حا‌ج‌قاسم قول داد مردم را به کربلا بفرستد و حرفش را هم با خونش امضا کرد، حالا رهروان آن طریق عاشقی که چشمانشان پر از قدردانی است، می‌توانند رد پوتین‌های او را در آن ۸۰ کیلومتری که سرتاسر نور است، ببینند.
کد خبر: ۱۱۲۴۰۷۰
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۲ 01 September 2023

 به گزارش تابناک کرمان و به نقل از خبرگزاری فارس، راه کربلا و رسیدن به منبع نور همیشه راه سختی بوده، اگر به تاریخ برگردیم و نگاهی به سفر‌های زائران اباعبدالله به عراق بیندازیم، دشواری آن را متوجه می‌شویم، از همان روزی که کاروان اسرا به سرپرستی حضرت زینب (س) بعد از چهل روز از شهادت آقا امام‌حسین (ع) وارد کربلا شد، سختی‌ها و مشقت‌هایش هم پرده دریدند و بیرون ریختند.

از همان روز‌ها و شاید هم حدود دو ماه قبل‌تر، یعنی روزی که حسین و یارانش در این سرزمین اردو زدند، تلخی‌ها و سختی‌ها هم برای شیعیان آغاز شد.

تاریخ شیعه پر است از روایت این دردها، چه افرادی که برای زیارت حضرت عشق دست‌هایشان بردیده شد و چه شیعیانی که برای نرسیدن به مزار مطهر ارباب دل‌ها دق کردند، یا کسانی که با هر بار تخریب حرم آقا، جانشان گرفته شد و عمرشان به پایان رسید.

روز‌ها گذشت و سال‌ها روی هم آمد، پی‌درپی از قرن‌ها گذشتیم تا مردی از قم قیام کرد و سربازانی مثل سلیمانی پشتش صف کشیدند.

اگرچه از همان ابتدا هدفشان آزادسازی قدس بود، اما راه آن را از کربلا می‌دیدند، ۸ سال جنگیدند، دست‌شان خالی بود، اما سرشار از امید و کوهی از غیرت بودند، عملیات روی عملیات گذاشتند و هشت سال مردانه جنگیدند، در این زمان، بسیاری از فرماندهان و جنگاوران نامی سپاه خمینی کبیر راهی آسمان شدند تا ستاره‌ها تشکیل داده و راه‌نشان باشند.

پایان دفاع مقدس، اما آغازی بر نام‌آوری سربازی دیگر بود، شخصیتی از جنس سماجت و شجاعت، که خوشبختی را در شهادت می‌دید.

او فرمانده سپاه قدس شد، قدم در راه ثبات منطقه گذاشت و گره‌ها را مثل یک قهرمان یکی یکی باز کرد، سپهسالاری که معادلات منطقه را بهم ریخت و سرسختانه با رژیم صهیونسیتی و بعد از آن داعش پنجه در پنجه شد و با شکست آن مشت‌های آهنین، برکات زیادی را بدست آورد که یکی از آن‌ها بازگشایی راه کربلا و زیارت اربعین بود.

آری این کلمات را وقتی کنار هم می‌بینیم و می‌خوانیم فقط یک نفر جلوی چشمان‌مان قرار می‌گیرد، حاج قاسم ... همان سرداری که پا در وادی عشق گذاشت و فاتح دل‌ها شد.

او قول داد منطقه را آرام و مردم را به کربلا بفرستد و حرفش را با خونش امضا کرد، بالاخره هم در همین راه و در آنسوی فرات به صف شهدای کربلا پیوست و در دامان حسین‌بن‌علی (ع) راهی بهشت شد.

حالا با گذشت حدود ۴ سال از آن کابوس سخت به روز‌هایی رسیدیم که مردم گروه گروه بی‌پروا به سمت عراق در حال حرکت هستند، گروهی با کاروان می‌روند، گروهی با خودرو‌های شخصی به طرف مرز در حال حرکت‌اند و گروهی هم با قطار یا هواپیما خودشان را به راهی می‌رسانند که میزبان آن، روزی دستشان را می‌گیرد و از تنگنا‌ها نجات‌شان می‌دهد.

زائران، اما یادشان نمی‌رود آن ۸۲ کیلومتری که قدم قدم حرکت می‌کنند و جلو و جلوتر می‌روند تا چشمان‌شان به حرم ارباب عاشقان بیفتد، جای پای سردار است، هنوز رد پوتین‌های حاج‌قاسم که روزی روی خاک داغ عراق جلوی گلوله‌های سربی داعشیان ایستاده بود، مانده و می‌توان آن‌ها را به چشم دید.

این را مردم ما خوب می‌دانند، به همین دلیل هم هست که چشمان‌شان پر از قدردانی است.

در آخرین پنجشنبه منتهی به اربعین حسینی وارد گلزار شهدای کرمان شدم و چهره‌هایی را دیدم که بی‌بهانه و با بهانه اشک‌شان جاری بود، زمانی کار به اشتیاق و هیجان رسید که مشایه را به صورت زنده در گلزار پخش کردند و مستقیم دل‌ها را به گذرگاه قدسی و ملکوتی بردند.

این صحنه یک بار دیگر ثابت کرد که گلزار بین‌المللی شهدای کرمان، با مشایه نور در امتداد هم هستند، اینجا همان حس و حال گذرگاه عاشقی را تداعی می‌کند، اگر امسال جا مانده‌اید، به مزار بزرگمردی بیایید که نقش زیادی در تامین امنیت اربعین داشت و خداوند متعال به اندازه شهدای کربلا و یاران اباعبدالله (ع) به او عزت داد.

برچسب ها: کرمان
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار