از روزگاران قدیم، عشق را درد بی‌درمان می‌دانستند، اما با پیشرفت‌های علمی و آشنایی دانشمندان ما به پایه‌های عصبی عشق، به یافتن راهی برای درمان این درد نزدیک‌تر می‌شویم!
کد خبر: ۹۰۳۰۰۲
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۶ 24 September 2020

تابناک رضوی: «دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم ... گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم». حافظ هم از جمله کسانی بوده که عشق را درد بی درمان دانسته‌اند، اما با پیشرفت‌های علمی و افزوده شدن ما به پایه‌های عصبی عشق، به یافتن راهی برای درمان این درد نزدیک‌تر می‌شویم.

 

به گزارش نیوساینتیست، شاید خیلی‌ها چندان مایل به استفاده از درمان‌های دارویی برای دل شکستگی نباشند، اما گروهی از کارشناسان با این استدلال که استفاده از چنین درمان‌های ضد عشقی برای درمان افرادی که به دلیل شکست در عشق، افکار توهم‌آمیز یا میل به خودکشی را در خود می‌پرورند، یا کسانی که کینه‌ای عمیق به دل گرفته‌اند، می‌تواند مفید باشد. اخلاقی بودن یا نبودن استفاده یا سوء استفاده از این داروها، بحثی پیچیده است، ولی اگر از این مسائل بگذریم، اصلا دوای عشق چگونه خواهد بود.

 

قبل از هر چیزی باید یک مسئله روشن شود: اصلا عشق چیست؟

 

از دید شکسپیر، «عشق یک نشان ابدی است، که هیچ طوفانی آن را از جا تکان نخواهد داد». اما از دید عصب‌شناسان، عشق این‌قدرها هم شاعرانه نیست و پدیده‌ای عصبی است که به سه دسته تقسیم می‌شود: هوس، کشش و وابستگی که هر سه، موفقیت تولید مثلی و والدینی ما را افزایش می‌دهند.

 

هر کدام از سه جنبه فوق، قسمت‌هایی از مغز را درگیر خود می‌کنند که با هم همپوشانی هم دارند. به گفته هلن فیشر از دانشگاه راتگرز در نیوجرسی، راه‌هایی برای کاستن از هر کدام از این سه وجود دارد، ولی همیشه دلپذیر نیستند.

 

درمان هوس

هوس را در نظر بگیرید. هیچ گاه شده که احساس کنید کوچک‌ترین جزئیات یک نفر برایتان مهم است؟ مثلا موهایش یا تعداد دانه‌های قند که امروز با چای خورده است؟ این نگاه محدود، یاداور برخی از نشانه‌های اختلال عقده‌ای وسواسی (OCD) است.

 

برای بررسی دقیق‌تر این موضوع، دوناتلا مارازاتی از دانشگاه پیزای ایتالیا، مغز 20 نفر در مرحله اول عشق را با مغز 20 نفر مبتلا به OCD مقایسه کرد. سطح پروتئینی که سروتونین (هورمونی که در خلق و خوی انسان نقش دارد) را در مغز جابجا می‌کند، در هر دو گروه به طور غیر عادی پایین بود. گروه عشاق یک سال بعد دوباره آزمایش شدند و این بار، سطح سروتونین در آنها افزایش یافته بود، و دیگر نشانی هم از تمرکز وسواسی بر شریک زندگی خود نداشتند.

 

داروهایی که سروتونین را افزایش می‌دهند می‌توانند بیماری مبتلایان به OCD را کنترل کنند، پس منطقی است که فکر کنیم این داروها بتوانند به کسانی که شور شدید عشق دارند هم کمک کنند. این داروها شامل داروهای ضد افسردگی هستند که بازدارنده‌های انتخابی سروتونین نامیده می‌شوند و می‌دانیم که با کنترل احساسات شدید، مانعی در برابر تشکیل پیوندهای رومانتیک هستند. این یک اثر جانبی ناخواسته برای افراد مبتلا به افسردگی است، ولی برای کسانی که می‌خواهند از عشقی نافرجام خلاص شوند، درمان خوبی است.

 

درمان وابستگی

ولی اگر مشکل ما هوس و شور اولیه عشق نباشد و به جای آن، درد پیوندی طولانی مدت باشد چه؟ مواد شیمیایی زیادی هستند که به ما در درمان وابستگی کمک می‌کنند، و تحقیقات روی حیوانات نشان می‌دهد که چگونه باید برای نیل به مقصود از آنها استفاده کرد.

 

موش صحرایی به تک همسری معروف است و پیوند این جانور با همسرش را تنها مرگ می‌شکند. ولی وقتی لری یانگ از دانشگاه اموری آتلانتا، دارویی به موش ماده تزریق کرد که جلوی دوپامین یا اوکسیتوسین را می‌گرفت، دوران وفاداری به پایان رسید. یانگ می‌گوید: «این نشان می‌دهد که با مختل کردن اوکسیتوسین، می‌توانید پیوند چندین ساله یک زوج را از بین ببرید».

 

ولی حوزه عملکرد اوکسیتوسین فقط عشق و عاشقی نیست، و همه انواع ارتباط‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. با این روش درمان شاید بتوانید قلب شکسته را درمان کنید، ولی با توجه به این که رابطه شما با بقیه اعضای خانواده هم مختل می‌شود، آیا ارزشش را دارد؟

 

گروه یانگ همچنین نشان داد که اختلال در عامل آزادکننده کورسیتروفین (CRF، هورمونی که در عکس‌العمل به فشار درگیر است) علایم افسردگی موش‌های صحرایی را که همسرشان مرده، از بین می‌برد. یانگ استفاده از این روش را برای درمان عشق شکست خورده توصیه نمی‌کند، ولی می‌گوید که می‌تواند برای رفع افسردگی ناشی از مرگ عزیزان مناسب باشد.

 

از آنجا که بعضی علایم عصبی عشق با علایم اعتیاد مشابهت دارند، باید اوکسیتوسین یا دوپامین از دست رفته را به نحوی جایگزین کرد. به گفته یانگ، می‌توان این کار را بدون دارو انجام داد. ورزش کردن سطح دوپامین را بالا می‌برد، و تماس جسمی (مثل دست دادن یا بغل کردن) و ارتباطات اجتماعی می‌تواند ترشح اوکسیتوسین را بیشتر کند.

 

بازار سیاه

آیا این همه بدان معنی است که باید انتظار عرضه داروهای برطرف کننده عشق را در بازار سیاه ضد عشق داشته باشیم؟ یانگ می‌گوید: «فکر می‌کنم که بازاری واقعی برای این محصولات به وجود خواهد آمد، ولی قطعا مصرف آنها را توصیه نمی‌کنم».

 

به گفته فیشر، در نهایت این گذر زمان است که پاسخ را مشخص خواهد کرد. گروه او اولین کسانی بودند که مکانیزم‌های عصبی را هنگامی که عشق ناپدید می‌شود، بررسی کردند. او دریافت افرادی که در اندوه عشقی از دست رفته به سر می‌برند، در مقایسه با کسانی که زندگی عشقی شادی دارند، فعالیت مغزی بیشتری در بخش قدامی مغز خود دارند، که وابستگی هم مربوط به همان بخش از مغز است. این فعالیت با گذر زمان به حالت عادی برمی‌گردد که می‌توان از آن نتیجه گرفت وابستگی هم از میان رفته است.

 

گروه‌های دیگر تلاش دارند که به افراد مبتلا به فشار روانی پس از جراحت شدید کمک کنند که این خاطره را با خاطره دیگری که کمتر ترسناک باشد، عوض کنند. فیشر می‌گوید: «می‌توان درمان مشابهی را برای تعدیل خاطره عشق در نظر گرفت». به گفته او، شاید حتی روزی برسد که استفاده از تحریک مغزی برای کاهش فعالیت در بخش قدامی مغز، روند بهبودی از بیماری عشق هم امکان پذیر شود.

 

اما رسیدن به آنجا هنوز راهی طولانی در پیش است. بنابراین اگر شکست عشقی خورده‌اید، بهتر است به همان روش‌های سنتی ادامه دهید که هرچند دردناک و زمان‌بر هستند، اما قرن‌هاست کارایی خود را نشان داده‌اند.

 

منبع: نیوساینتیست

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار