این روزها تقابل بر سر قدرت از سوی جریان همسو با دولت مستقر بیش از پیش نمایان شده است و می رود با تشدید شکاف و انشقاق بین جریان قدرت همسو در استان ،بار دیگر راوی ذبح منافع مردم استان در دولت گذشته باشد .
کد خبر: ۱۱۱۴۹۴۵
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۵ 14 July 2023

تابناک ایلام ::قبل از پرداختن به اصل موضوع ،ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که نقد منصفانه با پیوست پیشنهاد اصلاح رویه ها در مسیر بهبود شرایط و حصول نتیجه ای به نفع مردم، رویه ای منطقی و منطبق با منافع مردم و نظام قلمداد می شود ،مردمی که پایه و اساس امنیت ملی کشور را تشکیل می دهند.

از اینرو نقد باید در چارچوب اصولی تعریف شود که اول تامین کننده منافع عمومی باشد ،دوما این نقد در لفافه حب و بغض پیچانده نشده و بک آپی از منافع فردی نباشد.

چنین نقد مصلحانه و تامین کننده منافع مردم و کشور نه تنها مردود و مذموم نبوده و در تضاد با کارکردهای مدیریتی معنا نمی شود ،بلکه به سان آیینه ای نمایان کننده ضعف های مدیران خواهد شد و در یک کلام مصداق فرموده ؛ المومن المرا المومن اصلاحگر رویکردها و کارکردها معنا خواهد شد

امروز مردم ما بدلایلی که چرایی آن در این مقال نمی گنجد ،با مشکلات و گرفتاریهای زیادی در حوزه اقتصادی و معیشتی ،بیکاری و مسایل متعاقب آن یعنی آسیب های اجتماعی رنگارنگی دست و پنجه نرم می کنند که حسابی روح و روان آنان را آزرده است .

موضوعاتی که استمرار  و عدم همراهی ،همگرایی و همپوشانی دستگاههای متعدد دولتی ،تقنینی و حاکمیتی، می تواند آن را به چالشی اساسی برای منافع ملی کشور تبدیل کند

بعنوان یک کنشگر اجتماعی و رسانه ای که از نزدیک نظاره گر رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور و استان در انتخابات متعدد بوده ام ،صراحتا می توانم بگویم که دولت سیزدهم خروجی نگاهی بود که با شعار بهبود این مشکلات پای در عرصه حیات سیاسی کشور گذاشت .

حال که دو سال از عمر دولت سیزدهم می گذرد ،با وجود مشکلات مالی مترتب بر کشور که متاثر ازتحریمهای اقتصادی به کاهش شدید اعتبارات عمرانی و جاری انجامیده است ،اما مدیران دولت در سطح ملی و استانی از هیچ کوششی برای رفع این گرفتاری ها و مشکلات فروگذار نبوده ولی یقینا بخشی از مشکلات ریشه در مصائبی دارد که رفع آن به زمان نیاز داشته و از توان مدیران خارج است .

اما در استان ایلام چه می گذرد؟؛

دو سال از عمر دولت در استان می گذرد ،انصاف حکم می کند که بگوییم مدیریت استان هیچ کم فروشی نکرده و بصورت شبانه روزی در مسیر رفع مشکلات و قرار دادن استان در مسیر توسعه آنهم بی توجه به حاشیه ها قدم برداشته است ،در جاهایی نتایجی حاصل شده و کسب نتیجه از برخی حوزه ها با وجود تلاشهای صورت گرفته از توان آنان خارج بوده است

البته حصول این شرایط بمعنای بری بودن مجموعه مدیریت استان از نقد نیست ،انتقاداتی که عمدتا حول محور انتصاب معدود مدیرانی می چرخد که آن هم نتبجه دخالت بی حد و حصر جریان قدرت ،یعنی نمایندگان و ستادهای انتخاباتی و فعالین سیاسی است که در ابتدای شکل گیری دولت به نام مشورت به مجموعه دولت در استان تحمیل شد

ازاین رو باید گفت اگر هم نقدی به این حوزه وارد است بطور مستقیم باید متوجه مشورت نمایندگان ، فعالین ستاهای انتخاباتی و سیاسیون همسو با دولت سیزدهم بشود نه شخص نماینده عالی دولت در استان !

با این وجود به اذعان کنشگران اجتماعی و رسانه ای منهای جاماندگان از قدرت و معدود فعالین رسانه ای که بدلایلی در مقابل مدیریت استان گارد گرفته اند ،نماینده عالی در استان و عوامل مدیریتی از هیچ کوششی برای تحقق شعارهای دولت و رفع تنگناها بر اساس مقدورات فروگذار نبوده اند و این موضوع در تلاش شبانه روزی آنان در روزهای تعطیل و غیر تعطیل نمایان است و چشم بستن بر آن صرفا کار کسانی است که ازمحکمه درون خود انصاف و وجدان را اخراج کرده اند.

تکرار تاریخ : دو قطبی سازی مخرب ،ذبح منافع مردم

این روزها تقابل بر سر قدرت از سوی جریان همسو با دولت مستقر بیش از پیش نمایان شده  و می رود با تشدید شکاف و انشقاق بین جریان قدرت همسو در استان ،بار دیگر راوی ذبح منافع مردم استان در دولت گذشته باشد .

به یاد داریم در دولت یازدهم و دوازدهم پس از همسویی فکری نمایندگان استان و دولت و با وجود قدرت استاندار در ارکان اجرا و نفوذ نماینده مجلس در دستگاه تقنینی و اجرایی ،چگونه دعوای قدرت ،این همسویی را به سمت نابودی منافع مردم سوق داد

چگونه بخشی از اصلاح طلبان جا مانده از قدرت با دامن زدن بر اختلافات ،شکافی بزرگ بین نماینده و استاندار هسمو با هم ایجاد کرد و با شکل گیری دو قطبی نماینده و استاندار و تبدیل مدیران استان به دو جبهه خودی و غیر خودی ،منافع استان را قربانی نمودند !

در حالیکه دو سوی قدرت می توانستتد با همگرایی ،تعامل و تعهد به تفکر خود ،با رفع تنازع بی حاصل ،قدرت و نفوذ خود را به جذب سرمایه گذار و اعتبار برای توسعه استان نمایند ،اما در طول چهار سال تمام قدرت خود را صرف پاسخ به حاشیه سازی ها و خنثی نمودن همدیگر نمودند ،در پایان نیز آنها رفتند و تنها استانی ماند که منافع آن به پای تمامیت خواهی ها ،لجاجت ها و خطا و آزمون ارکان قدرت ذبح شد

امروز در استان تاریخ دارد تکرار می شود ،دولتی سرکار آمده است که از نظر فکری با دیگر ارکان قدرت همسو است ،این همسویی می تواند بهترین فرصت برای توسعه استان و تحقق شعارهای دولت قلمداد شود ،اما سیگنالهای مایوس کننده ای در حال ساطع شدن است .

دعواهای درون حزبی در حال شکل دهی همان دو قطبی مخربی است که در دولت پیشین تمام منافع استان را یکجا چال نمود ،حاشیه های برجسته تر از متن درحال نمایان شدن است و می رود تا بار دگر شاهد قربانی منافع مردم استان و نظام از سوی کسانی باشیم که منافع خود را در نزاع و دو دستگی جستجو می کنند.

روزگاری طالبان نام و قدرت تحت لوای اصلاح طلبی با دو قطبی سازی به جنگ تفکر خود شتافتند و ترکش آن منافع مردم را مجروج و بی جان ساخت ،اما امروز همان سناریو در دوره ای تکرار می شود که بازیگران آن تفکری غیر همسو با دولت قبل را علم کرده اند ،و اما این دعوا دو بازنده بزرگ دارد : اول مردم و دوم منافع ملی !

منافع ملی از این منظر در معرض یک باخت قرار خواهد گرفت که نتیجه نادیده گرفتن تلاش ها و کارکردهای دولتی که با شعار جهادی و انقلابی روی کار آمده  از سوی مدعیان انقلابیگری در مسیر تخطئه شدن قرار گرفته است .

بازی با منافع ملی 

بعنوان یک بازیگر مستقل که منافع ملی کشور را بر هر نوع بازی قدرت و نگاه سیاسی ترجیح میدهم در پایان این مقال برای ناظرین و ساکتین اصولگرایی در استان توصیه ای دارم ؛

در حالیکه مدیریت اجرایی دولت در استان در دو سال گذشته از تمام فرصت ها ، ظرفیت ها و وقت خود برای تحقق شعارهای دولت بهره گیری کرده و شب و روز را بر خود حرام کرده است ،آیا تلاش غیر منصفانه برای نادیده گرفتن آن و تخطئه کردن این فعالیت های دلسوزانه ،از سوی مردم چیزی جز ناکارآمدی این جریان فکری معنا نمی شود ؟

چرا کاری می کنید با سیاه نمایی و نمایش ناکارآمدی دولتی که تمام مساعی و آبروی خود را برای تحقق شعارهایش بکار بسته است ،مردم با احساس یاس و سرخوردگی کلیت قدرت ساختاری ارکان همسو با دولت را ناکارآمد جلوه داده و در صندوق های رای انتخابات پیش رو مسیر را به گونه ای پیش ببرند که شماها حتی اجازه ورود به حیاط استانداری را هم پیدا نکنید!

مگر قدرت و جستجوی نام و نان چقدر ارزش دارد که فعالین یک جریان فکری بخاطرش بر تمام ارزشهای خود پای گذاشته و در مسیری قدم بگذارد که خروجی آن قربانی کردن تفکر خود بر پای منافع فردی باشد ؟ آیا آنگاه مردم به چنین برداشتی از فکر سیاسی اعتماد و اعتنا می کنند ؟

مخلص کلام اینکه ،اگر برای آینده حیات سیاسی خود ارزش قایل نیستید ،اگر منافع استان برایتان پشیزی نمی ارزد ،فقط این گزاره را یادتان باشد که مدیریت استان برای بهبود شرایط و تحقق شعارها شب و روز نمی شناسد و نمایش این کارکرد حداقل می تواند با اعتماد افزایی تامین کننده منافع ملی کشور باشد ،آیا دلتان برای منافع ملی هم نمی لرزد ؟ اگر واقعا نمی لرزد ،پس لطف کرده و فاتحه تفکر خود را بخوانید !

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار