<<خبر مربوط به توافق همکاریهای 25 ساله ایران و چین، که گفته می شود دو کشور در آستانه نهایی کردن آن هستند، باعث نگرانی رو به فزون از ائتلاف دو رقیبِ آمریکا شده است. گزارشگران نیویورک تایمز، "فرناز فصیحی" و "استیو لی مایر" آن چه را که جزییات این توافق می  خوانند، آشکار و ادعا کرده اند این توافق نامه "نفوذ چین را در خاورمیانه افزایش داده، یک مجرای حیاتی برای ایران ایجاد و بحران های جدیدی برای آمریکا فراهم خواهد کرد. به نظرمی رسد درباره این نگرانی ها اغراق شده است...با این وجود گرچه شدت تهدید ناشی از محور چین-ایران کم است، همکاری نزدیک تر آنها می تواند به افزایش قدرت ارتش ایران و همچنین حضور بیشتر اطلاعاتی و  نظامی  چین در منطقه منجر شود...>>

نشنال اینترست به زمینه هایی اشاره کرد که از آن به عنوان حوزه های مد نظر ایران و چین  برای همکاری یاد شده است و افزود دلایل خوبی وجود دارد که نشان می دهد چرا دو کشور می خواهند در این زمینه ها همکاری کنند: <<اقتصاد دو کشور مکمل یکدیگرند. چین بزرگ ترین وارد کننده نفت دنیا است و ایران هم با نادیده گرفتن تحریم های آمریکا، به دنبال خریداران نفت است. ایران می خواهد در زمینه هایی مانند حمل و نقل ریلی وشبکه های 5G زیرساخت هایش را مدرن کند، و شرکت های چینی، این توانایی را دارند. پکن، ایران را نقطه اتصال در طرح " ابتکار جاده و کمربندی"چین می بیند، طرحی  که پکن  را به خاورمیانه متصل می کند. از منظر استراتژیک، هر دو کشور انگیزه مشترک دارند که واشنگتن را رقیب خود تلقی کرده، نگران دخالت های نظامی آمریکا باشند. ایران به دنبال تسلیحات و تخصص چینی ها است ، در حالی  که چین قصد دارد ایران را به یک بازار سودآور سلاح و حفاظی استراتژیک تبدیل کند تا نیروهای آمریکایی را از آسیا دور کند.>>

<<همکاری های دو کشور پیش از این به دلیل مخالفت چین با برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران محدود شده بود، اما تنها یک هفته پس از اجرای توافق هسته ای ایران (برجام) درسال 2015، "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین به تهران  سفر و توافق نامه "جامع مشارکت استراتژیک" را امضا کرد. از آن زمان تاکنون دو  کشور در زمینه های متعدد روابطی برقرار کرده اند؛ نظیر مشارکت چین در تامین مالی  طرح های راه آهن ایران، تبدیل چین به بزرگ ترین خریدار نفت ایران و دیدارهای متعدد بین مقامات عالیرتبه دو کشور. روابط  نظامی دو کشور نیز دوباره در حال ظهور است. این روابط در دهه 1980 که چین بزرگ ترین تامین کننده تسلیحاتی ایران  بود، می درخشید... لذا به نظر می رسد، سند اعلام شده از این توافق، خلاصه ای از همکاری هایی باشد که تا همین جا هم وجود داشته است...>>

<< هر دو کشور دلایلی دارند تا بر اساس آن، توافق هایشان را  تا حد امکان مبهم نگه دارند. چین مدت هاست که تلاش کرده است روابط ایران-چین را با منافع رقابتی خود در خلیج فارس متوازن کند. عربستان سعودی تامین کننده بسیار مهم تر نفت برای چین است. پکن همزمان تلاش کرده است مشارکت های جامع راهبردی خود را با ریاض و امارات عربی متحده ارتقاء دهد. چین مشارکت راهبردی با کویت، قطر و عمان را نیز تقویت کرده است... البته آمریکا نیز در محاسبات چین، یک عامل تاثیرگذار است. در دهه 1990 فشار آمریکا سبب شد چین همکاری های خود را با ایران در عرصه موشکی بالستیک و هسته ای محدود کند. تاثیر نفوذ آمریکا اکنون ضعیف تر است اما تهدید تحریم ها سبب شده است شرکت های بزرگ دولتی و بخش خصوصی چین برای سرمایه گذاری تجاری در ایران رغبت نداشته باشند. این محدودیت ها با خروج آمریکا از برجام  در می 2018  و  تحریم ها، بیشتر خود را نمایان کردند.>>

<<تاثیر این تحولات بسیار چشمگیر بوده است.حتی پیش از آن که ویروس کرونا میزان تقاضای نفت را کاهش دهد، خریدهای نفتی چین در اوایل 2019 کمتر از 60 درصد سال قبل بود ویک شرکت چینی هم از توافق 5 میلیارد دلاری برای توسعه میدان گازی پارس جنوبی ایران کنار کشید.پکن  خواستار دسترسی به بازارهای نفت و گاز ایران است اما حاضر نیست تعهداتی بدهد که احتمالا باعث قطع دسترسی اش به اقتصاد بزرگ تر آمریکا  باشد.>>  

<<ایران هم برای ندادن پاسخ صریح (به اخبار مربوط به توافق نامه مشارکت)، دلایل خود را دارد. در ایران بسیاری نسبت به منافع بالقوه این توافق بدبین  هستند. یک نگرانی مربوط می شود به تاریخ توافقات شکست خورده تجاری بین دو کشور... مانند بسیاری دیگر از کشورها نیز برخی نگران هستند که ایران دردام بدهی چین بیفتد. البته شایعاتی هم هستند که این نگرانی ها را تشدید می کند، شایعاتی که  ظاهرا چهره های مخالف در ایران آن را پراکنده و ادعا می کنند خاک ایران به چین فروخته خواهد شد. .>>

<<البته هیچ کدام از اینها نشان نمی دهد که از نظر واشنگتن این توافق 25 ساله، صرفا لفاظی توخالی است. ابهام می تواند منافعی داشته باشد: هم پکن و هم تهران می توانند از دورنمای همکاری های عمیق تر دوجانبه برای نفوذآفرینی در قبال رهبران خارجی، بهره ببرند. اگر دولت آینده آمریکا نسبت به مذاکرات (با ایران) موضع بازتری داشته  باشد، ایران می تواند چنین القاء کند که به ازای کاهش تحریم ها، به چین دسترسی حضور درمنطقه نداده، یا همکاری های اطلاعاتی با آن نخواهد داشت. پکن برای بهبود روابط  با واشنگتن در دهه 1990 همکاری های نظامی خود را با ایران محدود کرد. چین اکنون نیز می تواند وعده دهد در صورت حفظ منافعش در خصوص مسایل دیگر، در اجرای این توافق نامه با ایران "خویشتنداری نشان خواهد داد".>>  

<< جدای از آن چه  که به روی کاغذ ظاهر می  شود، بسیاری از جنبه های همکاری های ایران-چین می تواند برای آمریکا مشکل آفرین باشد. نخست ادامه جابجایی های "غیرقانونی" نفتی چین ( گفته می شود  در برخی از این موارد کشتی های چینی سیستم های الکترونیک خود را خاموش میکنند تا رهگیری نشوند) که برای تهران منبع درآمد است. دوم، سرمایه گذاری های چین در بنادر استراتژیک. استقبال ایران از مشارکت در توسعه  بندر چابهار، و تنش های اخیر که امتیاز داده شده به دهلی نو را در این پروژه زیرسوال می برد، می تواند قابلیت های هند را به عنوان  یک عامل تاثیرگذار منطقه ای کاهش داده، به افزایش حضور نیروی دریایی چین در منطقه بینجامد. و سوم  این که گرچه بعید است چین ازسرگیری کامل برنامه "تسلیحات هسته ای" ایران را نادیده بگیرد، اما پس از لغو تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در اکتبر، می تواند سلاح های پیشرفته متعارف به ایران بدهد؛ یعنی ادامه همان مسیری که روسیه پی گرفته  است.>>