به نام خدا
روزی روزگاری
خاطرات غلامعباس حسن پور
قسمت سی و هشتم
ششم مهرماه سال ۱۳۶۴ با خانواده خداحافظی و راهی جبهه های حق علیه باطل شدم .
خودم را به فرمانده گردان امام حسین علیه السلام که به تازگی از گروهان مستقل به گردان ارتقا یافته بود معرفی نمودم جناب آقای حاج اسماعیل نادری فرمانده گردان امام حسین بود .
معاون اول گردان حاج غلامرضا شریفی و معاون دوم نیز جناب آقای حاج محمود جهان پناه که آن بزرگوار در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید روحش شاد و قرین رحمت باد .
گردان در قالب سه گروهان رزمی و یک دسته ادوات سازماندهی شد .
فرمانده گروهان یکم آقای عزت الله مرادی ، ایشان در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید .
فرمانده گروهان دوم اینجانب غلامعباس حسن پور و
فرمانده گروهان سوم آقای حسین غیاث آبادی که ایشان هم در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید روح همه شهدا شاد و قرین رحمت باد
معاون گروهان ما آقای محمد رضا شاکری و معاون دوم گروهان جناب آقای عباس همتی بود .
طبق روال همیشگی ، اول صبح به مراسم صبحگاه و سپس به ورزش و نرمش
و بعد از صرف صبحانه ، اگر برنامه ای از طرف فرمانده گردان ابلاغ می شد که معمولا شرکت در کلاس های تئوری بود و بعضا به تمرینات و مرور عملیات ها می پرداختیم .
مراسم نماز جماعت ، ادعیه ، نوحه خوانی و مرثیه سرایی هم دایر بود .
رزمندگان با حال و هوایی خاص محیط لشکر را پر از نورانیت و معنویت می کردند .
مسئول تسلیحات گروهان ما اقای حسن کودزری فراهانی بود .
ایشان عموی عیال من می باشند .
در آن زمان بعضی از برادران بسیجی خوش ذوق مثل آقای داریوش خسروی ورزش بوکس و میل زنی را با رزمندگان تمرین می کردند .
یک حمام عمومی با چند دوش برای نظافت رزمندگان وجود داشت .
آقای محمد رضا شریعتی کارمند اداره برق اراک بی سیم چی گروهان ما بود .
فرماندهان دسته در گروهان ما حاج رضا میرزایی، معاونش حسن انقانی علیرضا شریعتی ، معاون ایشان علی اوسط خوشدونی و داود مبارک آبادی معاون آقا داود هم علی حاج علی بیگی بود . علی حاج علی بیگی در دی ماه سال ۱۳۶۵ شهید شد روحش شاد و قرین رحمت باد .
خاطره ادامه دارد…