کد خبر: ۱۱۴۰۳۳۳
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۷ 27 November 2023

تابناک رضوی: و ما مودت فاطمه را که از جانهایمان کاشته ایم، حتی اگر تمام درختان زمین را بریده باشند.

بی نام تر از بهشت برگی است که ثانیه های آفرینش را در های و هوی باد به زمین می رساند. آوازهای خاموش و ترنم رگ برگهای همیشه تنها، صدائی است که شبهای کوفه را به صبح می رساند.

آفرینش در خانه ای خلاصه می شود که با دست های علی شکل می گیرد و با صدای کودکان معصوم به نماز می ایستد.
من راوی برگ های بعد از اینم. شاعر کلمات شکسته و صداهائی که هرگز از گلو بیرون نیامده اند.

من وارث بهشتم حتی اگر یک نان از گندم نخورده باشم و شیعه ای هستم که از تار و پودش آسمان را سرگشته اند و از صدایش زمین را به هیاهو می چرخانند.

من تنها به آواز پرندگانی می اندیشم که در باغ فدک عاشق شده اند و اسمشان در هیچ کتابی ثبت نشده است.

من عاشق کلمات شکسته ام و رنگهای بی دلیل، من آفتاب را وقتی سلام می کند که از فدک گذشته باشد و بر ستاره هایی عشق می ورزم که شب های کوفه را نور باران می کند.

فدک بهشت زمین است که بوی نبوت می دهد و بر درختانش برگهائی از جنس سبز برای همیشه تاریخ نوشته اند، و شیعه تنها وارث سیبی است که از بهشت آمده باشد.

فدک اول قیامت است وقتی از عشق بی نصیبش کردند و دست های معصوم تنها وارث نبوت را از شاخه های آن جدا کردند.عشق مال ماست حتی اگر در هیچ کتابی نوشته نشده باشد.

من در شاخه های درختانش اسم اعظم خداوند را پیدا می کنم و در زمزمۀ پرندگان عاشقش مفهوم عشق را به مدارا می نشینم.

فدک باغ نیست، حقی است که از آن خداست و من شیعۀ حقانیت نسلی هستم که نبوت را در مویرگهایش معنی می کند و بر تمام کتابهای تاریخ خواهم نوشت عشق از آنِ ماست حتی اگر در قانون هیچ خلیفه نوشته ای نشده باشد.

ای وارث آبهای زلال! چگونه از بهشت به زمین آمده ای و در خانه ای گلی، آسمان را به نظاره ایستاده ای، ای اولین فرشته زمینی آیا از آسمان آبی تر رنگی را می شناسی که هنوز از لبهایت فوران نکرده باشد.

در خاک سبوس لبهای بریده ام ربنائی است که ققنوس را به خاکستر و ماه را به آسمان می چسباند و تو تنها کبوتری که جامه را به آب می رسانی و فدک را با چشمهای نازکت آبیاری می کنی. ای عشق ای تنها آرزوی انسان کامل ای همۀ هستی چگونه بر حقانیت نگاه معصومانه ات آرام بنشینم و از گریه های شبانه ات چشم بپوشم.

ما را با شاخه های درختان فدک کتک بزنید. بر خاکهای کشور بقیع خاکمان کنید و با نیزه های احد به شهادت برسانید. این آرزوی همۀ شاعران شهید است در خاکبوس واژه های گذشته تنها واژه ای که انسان را به غربت می رساند.

فدک سایه های نبوت را که تا امامت امتداد می یابد و گل واژه غریبی است که شیعه را معنی می کند.

فدک میوه ای است که احساس شیرین امامت را در رگهای زمین جاری می کند و هدیه ای است که خدا از بهشت فرستاده است.

فدک ارث نیست عشقی است که به یادگار می ماند و ترانه ای است که در سکوت شکل می‌گیرد و در گریه حل می شود.
عشق از آنِ ماست. حتی اگر در قانون هیچ خلیفه ای نوشته نشده باشد و ما عشق را به خانه یکدیگر می بریم و با آن نان می پزیم حتی اگر گندمی از بهشت نیامده باشد.

و ما عشق را معنی می کنیم حتی اگر کلمه ای باقی نمانده باشد.
و ما فریاد می زنیم حتی اگر صدائی از گلوهایمان فوران نکند.

و ما عشق را در دلهامان کاشته ایم حتی اگر تمام درختان زمین را بریده باشند.
و عشق از آنِ همه کسانی است که عاشقانه شیعه شده اند و عاشقانه شیعه می مانند.
حالا به اول کلمات بر می گردم و لغت نامه ای را می نویسم که با درختان شروع می شود و به ساقه های نازک امامت می رسد و ریشه اش را تمام پیامبران تاریخ آب داده اند.

این آخرین قنوت شاخه های ایستاده ای است که از فدک آغاز شده اند و تا انتهای تاریخ به سمت خدا قد می کشند و ما بر برگ های درختانی سجده می کنیم که از چشمهای نازک معصومیت، آب نوشیده اند.


حمزه واقعی، پژوهشگر ارشد مطالعات میان رشته ای

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار