تابناک رضوی: بی گمان خائنان به سبب آنکه میکوشند تا به اهداف و مقاصد خویش برسند و روشهای آنان بر ملا نشود اصل را بر پنهانکاری و مخفی نگهداشتن قرار میدهند. ازاین روست که خداوند پنهانکاری را از مهمترین ویژگیهای خائنان برمیشمارد. (نساءآیات ۱۰۷ و ۱۰۸)
دومین صفت برجسته آنها مکر و نیرنگ است؛ زیرا بیمکر و نیرنگ نمیتوانند به مقاصد و اهداف خویش برسند. (یوسف آیه ۵۲) لذا بسیار ظاهر الصلاح میباشند و در جامعه به گونهای رفتار میکنند که همه آنان را انسانهای موجه و اهل ایمان بشمارند و حتی بیخط و سندی با ایشان معامله کنند.
این در حالی است که آنان نه تنها انسانهای بیشخصیتی هستند که از مهر و محبت دیگران سوءاستفاده میکنند بلکه به خود اجازه میدهند که بسادگی گناه کنند و گناهکاری برای آنان به شکل مخفی امری عادی است. به این معنا که در جامعه به شکلی ظاهر میشوند و چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
از این رو خداوند آنان را با عنوان اثیم و گناهکار توصیف میکند که گناهکاری جزو شخصیتشان شده و به این صفت و منش متصف شدهاند. (نساءآیه ۱۰۷)
خائنان انسانهای ناسپاسی هم هستند و هرگز در برابر نعمتی که به ایشان داده میشود و کاری که در حق آنان انجام میشود سپاسگزار نیستند. از نعمتهای الهی چون هوش و زیرکی و مانند آن بدرستی بهره نمیگیرند و به جای آنکه از آنها برای تعالی و کمال خویش استفاده کنند این هوش و زیرکی را خرج خیانت ورزی و مکر وحیله کردن میکنند. (حج آیه ۳۸ و نیز نساءآیه ۱۰۷)
خیانت به همسر
بدترین نوع خیانتها خیانت انسان به همسر خویش است؛ زیرا بنیاد اجتماع بر پایه کوچکترین آن یعنی خانواده نهاده شدهاست؛ اگر خیانت در خانواده شکل بگیرد شخص، اطمینان خویش را به جامعه بزرگتر از دست میدهد و بر این گمان میرود که همه اهل خیانت هستند و باید با آنان همان گونه که هستند برخورد کرد؛ از این رو بنیاد اجتماع از درون خانواده فرو میپاشد. این گونه است که مسئله امانت نسبت به همسران بویژه از سوی زنان مورد تأکید آیات قرآن است.
خداوند از مرد و زن خواستهاست که نسبت به هم وفادار باشند و خیانت نورزند؛ زیرا خیانت به همسر نه تنها خیانت به خود است بلکه خیانت به جامعه نیز محسوب میشود و جامعه را از درون فرومی پاشد و اطمینان و اعتماد عمومی را سلب میکند.
آیه ۵۲ سوره یوسف از تجاوز به ناموس مردم به عنوان خیانت به آنان یاد میکند و یادآور میشود که اگر زنی خود را در اختیار غیر همسر قرار دهد در حقیقت به شوهر خویش خیانت کردهاست.
در آیه ۲۳ مراوده و تلاش برای همبستر شدن با یوسف از سوی زلیخا را به عنوان اقدامی خیانتآمیز معرفی میکند و در آیه ۲۵ همین سوره به زشتی و ناپسندی آن از سوی جامعه مصری اشاره میکند و میکوشد تا این مفهوم را القا کند که خود زلیخا نیز آن را ناپسند میشمارد از این روست که حاضر به آشکار شدن نیست بلکه با درخواست مجازات میکوشد تا نشان دهد که خیانت از سوی یوسف بودهاست که نسبت به ولینعمت خود خیانت ورزیده و چشم طمع در همسرش داشتهاست.
زنان به سبب آنکه دارای جاذبههای جنسی هستند بسادگی میتوانند مردانی را برای خیانت جذب کنند از این رو خداوند همواره از مکر و حیله زنان خائن سخن به میان میآورد. آیات ۵۱ و ۵۲ سوره یوسف از خیانت زنان اشراف مصر با مکر و حیله بر ضد یوسف سخن میگوید تا نشان دهد که زنان چگونه میکوشند با هر وسیلهای به هدف خویش برسند هر چند که به حکم قانون الهی و سنت خداوندی رسوا شده و شکست میخورند و در نهایت بدنام میشوند.