان چیست و چه خواهد شد؟
من از شما سوال می‌کنم، اگر برای دخترتان ده نفر خواستگار بیاید، آیا شما به همه می‌گویید چشم، بفرمایید به یکی تان می‌دهم؟ یا بررسی می‌کنید که چه کسی لایق است و می‌تواند برای شوهری، مرد خوب، اهل زندگی، با اخلاق و با غیرت باشد؟ معلوم است که بررسی می‌کنید. قضیه اینجا هم مثل قضیه دختران است؛ شما که در خواستگاری از دخترتان کنجکاوی می‌کنید و به هر کسی دختر نمی‌دهید، آیا در اینجا هرکسی که آمد ولو خائن، بی‌سواد و بی‌غیرت دینی باشد، می‌توانید او را قبول کنید؟ یا در یک اداره، هرکه بیاید به عنوان کارمند قبول می‌کنند؟ معلوم است که بررسی می‌کنند.
وقتی استخدام کارمند برای یک اداره ده بیست سی نفری شرایط دارد و آنها را براساس آن شرایط اداره بررسی می‌کنند تا هرکسی نتواند وارد آن اداره شده تا بعد مشکل ساز شود یا برای دخترتان هم هر خواستگار که بیاید بدون بررسی نمی‌دهید، حالا بحث مملکت و اداره حدود 90 میلیون نفر در میان است. نمی‌شود هر که بیاید، بگوییم چشم بفرما تو! هیچ عاقلی این کار را نمی‌کند. ملاک‌های بررسی برای این است که آن کسی که از اغیار است و آن کسی که عزت ایران را نمی‌خواهد، باید کنار برود. در اداره، رئیس برای جذب کارمند تحقیق می‌کند. اینجا هم تحقیق می‌کنند؛ آنهایی که در تحقیقات قبول شدند، بفرمایند. آنهایی که با این وصف باز هم معترض‌اند، بگویند. ما دلیل‌مان را برای‌شان نشان می‌دهیم و می‌گوییم به این دلیل قبولت نکردیم. اگر راضی باشد، در روزنامه کثیر الانتشار آن را پخش می‌کنیم و ما بدون دلیل رد نمی‌کنیم. همه چیز ملاک می‌خواهد.
خیلی از اینها نماینده مجلس بودند و حتی برخی الآن هم نماینده مجلس‌اند!
باشند! بعضی‌ها را می‌شناسم که با توان قدرت مالی آمدند به مجلس، نه اینکه لیاقت داشته باشند؛ توان مالی داشته، پول زیاد خرج کرده، پوسترهایی با چندین مدل پخش کرده و از مردم رأی گرفته است. آن کسی که واقعا لایق مجلس بود، نتوانست رأی بیاورد. آنهایی که الآن در مجلس هستند، آیا همه اینها از یک‌دم درستند؟ در میان اینها افراد ناسالم وجود ندارد؟
سوال می‌کنم: یک قانون می‌خواهد در مجلس تصویب بشود، چند نفر از اینها می‌آیند فکر می‌کنند که این قانون در کجای دنیا پیاده شد و با چه مشکلاتی برخورد کرده است؟ و آن مملکت برای حل مشکل این قانون چه کارهایی انجام داده است؟ اینها اصلا در این وادی‌ها نیستند؛ به محض اینکه می‌ایند در صحنه، از همین ورودی‌اش افراد را گزینش می‌کند که دور بعدی رأی بیاورد. این را عزل می‌کند، آن را عزل می‌کند تا برای دور بعدی مجددا به مجلس برود. حالا چهار تا جاده هم می‌سازد، این جاده ساختن‌ها وزیر راه و ترابری دارد، وزیر راه دارد و کار شما نیست. تو دنبال کار خودت برو. درمانگاه می‌سازند، این مال وزیر بهداشت است. فلان کار، مال فلان وزیر است. این کار تو نیست.
به اینهایی که فتنه می‌کنند، باید گفت که بر فرض محال -فرض محال که محال نیست- این نظام کنار برود، جایش چه می‌خواهید بیاید که برای عزت ایران کار بکند؛ عزت ایران را بخواهد و خون شهدا را بطلبد؟ انگلستان! آمریکا! چرا آنها نمی‌فهمند و دارند چه کار می‌کنند؟
انشاء‌الله خدا به رهبر انقلاب طول عمر بدهد، گفته شده که در اجلاسیه خبرگان درباره آینده رهبری و تعیین شخص رهبری آینده هم نکاتی مطرح شده است، آیا این مطلب واقعیت دارد؟ آیا اساسا در این رابطه اشاره‌ای شده است؟
نخیر، در اجلاس مطرح نشده است. در کمیسیون‌ها یک چند نفری هستند که در مورد قائم مقام رهبری دارند کار می‌کنند؛ آنها افراد را گزینش کرده و فقط با رهبری مشورت می‌کنند. اما از گزینه‌هایی که این چند نفر دارند انتخاب می‌کنند، هیچ‌کسی با خبر نیست. در اجلاس هم از این حرف‌ها مطلقا حرفی به میان نیامده است.
یعنی آن کمیسیون انتخاب رهبری آینده یا قائم مقام رهبری، یک کمیسیون جدا و خاصی است؟
بله. چند نفری عضو آن هستند که فقط کارشان بررسی گزینه‌ها است، فقط هم با رهبری مشورت می‌کنند و رئیس خبرگان هم که رئیس‌اند. دیگر احدی خبر ندارد که اینها چه کار دارند می‌کنند. کاملا مخفی است.
بله.
من هم هستم.
بله، شما هم هستید. دیگر غیر شما سه نفر چه کسانی هستند؟
می‌توانید از هیئت رئیسه کمیسیون‌ها سوال کنید، مشکل ندارد. بپرسید که اعضای این کمیسیون چه کسانی هستند. البته خیلی هم به کارتان نمی‌آید.
نه، خیلی هم ضرورتی ندارد. آیا در این کمیسیون نسبت به این قضیه به نتایج مثبتی هم رسیده‌اید؟
منظورتان چیست؟
یعنی با رهبر انقلاب که مشورت کردید، به یک فرد روشن یا شورای خاص رسیدید؟
در این کمیسیونی که ما هستیم، چند نفر مأمورند تا این کار را بررسی کنند، از کارشان هیچ کسی اطلاع ندارد، فقط و فقط با رهبری مشورت می‌کنند.
بله. مال کمیسیون تحقیق هستند که این چند نفر در کمیسیون تحقیق مسئول این کار هستند و این کارها را هم دنبال می‌کنند. اسامی را به احدی نمی‌گویند. کارشان را برای احدی بیان نمی‌کنند.
مهمترین برنامه‌هایی که در اجلاسیه اخیر خبرگان اتفاق افتاد، از نظر شما چه برنامه‌ها و موضوعاتی بود؟
همیشه این سوال مطرح بوده است -این دفعه هم بعضی‌ها مطرح کردند؛ حالا بعضی‌ها واقعا از روی پرسش، بعضی هم از روی شیطنت- که اساسا در خبرگان رهبری، آیا رهبر انقلاب به خبرگان گزارش کار بدهد یا اینکه نه، خبرگان بروند خدمت رهبر و گزارش کار بدهند؟ شما نظرتان چیست؟
اینها از یک موضوعی بی‌خبرند و لذا در هوا دارند حرف می‌زنند. رهبری درباره مردم صحبت می‌کنند، نظرات و رهنمودهایشان را بیان می‌کنند و به کمیسیون که باید خط بدهند، خط داده می‌شود. از آن طرف، افرادی هستند که با خود رهبری صحبت می‌کنند: در فلان مورد که شما اقدام فرمودید، از رهبری توضیح می‌خواهند و رهبر هم توضیح به آنها می‌دهد. این گزارش‌دهی دو طرفه است؛ هم رهبری با خبرگان در تماس است و هم اعضا با خود رهبری در تماس هستند.
