اخیرا در یکی از گروه های تلگرامی جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخی با حضور دکتر علیرضا رضاخواه، کارشناس مسائل بین الملل، با موضوع انتخابات آمریکا برگزار شد؛ که در آن ضمن پرداختن به چگونگی و روند برگزاری انتخابات آمریکا با نگاهی عمیق تر زیرساخت های دموکراسی آمریکایی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کد خبر: ۳۲۴۲۶۲
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۰ 06 November 2016
به گزارش تابناك رضوي، دو روز دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا بیشتر باقی نمانده است. شاید اغراق نباشد که این دوره از انتخابات را به دلیل حجم رسوایی های سیاسی و اخلاقی مطرح شده در آن بی نظیر بخوانیم.
این روزها هیاهوی سیاسی و اتهامات و افشاگری هایی که در رابطه با دو نامزد اصلی مطرح می شود، فضای رسانه ای دنیا را پر کرده است. هفته نامه آلمانی اشپیگل روی جلد خود را به "لجن پراکنی های" هیلاری و ترامپ اختصاص داده است.
نیویورک تایمز انتخابات این دوره را یک "افتضاح سیاسی" و نیویورکر آن را دلیلی دیگر بر "پایان استثناگرایی آمریکایی" خوانده اند. اما این اتفاقات و شیوه پوشش خبری آن  باعث شده بررسی های جدی تر ساز و کار نظام انتخاباتی آمریکا مورد غفلت واقع شود.
از همین رو اخیرا در یکی از گروه های تلگرامی جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخی با حضور دکتر علیرضا رضاخواه، کارشناس مسائل بین الملل، با موضوع انتخابات آمریکا برگزار شد؛ که در آن ضمن پرداختن به چگونگی  و روند برگزاری انتخابات آمریکا  با نگاهی عمیق تر زیرساخت های دموکراسی آمریکایی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. آنچه درپیش رو دارید مشروح کامل این جلسه است:
 
5 فیلتر برای دموکراسی آمریکایی
از این که یک بار دیگر این فرصت در اختیار من قرار داده شد تا در خدمت شما عزیزان باشم سپاسگزارم. از آن جایی که موضوع انتخابات آمریکا، حواشی و مسائل گسترده ای را در بر می گیرد بنده صرفا به صورت مقدمه به کلیات روند انتخابات آمریکا و سیستم الکترال می پردازم و بعد در خدمت دوستان خواهم بود.
آمریکا یک حکومت بر پایه دموکراسی بر اساس آن‌چه در "دموکراسی مستقیم"  تعریف می‌شود، نیست. این واقعیتی است پذیرفته شده که پیش از همه خود آمریکایی ها به آن اذعان دارند.
در روند تدوین قانون اساسی آمریکا آنچه بیش از دموکراسی و آزادی مطرح بود، حفظ نظم موجود و جلوگیری از به قدرت رسیدن توده ها بود. از همین رو است که در سال های اولیه شکل گیری جمهوری در آمریکا، تنها مردهای سفید پوستی که زمین داشته و مالیات پرداخت می کردند حق رای داشتند و سالها طول کشید که زنان و سیاه پوستان حق رای یافتند.
قالب دموکراسی ها این‌گونه اند که هر نفر یک حق رأی دارد. ولی در آمریکا وزن رأی فردی که در کالیفرنیاست با کسی که در ایالت آیووا است بسیار متفاوت است و نقش متفاوتی در تعیین انتخابات دارند.
سیستم طوری چیدمان شده است که عملاً نخبگان حاکم کشور را اداره می‌کنند ولی مردم این ذهنیت را دارند که در شکل دادن به سیاست‌های کلی جامعه نقش وسیع‌تری دارند.  چیزی که در مورد آمریکا جالب است سیستم انتخاباتی این کشور است که با کل جهان متفاوت است. سیستمی که نه برای صیانت بلکه برای هدایت رای مردم طراحی شده است.
 
در نظام انتخاباتی آمریکا 5 فیلتر وجود دارد که از ورود افرادی که مطلوب نظام سیاسی حاکم نیستند به حلقه بسته قدرت ، جلوگیری می کند، در وهله اول ( نخستین فیلتر) دیکتاتوری دو حزبی است که باعث می شود احزاب دیگر به دلیل  قوانین سخت ساختار دو حزبی  از انتخابات بیرون بروند.
فیلتر دوم به انتخابات درون حزبی برمی گردد یعنی برای شرکت در انتخابات نیاز به اجازه حزب است.
فیلترسوم روش های کنترل افراد یا همان سیستم "دلیگیت"ها  در نظام انتخاباتی درون حزبی است.(این سیستم با سیستم آرای الکترال در سطح فدرال همخوانی دارد).
فیلتر بعدی، فیلتر پول است به این معنی که در سیستم انتخاباتی آمریکا نامزدی برنده است که بتواند پول بیشتری را برای کمپین انتخاباتی خود جذب کند. این فیلتر بیش از همه در رقابت های مقدماتی خود را نشان می دهد
فیلتر آخر هم ساز و کار "سیستم الکترال" درانتخابات ریاست جمهوری آمریکاست به این معنی که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا  آرای مستقیم مردم تاثیری ندارد به بیان دیگر رای مردم در این نظام مشروط است.

اما سیستم الکترال چگونه است؟
براساس این سیستم ، انتخاب رئیس جمهور ماهیتی دو مرحله‌ای دارد. در این سیستم مردم به طور مستقیم رئیس جمهور را انتخاب نمی‌کنند بلکه انتخاب غیر مستقیم خواهد بود.
در مرحله اول مردم هر ایالت به کاندیداهای مطرح شده رای می‌دهند. آن کاندیدایی که بالاترین رای را بیاورد به عنوان نماینده مردم ایالت معرفی خواهد شد و تمامی آرای الکترال آن ایالت را از آن خود می‌کند.
تعداد الکترال کالج هر ایالت برابر با تعداد نمایندگان آن ایالت در کنگره فدرال به اضافه ۲ (که همان تعداد نماینده سنای هر ایالت در سنای فدرال است) می‌باشد. تعداد الکترال کالج‌ها 538 عدد در کل کشور هستند که برای کسب ریاست جمهوری باید 270 الکترال کالج کسب شود.
پس از این که انتخابات در تمامی ایالت ها تمام شد الکتورها (نمایندگان کاندیدای برنده در هر ایالت که تعدادشان با آرای الکترال آن ایالت برابر است) در یک روز خاص گرد هم می‌آیند و رای خود را در خصوص این که رئیس جمهور چه کسی خواهد بود به صندوق می‌ریزند. آن کاندیدایی که بالاترین رای کالج انتخاباتی را به دست بیاورد به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود.
دو مرحله ای بودن فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا یعنی حضور مردم در حوزه‌های انتخابیه و انتخاب کاندیدای مورد نظر و پس از آن تشکیل کالج الکترال و تصمیم الکتورها در خصوص این که کدامین کاندیدا شایسته رسیدن به مقام ریاست جمهوری است تحقیقا به معنی مشروط کردن رای مردم است.
 
چرا در آمریکا به جای شمارش ساده آرا در جای‌جای کشور، رئیس‌جمهور به شکل غیرمستقیم انتخاب می‌شود؟
 کندیس نلسون، استاد علوم سیاسی در دانشگاه آمریکن و از متخصصین تاریخ و روش‌های انتخابات در آمریکا، دلیل اصلی را عدم اعتماد سیاستمداران آمریکایی در گذشته و حال به مردم عادی می داند.
وی می گوید:"به این دلیل که بنیانگذاران آمریکا درباره میزان اطلاعات مردم عادی، تردید داشتند. اما در عین حال آنها می‌خواستند که مردم عادی در روند انتخاب رئیس‌جمهور نقش داشته باشند.(نیاز به مشروعیت) به همین دلیل سیستمی درست کردند که مردم عادی بتوانند رأی بدهند و رأی‌شان مؤثر باشد. اما همزمان گروهی از نخبگان را هم به عنوان انتخاب‌کننده یا الکتور تعیین کردند که این گروه هر دوره در دسامبر، رأی نهایی را می‌دهند."
 
به بیان دیگر از نظر موسسین آمریکا که به «پدران بنیانگذار» معروفند، اعتماد به رأی مردم عادی برای انتخاب رئیس‌جمهور ممکن نبود، بماند که در آغاز جمهوری آمریکا، حق رأی نیز به گروه مردان سفیدپوست محدود بود و در میان ۱۳ ایالت نخستین در آغاز کار جمهوری آمریکا، تنها سه ایالت حاضر شدند که به مردان بدون زمین، حق رأی بدهند! حتی در همین سه ایالت نیز در میان کسانی که صاحب زمین نبودند تنها مردانی حق رأی داشتند که مالیات پرداخت می‌کردند به همین دلیل در سال ۱۷۸۹، تنها ۱۰ درصد از جمعیت آمریکا اجازه داشتند در انتخابات رأی بدهند.
 
 "الکتورها" یا "انتخاب کنندگان اصلی" خودشان چگونه انتخاب می شوند؟
در هر ایالت، احزاب اسامی مورد نظر خود را به کمیته انتخابات ارائه می‌کنند.نامزد هر حزب که در آن ایالت پیروز شد، تمامی اسامی فهرست حزب پیروز به عنوان رای‌دهنده اصلی (الکتور) انتخاب می‌شود. مثلا در ایالت کالیفرنیا که ۵۵ رای یا ۵۵ الکتور وجود دارد، هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، فهرست نام ۵۵ نفر را ارائه می‌کنند.
اگر در روز انتخابات هیلاری کلینتون در ایالت کالیفرنیا اکثریت آرا را به دست بیاورد، ۵۵ نفر که حزب دموکرات معرفی کرده، انتخاب می‌شوند. اگر دونالد ترامپ پیروز شود، ۵۵ نفر فهرست حزب جمهوریخواه به عنوان «الکتور» در کالیفرنیا تعیین می‌شوند. الکتورها یا همان هیئت های انتخابگر معمولا از افراد معتمد حزب هستند که شغلی دولتی بر عهده ندارند.
 
آیا "الکتورها" یا "انتخاب کنندگان اصلی" از لحاظ قانونی موظف به حفظ امانت و انتقال رای مردم هستند؟ به بیان دیگر آیا این امکان وجود دارد که الکتورها بر خلاف خواست مردم رایی را به صندوق انتخابات بریزند؟
از لحاظ قانونی دو مدل الکتور یا انتخابگر در انتخابات آمریکا وجود دارد:الکتورهای متعهد(Pledged Electors) و الکتورهای غیر متعهد  (Unpledged Electors).
الکتورهای متعهد افرادی هستند که هم رسما اعلام کرده اند و هم وظیفه دارند به رای و خواست مردم احترام بگذارند و در روز رای گیری نهایی بر اساس آن چه که مردم رای داده اند رای بدهند.
در مقابل الکتورهای غیر متعهد قرار دارند که تعهدی به رای مردم ندارند.به عنوان نمونه اگر ترامپ در کالیفرنیا رای بیاورد یک الکتور غیر متعهد می تواند در روز انتخاب نهایی یکی از رای های الکترال ایالت کالیفرنیا را به ترامپ بدهد و یا ندهد او مختار است.
البته الکتور غیرمتعهد با الکتور خائن(Faithless Elector) متفاوت است. الکتور خائن یک الکتور متعهد است که بر خلاف خواست مردم به نماینده ای که آنها انتخاب کرده اند رای ندهد. پدیده الکتور خائن یک پدیده انحصاری در آمریکاست که تاکنون بارها اتفاق افتاده است. هرچند این پدیده تا امروز نتوانسته تغییری جدی در نتایج انتخابات ریاست جمهوری بگذارد ولی در مواردی توانسته روند انتخابات را دچار مشکل کند. ( به عنوان نمونه می شود به انتخابات ریاست جمهوری 1836 اشاره کرد)در قوانین آمریکا در 21 ایالت برای الکتورهای خائن محکومیت در نظر گرفته شده است. آخرین نمونه الکتورهای خائن در سال 2000 در ایالت ویرجینیا رخ داد.
 
آیا می شود با رای کمتر هم در انتخابات آمریکا برنده شد؟
در پاسخ بایستی گفت بله. یکی دیگر از ویژگی های سیستم الکترال که بر غیر دموکراتیک بودن آن صحه می گذارد این واقعیت است که در سیستم الکترال می شود با آرای کمتر هم برنده شد. مردم به نامزدها رای می دهند ولی در واقع این الکتورها هستند که انتخاب می‌شوند.
سیستم رای الکترال به گونه ای است که همواره ممکن است در رقابت‌های بسیار نزدیک، یکی از نامزدها بیشترین آرای مردم را به خود اختصاص دهد، اما این اکثریت آرای مردم عادی برایش اکثریت آرای الکترال در میان ۵۳۸ رای الکترال را  به ارمغان نیاورد. این اتفاق در طول تاریخ چهار بار رخ داده است.
آخرین نمونه از چنین وضعیتی در سال ۲۰۰۰ میلادی بود که ال‌ گور، نامزد حزب دموکرات آرای مردمی بیشتری به دست آورد اما انتخابات را به جرج بوش باخت چرا که آقای بوش در ایالت‌های بیشتری برنده شده بود و آرای الکترال بیشتری داشت.
 
نظارت بر سلامت انتخابات توسط چه نهادی انجام می شود؟
در ایالات متحده آمریکا، کمیسیون انتخابات فدرال امر نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد. این کمیسیون شش عضو دارد که به پیشنهاد رئیس جمهوری و تصویب مجلس سنا به مدت شش سال منصوب می شوند.
بیش از سه عضو این کمیسیون نباید عضو یک حزب سیاسی واحد باشند. ناظران ملی و بین المللی نیز بر اجرای انتخابات در آمریکا نظارت دارند. در هر ایالتی نهادهایی با نام‌هایی چون اداره انتخابات، کمیسیون انتخابات، هیأت‌های انتخاباتی و... وجود  دارند که نظارت را بر عهده داشته و تحت هدایت "کمیسیون انتخاباتی فدرال " قرار دارند.
  وظایف این کمیسیون‌ها عبارتند از: ۱ـ هدایت رأی‌گیری در تمام مراحل اخذ رأی، ۲ـ ثبت‌نام از رأی‌دهندگان و صدور کارت‌های ویژه رأی‌گیری، ۳ـ ممانعت از رأی دادن افرادی که به هر دلیلی، مطابق قانون، صلاحیت شرکت در انتخابات را ندارند، ۴ـ کسب اطلاع از آمار رأی‌دهندگان، حراست از آراء مأخوذه و اعلام نتایج انتخابات.  مرجع رسیدگی به شکایت از اقدامات کمیسیون‌های انتخاباتی ابتدا دادگاه‌های ایالتی و در مرحله نهایی دیوان‌عالی ایالات متحده آمریکا می‌باشد.
نظرسنجی ها نشان می دهد کلینتون پیشتاز است اما طرفداران ترامپ معتقدند طرفدارانشان فعلا سکوت کرده اند و هنگام رای دادن خودشان را نشان خواهند داد؛ فرآیند مارپیچ سکوت.
آیا در آمریکا تاکنون فردی بوده که بر خلاف نظر سنجی ها برنده شده باشد؟
صنعت نظر سنجی در آمریکا صنعتی خیلی قدیمی نیست با این حال تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
نکته مهم این است که بر اساس قوانین تنها افرادی می توانند رای دهند که در انتخابات از قبل ثبت نام کرده باشند.لذا بر اساس آمار اعلام شده امکان اتفاق  چنین سونامی رایی در این مدت کم به نفع ترامپ بسیار ضعیف است.
علاوه بر این باید توجه داشت آن چه که این روزها از آن با عنوان فاصله نزدیک دو کاندیدا یاد می شود، تنها یک تاکتیک برای افزایش مشارکت سیاسی است. اکثر نظر سنجی های منتشر شده رقابت در آرای عمومی را نشان می دهند در حالی که فاصله در آرای الکترال که تعیین کننده است بسیار زیاد است.
اگر بخواهیم نظرسنجی‌ها را تا این لحظه ترجمه کنیم، معنایش این است که شانس پیروزی کلینتون به مراتب بیشتر از ترامپ است (۷۷ درصد در مقابل ۲۳ درصد طبق برخی مدل‌های محاسباتی بر اساس نظرسنجی‌ها). اما همین مدل‌ها تا یک هفته پیش شانس کلینتون را بالای ۹۰ درصد گزارش می‌کردند.
 
آیا سیستم انتخاباتی آمریکا خطر رفتار پوپولیستی را کاهش نمی دهد؟
بستگی دارد پوپولیسم در راستای چه هدفی قرار بگیرد. اگر پوپولیسم در راستای حفظ وضع موجود و حمایت از منافع سرمایه داران و سرمایه داری باشد، باید گفت که نظام سیاسی و انتخاباتی آمریکا آن را به شدت تایید و تقویت می کند.
بهره گیری از ستاره های هالیوودی و سخنران های جنجالی مذهبی در نشست های انتخاباتی موید این واقعیت است. اما اگر پوپولیسم بخواهد نظام حاکم را به چالش بکشد، اصلا فرصت ظهور و بروز نمی یابد.
به جز جریان دو حزبی، همیشه تعدادی کاندیدای مستقل داریم. بیشترین رایی که یک کاندیدای مستقل کسب کرده چقدر بوده؟ به نظر شما چرا با اینکه این افراد هیچ وقت به ریاست جمهوری نرسیده اند اما هنوز هم افراد مستقل کاندیدا می شوند؟
کاندیداهای مستقل  و یا جریان سوم پدیده ای است که تاریخ حضورش در عرصه سیاسی آمریکا با تاریخ خود آمریکا برابری می‌کند ولی همان طور که عنوان شد تا کنون هیچ نامزد جریان سومی نتوانسته موفق باشد.
بیشترین رای مربوط به انتخابات 1912 است، هنگامی که تدی روزولت، رئیس جمهور دو دوره قبل از حزب جمهوری خواه در اعتراض به رفتار حزب تصمیم گرفت به صورت مستقل وارد کارزار انتخابات شود. او در این انتخابات توانست 27.4 درصد از مجموع آرای عمومی و 81 رای الکترال را جذب کند و در انتخابات دوم شود.
در حالت کلی بیشترین دلیل مشارکت نامزدهای مستقل یا جریان سوم  را می توان نوعی اعتراض و نشان دادن مخالفت دانست. مثلا حزب لیبرتارین با وجود نزدیکی به دموکرات ها از حاکمیت نخبگان در این حزب شاکی است. حضور مستقل به معنی اعلام شکایت نسبت به فضای بسته سیاسی و حزبی صورت می گیرد. با این حال این احزاب بعضا در انتخابات کنگره و شهرداری ها با حضور جدی تری شرکت کرده و شانس بیشتری دارند.
 
رای بالای سندرز، با تعداد زیاد کسانی که حمایت مالی کردند اما با پول کم، نوع ادبیات وی که بیشتر نزدیک به جنبش وال استریتی ها بود، آیا نشان از این ندارد که در آمریکا دارد در لایه زیرین جامعه تغییرات مهمی صورت می گیرد؟
هم رای به سندرز و هم رای به ترامپ بیانگر خستگی مردم از نظام حاکم است.بر اساس نظر سنجی ها احتمالا ترامپ بتواند بالای 40 میلیون رای جذب کند.این رای ضد ساختاری خواهد بود.این بحرانی است که آمریکایی ها به آن اذعان دارند.
 
همزمان با انتخاب رییس جمهور، معاونش هم انتخاب می شود. این کار چه فایده یا لزومی دارد؟ آیا در جاهای دیگر دنیا هم چنین پدیده ای وجود دارد؟
معاون رئیس جمهور را می توان رئیس جمهور زاپاس نامید. در ساختار سیاسی آمریکا مهمترین نقش معاون رئیس جمهور جانشینی رئیس جمهور در صورت مرگ وی است که تا به حال چند بار اتفاق افتاد و معروف ترین آن جانشینی لیندون جانسون بعد از ترور کندی است. نقش دیگر معاون رئیس جمهور، ریاست سنا است که البته نقشی فرمایشی است و تنها در صورتی که رای گیری در سنا برابر شود وی حق رای خواهد داشت. این ساختار سیاسی منحصرا آمریکایی است و نظام سیاسی و انتخاباتی آمریکا به این شیوه در کشورهای دیگر وجود ندارد.
 
آیا این نوع برخوردها و رسوایی ها در مناظرات انتخاباتی آمریکا نشانه دو قطبی است؟ یا صرفا نمایشی است ؟
استفاده از سیاست رسوایی یا scandal politics امر مرسومی در انتخابات آمریکا است ولی این بار حجم این رسوایی ها به شدت بالا رفته و همبستگی اجتماعی در ایالات متحده را دچار مشکل ساخته، نمونه پیشین چنین بحرانی در انتخابات سال 2000 رخ داد که در نتیجه آن برای بازگرداندن همبستگی اجتماعی ما شاهد لشکر کشی بوش به خاورمیانه بودیم.  نخبگان آمریکایی به شدت نسبت به قطبی شدن جامعه در آمریکا هشدار داده اند. قطبی شدن جامعه در جریان فرآیندهای سیاسی مانند انتخابات پدیده ای عادی است، اما دارای حد و مرز مشخص است. یعنی فرآیند قطبی شدن بایستی تا جایی پیش برود که برگشت پذیر باشد و بعد از انتخابات بار دیگر شاهد یک   ملت  واحد باشیم.
 
آیا می شود گفت که حاکمیت در آمریکا برای انتخاب رئیس جمهور هر کس را انتخاب کند همان می شود؟ یعنی رای ملت تاثیری ندارد؟
نه این گونه که مطرح فرمودید بلکه می شود گفت تغییرات در حلقه بسته قدرت و ثروت صورت می گیرد.
 
به نظر شما انتخاب کدام یک از کاندیدا ها به نفع ایران خواهد بود؟ با توجه به نظر سنجی ها کلینتون پیش هست و در صورت انتخابش تا چه حدی پیشبرد برجام را موثر می دانید؟
باتوجه به اینکه برجام در زمان حاکمیت دموکرات ها بسته شد.به نظر بنده حضور ترامپ برای ایران بهتر است و دلیلش هم سیاست انزوا گرایانه اوست.
ترامپ تهدید کرده که برجام را پاره می کند، این اتفاق بیش از همه به نفع ایران و به ضرر آمریکاست. حضور ترامپ در کاخ سفید به معنی افول مشروعیت آمریکا، شکاف در جبهه غرب و زیر سوال رفتن سیاست های آمریکا تحت عنوان سیاست های غیر عقلانی است. اما درصورت موفقیت کلینتون فشارها به ایران افزایش پیدا خواهد کرد.
کلینتون به شدت تحت نفوذ لابی اعراب و اسرائیل است. کلینتون به صراحت در سخنرانی های انتخاباتی خود اعلام کرده که بزرگ ترین افتخارش دشمنی با مردم ایران است.شاید بهترین تعبیر برای کلینتون در حوزه سیاست خارجی "باز چندجانبه‌گرا" (Multilateralist Hawk) باشد.
در تحلیل سیاست خارجی آمریکا، Hawk به معنای باز (پرنده)، توصیفی است برای کسانی که از یک سیاست خارجی هجومی و جنگ‌طلبانه در روابط بین‌الملل استقبال می‌کنند. این ایده در مقابل اصطلاح کبوتر (pigeon) در عرصه سیاست خارجی به کار برده می شود که به معنی حمایت از روابط چند‌جانبه یا Multilateralism بوده و در حزب دموکرات طرفداران بسیاری دارد.
هواداران روابط چند‌جانبه معتقدند که نخستین اولویت برای حل بحران‌های بین‌المللی، مذاکرات چندجانبه است؛ شبیه به‌ آنچه در توافق هسته‌ای ایران رخ داد. این تعریف خوبی برای هیلاری کلینتون است. چون او در عین حال که اصل چندجانبه‌گرایی که حزب دموکرات از آن حمایت می کند را می پسندد اما تمایلات جنگ طلبانه تری در مقایسه با دیگر دموکرات‌ها دارد. در نتیجه او در جایی بین دموکرات‌ها و جمهوری خواهان قرار می گیرد. چنین شخصیتی برای جمهوری اسلامی بسیار خطرناک تر از یک چهره نامشروع همچون ترامپ است.
 
منبع: روزنامه خراسان
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار