کد خبر: ۱۰۲۵۰۸۶
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۵۶ 27 January 2022

تابناک رضوی: تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که جوامع جدید در فوران و انفجار تصاویر قرار دارند ، شاهد هستیم که طوفان تصاویر زندگی انسان امروزی را در نوردیده است گویی با وجود پیشرفت تکنولوژی در این زمینه و مجهز نمودن اکثر وسایل الکترونیکی به لنز و دوربین های مجهز از این معضل گریزی نیست و این نقدی است که ژان بودریارمتفکر معروف فرانسوی بر جوامع امروزی وارد می کند در این جوامع هر آنچه که از صفحه نمایش (تلویزیون ،تلفن همراه ،....) بیرون بیاید واقعیت دارد و معتبر است به بیانی انسان امروزی در میان صفحات نمایش زندگی می کند مدام از سمت تلویزیون به سمت تلفن همراه خود،...و یا از تلفن همراه به سمت تلویزیون و صفحات مجازی دیگر می رودو در این عرصه چه بسا خودش تبدیل به صفحه نمایش شود
که جامعه شناسان به آن زندگی رسانه ای شده می گویند.
(Mediated life)
در این حالت کل زندگی میشود تصویر و مردم سعی در اجرای زندگی شبیه سازی با تصاویر می نمایند در این وضعیت مرز بین واقعیت و فرا واقعیت کم رنگ می شود و تشخیص اینکه چه چیز واقعی و چه چیز شبیه سازی شده است بسیار دشوار میگردد. زندگی رسانه ای شده یعنی اینکه لحظات زندگی تبدیل به عکس و تصاویر بعضا مبالغه آمیز می گردد.
در یکی دو سال اخیر بنرهای عریضی در برخی از کوچه های شهرهای کشورمان نصب می شود که در آن تصاویر خندان یا غمگین یا جدی آدمهایی (فقط مردان)نصب شده است که از دنیا رفته اند در ماه گذشته در سفری که به شهرهای شمال کشور داشتم این پدیده رو به وفور مشاهده نمودم گویا این بنرها هم ادامه همان زندگی رسانه ای شده این روزهای ماست یعنی ما نه تنها با زندگی رسانه ای شده بلکه با مرگ رسانه ای شده هم مواجهیم، در حال حاضر شاهد مرگ اینستاگرامی شده هم هستیم و مرگ با شکوه مرگی است که بنرهای بزرگتر داشته باشد یادرصفحات مختلف اینستاگرام دیده شود در حالیکه پیش از این بنرها و پارچه های سیاه کوچکی تهیه و صرفا بر در و دیوار خانه متوفی و یا نزدیکان او نصب و اطلاع رسانی می گردیدیا نهایتا اعلامیه ای در یکی از صفحات روزنامه ها چاپ می شد .می خواهم مروری کنم نظریه مارشال مک لوهان را که می گوید وسایل ارتباطی باعث قدرت و تکامل حواس پنج گانه (شنوایی،بینایی و ...)مخاطب می شود مثلا رادیو در ادامه حس شنوایی قرار می گیرد و درک از پیام را توسط شنونده آن ممکن می سازد و باعث تمرکز و تفکر بر روی موضوع انتقال یافته می گردد ولی به راستی این بنرها و این طوفان تصاویر مکمل کدام یک از حواس ماست ؟بنظر می رسد این بنرها ادامه زندگی خلاصه شده ما در عکس ها و تصاویر است .
ولی نکته این است در جامعه ای که نیاز به امید به زندگی دارد بزرگ کردن مرگ و جار زدن آن در کوچه ها ، خیابانها و شبکه ها ... چقدر می تواند به دیگران امید به زندگی بدهد ؟
با خود می اندیشم آیا اساسا مرگ هم تبدیل به یک سرگرمی اینستاگرامی یا نمایش بی روح از پایان یک زندگی شده است ؟ یقین می دانم بسیاری از ما دوست نداریم مرگمان تبدیل به یک نمایش و سرگرمی در فضای مجازی یا در گوشه و کنار شهر شود.
آیا اصولا نبایدبه زندگی و لحظات جاری در آن و حتی پایان آن واقعیتر نگریست و از بعد نمایشی خارج شد! به راستی نمایش گسترده خوشبختی یا سوگواری می تواند ذره ای برخوشحالی پایدار ما و یا کاهش غم ما تاثیر گذار باشد ؟!
البته این سخن بمعنای نقض مزایای بکارگیری وسایل و شبکه های ارتباط جمعی در انتشار سریع داده های مفید وپیوستن به دهکده جهانی نمی باشد. این سخن بدان معناست که زندگی یک واقعیت است پس بیایید همگان واقعی زندگی کنیم .

بی تا باقری فام جامعه شناس

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار