به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، خرداد سال هزار و سیصد و شصتوهشت برای گیلانیها، خردادی پر از خاطرههای غم باری است که یادآوری آن، قلب پدرها و مادرهایی را که آن روزها، در عزای سیدی از جنس ماه نشسته بودند، مملو از دردی از جنس عشق میکند، چراکه خرداد برای آنان که عاشقانه نام روحالله را در قلبهای خود هک کرده بودند، خرداد فراق بود و غم، درد بود و اشک، آخر دنیای بی روحالله دیگر بیمعنی بود و بیدلیل.
مردمان گیل و دیلم، مردمانی که تاروپود وجود خود را به ساحت بزرگمرد تاریخ ایران گرهزده بودند، با شنیدن، جمله «انا لله و انا الیه راجعون» از تلویزیون ایران، تاب فراق نیاورده و بیاختیار همچون پدر ازدستدادهها در خیابانهای شهر و دیار خود بر سرو سینه کوبیدن و عزای آقای خود حضرت روحالله را تاب نیاوردند.
یادش به خیر! آن روزها مردم خانهها، خیابانها، مغازهها و حتی زمینهای شالیکاریشان را «حسینیه حضرت روحالله» نامیدن تا برای همیشه نام و یاد مراد خود را در کالبد وجود فکریشان ثبت کنند و آیندگان بینند این میزان ارادت و عشق بر معماری که نامش جهان را میلرزاند و مهربانیاش، دلهای ایرانیان را تسخیر میکند.
همه آمده بودند، پیر و جوان، زن و مرد و حتی کودکانی که بهتزده بودند از فراق مردی که انگار همه وجود پدرها و مادرهایشان بود، آمده بودند تا عشق به «روحالله» را ببینند و بعدها برای آیندگان بگویند که این عشق به مرادی فقیه، چنان عمیق بود که تاریخ یارای بیان ژرفای آن را ندارد، آمده بودند تا بدانند، جنس ارادت بزرگترهایشان بهپیر جماران، زبانی بود یا دلی و دیدند که بزرگترهایشان چه کردند و فراق یار، همه وجودشان را رنجانده بود.
درودیوارهای شهر بارانهای نقرهای شده بود، پناهگاه عاشقانی که از فراق یار سر بر آن نهاده و نجوا میکردند که چگونه بدون حضرت یار، تاب بیاورند، اصلاً انگار آبیاری گیاهان و شالیهای خرداد آن سال، با اشکهای خروشان مردمانی آبیاری شده بود که آرزوها و آمال خود را به نفسهای پیر جماران گرهزده بودند.
نفسها تنگشده بود قلبها دلیلی برای تپش نداشت، دلها از فردای بی «روحالله» هراسان بود و فکرها دیگر مجالی برای اندیشیدن نداشت تا اینکه گفتند، فرزند خلف روحالله شده است دلیل نفسهای مریدان روحالله.
قلبهای مملو از فراق، چشم دل یافتند و چهره فرزند خلف را همچون مرادشان در قلبها حکاکی و تاریخ را متحیر از این بصیرت نمودند، و امروزیان دیدند که چگونه شعار و شعور مردمان آن روزها و این روزها شده است خامنهای خمینی دیگراست.