کد خبر: ۸۵۵۰۵۴
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۲ 27 May 2020

تابناک رضوی: یادداشت را با خاطره ای از درون جعبه سیاه ذهنم آغاز می کنم

در اواسط شورای چهارم جلسه ای در دفتر روزنامه شهرآرا با حضور آقایان دکتر سرویها، نخعی، سهیلی، موحدی و تعدادی از دوستان غیر شورایی برگزار شد، موضوع جلسه در واقع جلب رضایت یا توجیه آقای موحدی بود در مورد مصوبات اخیر یا آتی شورای شهر درباره برج ها و ساختمان های بلند مرتبه مانند پروژه مهر و ماه( حاشیه وکیل آباد) و برج جنوب میدان شهدا( زمین پشت ساختمان فعلی شهرداری مشهد)

.

در واقع آقایان سرویها، نخعی و سهیلی سعی داشتند به آقای موحدی توضیح بدهند که بایستی ساخت این برج ها با تعداد طبقات بالا مصوب شود تا اولا سرمایه گذار استقبال کند و دوما با در آمد حاصل از زمین و پروانه آن بخشی از بودجه مورد نیاز شهرداری تامین شود.

.

برایم جالب بود، برخی از اعضا آن جلسه ید طولایی در اعتراض به بلند مرتبه سازی های شهر و تخلف فروشی داشتند و برای همین هم رای آورده بودند 

اما حالا موضع شان حداقل در مورد برج سازی فرق کرده بود!

 چرا!؟

اگر از بنده بپرسید می گویم: اقتصاد شهری

.

واقعیت این است که شهردار را شورای شهر انتخاب می کند و موفقیت او به مثابه موفقیت شوراست، مردم نیز زمانی شهردار را موفق می دانند که حتما چند پروژه بزرگ عمرانی و شهری مانند قطار شهری، تقاطع غیر همسطح، بلوار و... را به ثمر رسانده باشد، اما شهردار برای اجرای این پروژه ها بودجه جدیدی نیاز دارد چرا که بودجه حاصل از درآمدهای عمومی به زحمت کفاف امور جاری شهر و شهرداری را می دهد.

.

در حالی که به طور متوسط شصت درصد بودجه شهرداری های کلان شهرهای دنیا توسط دولت ها تامین می شود، در ایران تصویب شد شهرداری ها باید از لحاظ مالی مستقل و خودگردان باشند! باشند واز آن زمان عملا روی بودجه دولتی جز در پروژه های ملی نمی توان حساب کرد، از سویی تجربه یا زیر ساختی برای تامین مالی وجود نداشت و هزینه های شهرداری ها نیز رو به افزایش بود، پس مدیران شهری بایستی سیاست هایی را اتخاذ می کردند تا کمبودها را جبران کنند.

.

اینجا بود که رفته رفته مسیر تن فروشی شهرها باز شد و مدیریت شهری با مسکوت گذاشتن قوانین یا پا گذاشتن روی خط قرمزها به سمت پروژه هایی رفت که در کوتاه مدت درآمدش را افزایش دهد، روزی تخلف فروشی و برج سازی و روز دیگر بلوار کشی هایی که ارزش زمین یا توجیه ساخت را در یک محدوده شهر بالا ببرد، از نماز و کاوه گرفته تا کمربند جنوبی

.

می خواهم بگویم این مسائل و مشکلات از بلند مرتبه سازی تا تخلف فروشی و کمربند سازی ریشه در اقتصاد شهری دارد و تا فکری برای این مسئله اصلی نکنیم، در بر همان پاشنه خواهد چرخید، فرقی هم نمی کند شورا و شهرداری از کدام جناح باشد یا با چه شعاری سرکار امده باشد!

.

شهر و اداره امور آن گرسنه بودجه است و شکم گرسنه شهر به قول رضا امیر خانی در رُمان "رهش" او را به تن فروشی یا کندن و خوردن از تن خود وا می دارد.

.

تحت فشارهای اقتصادی، سیاسی و رسانه ای شهر می شود دخترکی که از فقر تن به ازدواج با فلان پیرمرد پولدار می دهد، اینجا هم بساط فرصت طلبی سرمایه داری جور می شود و شهر منفعل می شود و مطیع! 

اینجاست که فلان برج روی خط زلزله یا فلان مرکز تجاری بدون مطالعه ترافیکی ساخته می شود.

.

مطمئن باشید اگر فکری برای این مسئله اصلی نکنید اگر شما هم در انتخابات بعدی وارد شورای شهر شوید روزی خواهد رسید که جلسه ای مشابه جلسه ای که اشاره کردم خواهید داشت با موضوع اینکه بودجه نداریم! شهرداری از سوی جریانات سیاسی رقیب متهم به نا کارآمدی شده! و شما در آن جلسه یا خود موافق هستید و تلاش می کنید دیگران را راضی کنید یا اینکه مانند آقای موحدی مخالفت می کنید و نهایتا در روز رای گیری یک رای خواهید بود بین پانزده رای! پس پروژه ای مصوب خواهد شد که چند سال بعد سوژه اعتراض افراد دیگری خواهد شد

.

در سالهای اخیر و در هر دو دوره اصولگرا و اصلاح طلب، مدیریت شهری تلاش گسترده ای را برای ایجاد منابع جدید در آمدی آغاز کرده است، از طرح بررسی زمینه های جدید در آمدی برای شهرداری تا ایجاد شرکت های اقماری و هلدینگی، از تلاش برای تسویه مطالبات دولتی تا تحول در ساختار و ایجاد اداره های جدید مانند توسعه منطقه ای، سرمایه گذاری های نوین، سرمایه گذاری خارجی و...

بماند که برخی از ایده ها یا فرصت های خوب نیز به دلیل قوانین دست و پاگیر و محدودیت های بی دلیل قانونی از دست می روند.

.

اینها همه نشان دهنده این است که همه می خواهند با ایجاد منابع جدید، اقتصاد شهر را از اضطراری که او را وادار به تن فروشی می کند رها کنند اما فاصله بین در آمدهای جایگزین با بودجه مورد نیاز بسیار زیاد است و کیست که نداند مسیرهای جدید در آمدی برای به نتیجه رسیدن نیاز به زمان دارند اما شهر همین الان گرسنه است و بودجه می خواهد!

.

البته در گذشته ساخت و ساز رونق داشت و در شش هفت سال اخیر و با افول ساخت

 

و ساز بخش مهمی از این دره بزرگ با فروش ارواق و استقراض از جیب آیندگان پر شده است و حجمی از بدهی و چالش با با

 

نک ها یادگاری است که هر شهردار از سلف خودش تحویل می گیرد.

.

اگر در ماجرای منطقه ثامن هم تاملی بفرمایید دقیقا ریشه مشکل و آن چیزی که سبب شد هویت بافت اصیل مشهدالرضا(ع)  زیر سایه برج ها و مراکز تجاری یا اقامتی دفن شود نیز یک مصوبه ساده اقتصادی بود که می گفت منطقه ثامن باید با تراز صفر ساخته شود، یعنی خودش خرج خودش را در بیاورد! پس بدیهی است که باید مدرسه علمیه و مر‌کز فرهنگی جمع شود و جای آن برج ساخته شود تا خرج تملک و تجمیع و گشایش مسیرها و اصلاح زیر ساخت ها در بیاید.

.

بنده اساسا معتقد به حل ریشه ای مسائل و اصلاح فرآیندهای معیوب هستم و برخورد موردی را لازم اما کافی نمی دانم.

.

داستان بلوار نماز یا کاوه یا کمربند جنوبی و... نیز   همان است، اگر نه همه می دانند که کمربند جنوبی در انتها به پل نمایشگاه می رسد و بار ترافیکی خود را در انتهای بلوار وکیل آباد پیاده خواهد کرد! یعنی همان جایی که همیشه ترافیک است!

این یعنی یک سر این کمبرند رهاست و نمی تواند تنبان ترافیک شهر را بالا بکشد اما از دید اقتصادی استارتر خوبی است برای ساخت و ساز و ادامه ماجرا...

.

صد البته شهردار وقت در زمان شورای سوم نیز با زیرکی تلاش کرده با درگیر کردن منافع بقیه دستگاهها در این پروژه یا جلب رضایت شان در پروژه های دیگر عملا امکان بازنگری مجدد در آن را سلب یا خیلی سخت کند، شبیه آنچه که پدیده شاندیز با سهام فروشی به کارکنان و مدیران برخی نهادهای خاص انجام داد!

.

اینکه جریانات قدرت و ثروت زمینه را طوری فراهم کرده اند که شهر مقابل منافع آنان تسلیم شود یا نیازهای اقتصادی شهر سرمایه گذار را به این سمت هدایت کرده است شبیه همان قصه مرغ و تخم مرغ است و در این مجال دنبال اثبات آن نیستم.

.

اگر می خواهیم آب از سر چشمه پاک شود بهترین گزینه اصلاح قانون استقلال مالی شهرداری ها است و در مرحله بعد تسریع در روند ایجاد منابع جدید درآمدی، در غیر اینصورت همیشه در این سیکل معیوب و خروجی های آن دست و پا خواهیم زد و نهایتا با ژست های مختلف تسلیم خواهیم شد.

 

پی نوشت:

۱.این یادداشت قصد تخطئه هیچ فرد و گروه خاصی را ندارد و صرفا می خواهد یک واقعیت را یادآوری کند و آن اینکه ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی است و اقتصاد با شعار درمان نمی شود بلکه نیازمند برنامه ریزی و تلاش است.

 

۲.این یادداشت تقدیم می شود به همه دوستانی که دغدغه مشهدالرضا (ع) را دارند و این روزها از کمربند جنوبی می گویند، از سیاسی و رسانه ای تا عدالتخواه و محیط زیستی...

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار