تابناک رضوی: در دورانی ڪه مطرب فروش میلیاردی دارد و رحمان ۱۴۰۰ چشم انداز ایران را حقارتبار مینمایاند، باید هم نام جهان پهلوان تختی را از روی تابلوی خیابانی در منطقه یڪ تهران پایین بڪشند و بزنند به نام دیگری و چه تفاوت دارد اینڪه این دیگری استاد موسیقی ڪشور جلیل شهناز باشد و البته ڪه شهناز زیباتر جلوه ڪند تا غلامرضا ... یاامام رضا علیهالسلام
به امام هشتم قسم روزی ڪه فیلم تختی بهرام توکلی و سعید ملکان را دیدم ڪه در آن با ظرافت هنرمندانه به خودڪشی جهان پهلوان پرداخته بود، فهمیدم قرار است نام و یادش را ضربهفنی ڪنند!
جامعه شناسی نخبه ڪشی در ایران قصه غصهدار دیروز و امروز ماست و اسطورهزدایی رسم دیرین دشمنان این بوم و مرز پرگهر است تا گوهری باقی نماند!
اگر ساواڪ با پروپاگاندا و چاپ ڪتاب خاطرات تختی خواست تا او را تحریف و زمینگیر از اجابت مطالبات مردم و درگیر دعوای خانوادگی با زنش نشان بدهد و با تخریبش توطئه قتل و شهادت او را ماستمالی ڪند هنوز هم هستند میراثداران آنان و نفوذیهای خائن یا دوستان خرفتی ڪه خواسته یا ناخواسته، آب به آسیاب دشمن میریزند!
مدالآورتر از تختی ڪم نداشتیم از عبدالله موحد تا برخی دیگران قبل و بعدش اما زندهیاد تختی نفس خودش را خاک کرده بود و جوانمرد دردکشیدهای بود ڪه در #زلزله بوئین زهرا در همراهی عملی با مردم نشان داد ڪه سلبریتی حقیقی شعاری و شمارهحسابی نیست!
خدا بیامرزد شادروان علی حاتمی را ڪه میخواست فیلم زندگی تختی را طوری بسازد ڪه الگوی هر نوجوان و جوان امروز و فردا باشد و بهروز افخمی اثر او را با واڪاوی روایت قتل تختی در قالبی گزارشی و مستندگونه ڪامل ڪرد.
روزی عزیزی امین از یڪ گعده محرمانه احضار روح برایم میگفت ڪه گرچه حجت علمی و استناد تاریخی ندارد اما شنیدنش خالی از لطف نیست!
میگفت روی نعلبڪی نشانهگذاری ڪرده بودند و فردی ڪه احضار روح میڪرد اذڪاری میخواند و از حاضران میخواست اگر متوفی خاصی مدنظرشان است بخواهند ڪه روحش را بخواند!
قرعه به نام تختی افتاد و سئوالهای بسیار از او پرسیدند و هر بار علامت فِلِش روی نعلبڪی به سمت بله و خیر حرڪت میڪرد تا اینڪه از او پرسیدند ڪه آیا خودڪشی ڪردی و گفت: "خیر"!
(این بخش آخر نوشته را میتوانید نشنیده بگیرید یا حتی نخوانید و نخوانده تصور کنید ڪه هزار و یڪ دلیل است برای جهان پهلوان تختی مسلمان ڪه دل در گرو مقتدایش مرتضا علی دارد و مرد میدانهای سخت است اهل خودڪشی نیست و نمرده و زنده است ولو اینڪه شهرداری تهران خیابانش را به نام شهناز و هر گل و گلاب دیگری سند بزنند! ولاحول ولاقوه الابالله
مجتبی محمودی