کد خبر: ۷۷۰۳۱۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۲ 09 August 2019

این باور قدیمی که چرخه‌ی ماه روی رفتار انسان تأثیر دارد، ازسوی پزشکی مدرن رد شده؛ اما براساس برخی پژوهش‌های جدید، این نظریه ممکن است تاحدی واقعیت داشته باشد.
مرد ۳۵ ساله‌ای که در کلینیک روانپزشکی دیوید آوری نشسته بود، یک مهندس بود. آوری به‌خاطر می‌آورد: او بسیار علاقمند به حل مسئله بود. وقتی که این بیمار در بخش روانپزشکی سیاتل پذیرفته شد، چیزی که موجب گیج شدنش شد، خلق‌و‌خوی او بود که به‌شدت از یک محدوده به محدوده‌ی دیگر دچار نوسان می‌شد؛ گاهی افکار خودکشی به سراغش می‌آمد و گاهی چیزهایی را می‌دید یا می‌شنید که در آنجا وجود نداشت. الگوی خواب وی نیز در نوسان بود و از بی‌خوابی کامل تا ۱۲ ساعت خواب در شب تغییر می‌کرد. مرد بیمار که نسبت‌به همه‌ی مسائل دقیق بود، در تلاش برای درک مفهوم این وضعیت، از الگوهای خلق‌و‌خو و خواب خود رکوردهای دقیقی ثبت کرده بود. آوری این رکوردها را مورد مطالعه قرار داد و بسیار متعجب شد: «چیزی که مرا شگفت‌زده کرد، ریتمیک بودن آن‌ها بود». ازنظر او، این وضعیت مثل این بود که الگوهای خواب و خلق‌و‌خوی او از تغییرات هلال ماه تبعیت کند. آوری در ابتدا این ایده را احمقانه خواند. حتی اگر چرخه‌های خلقی مرد با چرخه‌های ماه مقارن بود، هیچ مکانیسمی برای توضیح آن وجود نداشت و هیچ ایده‌ای نیز در این باره که چه کاری باید انجام داد، ارائه نشده بود.
آوری برای تثبیت خلق‌و‌خو و خواب، برای او دارو و نوردرمانی را تجویز کرد و این بیمار درنهایت مرخص شد. آوری نیز یادداشت‌های مرد را در کشویی گذاشت و در آن را بست. ۱۲ سال بعد، روانپزشک مشهوری به نام توماس وهر مقاله‌ای منتشر کرد که در آن وضعیت ۱۷ بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی تند چرخش (گونه‌ای از بیماری که در آن افراد، سریع‌تر از حالت معمول بین دو حالت افسردگی و شیدایی تغییر پیدا می‌کنند) را شرح داد که مانند بیمار آوری از نظمی غیرعادی در رخدادهای مجدد بیماری خود برخوردار بودند. وهر، استاد بازنشسته‌ی روانپزشکی در مؤسسه‌ی ملی سلامت روان در بتسدای آمریکا می‌گوید:
چیزی که درمورد این چرخه‌ها موجب بهت من شد این بود که به‌نظر می‌رسید که آن‌ها به‌طرز عجیب و به شیوه‌ای که کسی لزوما از یک فرایند بیولوژیکی انتظار ندارد، دقیق بودند. این امر موجب شد من از خود سؤال کنم که آیا نوعی تأثیر خارجی روی این چرخه‌ها وجود دارد (به‌علت این باور قدیمی که ماه روی رفتار انسان تأثیر می‌گذارد) و مسئله‌ی آشکاری که در‌نظر گرفته شد، این بود که آیا نوعی تأثیر ماه وجود دارد؟

چرخه‌های ماهیانه و سالیانه‌ی ماه، شباهت چشمگیری با الگوهای نوسانات خلقی برخی از بیماران دارند

قرن‌ها، مردم بر این باور بودند که ماه روی رفتار انسان تأثیر می‌گذارد. واژه‌ی lunacy (به‌معنای جنون) از واژه‌ی لاتین lunaticus به‌معنای ماه‌زده گرفته شده است و فیلسوف یونانی یعنی ارسطو و طبیعتگرای رومی یعنی پلینی بزرگ اعتقاد داشتند که دیوانگی و صرع به‌وسیله‌ی ماه ایجاد می‌شوند. شایعه‌ای نیز وجود داشت که احتمال زایمان زنان باردار در هنگام ماه کامل بیشتر است؛ اما بررسی تعداد تولدها در جریان مراحل مختلف چرخه‌ی ماه نشان داده است که چنین چیزی درست نیست.
برخی نیز می‌گویند چرخه‌ی ماه موجب افزایش خشونت درمیان بیماران روانی یا زندانیان می‌شود. درواقع نتایج مطالعه‌ای نشان داده است که احتمال ارتکاب جرم در فضای باز (مانند خیابان یا فضاهای طبیعی مانند سواحل)، وقتی نور ماه بیشتر است، بالاتر است.
شواهدی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد الگوی خواب با چرخه‌ی ماه تغییر می‌کند. برای مثال، پژوهشگران در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، نشان دادند که تحت شرایط بسیار کنترل شده در یک آزمایشگاه خواب، در حوالی ماه کامل، درمقایسه‌با دیگر مراحل ماه، به‌طور متوسط ۵ دقیقه بیشتر طول می‌کشد تا افراد به خواب بروند و به‌طور کلی ۲۰ دقیقه کمتر می‌خوابند (حتی افرادی که در معرض نور ماه قرار نمی‌گیرند). در همین حین، اندازه‌گیری فعالیت مغزی آن‌ها نشان می‌داد که مقدار خواب عمیق آن‌ها، ۳۰ درصد کاهش یافت. مطالعه‌ی پیگیری که در ادامه‌ی این پژوهش انجام شد، نتوانست این نتایج را تأیید کند.
ولادیسلاو ویازوفسکی، پژوهشگر خواب در دانشگاه آکسفورد در این باره توضیح می‌دهد که یکی از مشکلات اساسی این است که در هیچ مطالعه‌ای الگوی خواب بیماران به‌صورت انفرادی در طول یک ماه کامل یا چندین ماه تحت نظارت قرار نگرفته است. او می‌گوید:

تنها راه رسیدن به این امر آن است که فرد در طول دوره و به‌صورت مداوم طی مراحل مختلف مورد نظارت و رکوردبرداری قرار گیرد.

این دقیقا همان کاری بود که وهر روی بیماران دوقطبی خود انجام داده بود. او در برخی از موارد، سال‌ها ایپزودهای خلقی آن‌ها را دنبال کرد. او می‌گوید:

از آن‌جایی که مردم در نحوه‌ی واکنش به چرخه‌های ماه با هم اختلاف دارند، حتی اگر از تمام داده‌هایی که من رکوردگیری کرده‌ام، میانگین‌گیری می‌کردید، نمی‌توانستید چیزی پیدا کنید. تنها راه برای یافتن الگو آن است که یک فرد را به‌صورت انفرادی طی زمان بررسی کنید و آنگاه الگوها آشکار می‌شوند.
وهر با انجام چنین کاری دریافت که این بیماران در یکی از این دو گروه جای می‌گیرند: نوسانات خلقی برخی از افراد از یک چرخه‌ی ۱۴/۸ روزه و دیگران از یک چرخه‌ی ۱۳/۷ روزه تبعیت می‌کرد. البته وضعیت برخی از آن‌ها گاها بین این دو چرخه تغییر می‌یافت.

فلاسفه‌ی دوران باستان معتقد بودند که ماه موجب دیوانگی می‌شود و این باور منشا کلمه‌ی lunacy است

ماه از طرق مختلفی روی زمین تأثیر می‌گذارد. اولین و بارزترین مورد، ایجاد مهتاب است؛ ماه کامل هر ۲۹/۵ روز و ماه نو ۱۴/۸ روز پس از آن می‌آید. مورد دیگر، جاذبه‌ی ماه (کشش گرانشی) است که موجب جزرومد می‌شود و هر ۱۲/۴ ساعت ظاهر می‌شود. ارتفاع این جزرومد نیز تقریبا از چرخ‌های دو هفته‌ای تبعیت می‌کند: چرخه‌ی کشند بهاری (مهکشند) که با کشش خورشید و ماه به پیش رانده می‌شود و چرخه‌ی کهشکند که دراثر موقعیت ماه نسبت‌به استوای زمین پیش می‌آید. این چرخه‌های تقریبا دو هفته‌ای در ارتفاع جزرومد است که به‌نظر می‌رسید حالات بیماران وهر به نوعی با آن در ارتباط باشد. آوری می‌گوید:
این طور نیست که بیماران لزوما هر ۱۳/۷ یا ۱۴/۸ روز از حالت افسرده به شیدایی (یا برعکس) تغییر کنند. فقط اگر تغییری از افسردگی به شیدایی اتفاق افتد، این در زمان قدیمی‌تری رخ نداده و گرایش دارد که در جریان یک مرحله‌ی خاص از چرخه‌ی جزرومد ماه رخ دهد.
آوری پس از مطالعه در مورد پژوهش وهر، با او تماس گرفت و آن‌ها مجددا اطلاعات مربوط به مهندس بیمار را تجزیه‌و‌تحلیل کردند و دریافتند که نوسانات خلقی او نیز یک الگوی ۱۴/۸ روزه داشته است. شواهد بیشتر درباره‌ی تأثیر ماه روی خلق‌و‌خوی این بیماران از این یافته حاصل می‌شود که به‌نظر می‌رسد هر ۲۰۶ روز، این ریتم‌های منظم به‌وسیله‌ی یک چرخه‌ی دیگر ماه دچار اختلال می‌شود؛ همان چیزی که مسئول ایجاد ابرماه است. حالت ابرماه زمانی پیش می‌آید که مدار بیضی‌شکل ماه آن را در نزدیکی زمین قرار می‌دهد.
آن ویز جاستیز، از بیماستان روانپزشکی دانشگاه بازل در سوئیس، داده‌های وهر را درمورد ارتباط بین چرخه‌های ماه و افسردگی-شیدایی «قابل باور ولی پیچیده» توصیف می‌کند. او می‌گوید:

کسی نمی‌داند چه مکانیسمی در این میان می‌تواند وجود داشته باشد.

ازنظر تئوری، نور ماه کامل ممکن است موجب ایجاد اختلال در خواب افراد شده و از این طریق روی خلق‌وخوی آن‌ها تأثیر بگذارد. این امر به‌ویژه درمورد بیماران دوقطبی که تکرار رخدادهای خلقی آن‌ها اغلب در اثر ایجاد اختلال در خواب یا ریتم‌های شبانه‌روزی تسریع می‌شود، صادق است. ریتم‌های شبانه‌روزی نوسانات ۲۴ ساعته در بیولوژی و رفتار ما است که می‌تواند در نتیجه‌ی کار شیفتی یا سفر هوایی طولانی‌مدت بر هم بخورد.

تئوری‌هایی وجود دارد که مهتاب در اوج چرخه‌ی ماه ممکن است موجب ایجاد اختلال در خواب افراد شود و درنهایت به تغییر خلق‌و‌خوی آن‌ها منجر شود

حتی شواهدی وجود دارد که کمبود خواب می‌تواند در زمینه‌ی خارج کردن بیماران دوقطبی از حالت افسردگی مفید باشد. وهر در حمایت از این ایده که ماه ممکن است تاحدودی روی خواب بیماران تأثیرگذار باشد، دریافته است که با پیشرفت روزها، زمان بیدار شدن این بیماران از خواب به تأخیر می‌افتد؛ درحالی‌که زمان رفتن به خواب ثابت می‌ماند. به این ترتیب، مدت زمان خواب آن‌ها به‌تدریج بیشتر می‌شود تا اینکه ناگهان کوتاه می‌شود. این تغییر اغلب با آغاز شیدایی ارتباط دارد. با تمام این شواهد باز هم وهر اعتقادی به نقش نور ماه ندارد. او توضیح می‌دهد:

در دنیای مدرن، آلودگی نوری آنچنان زیاد است و ما چنان زمان طولانی را در فضاهای بسته در معرض نور مصنوعی می‌گذرانیم که سیگنال تغییر نور ماه در این میان گم می‌شود.

او گمان می‌کند که برخی از جنبه‌های دیگر تأثیر ماه مانند جاذبه‌ی ماه موجب اختلال در خواب بیماران می‌شود. یک ایده، آن است که تغییر در جاذبه‌ی ماه موجب آغاز نوسانات ظریفی در میدان مغناطیسی زمین می‌شود که برخی از افراد ممکن است نسبت‌به آن حساس باشند. رابرت ویکس، متخصص هوافضا از دانشگاه کالج لندن می‌گوید:

اقیانوس‌ها به‌علت اینکه دارای آب شور هستند، ازنظر الکتریکی رسانا بوده و وقتی آن‌ها طی جزرومد جریان می‌یابند، میدان مغناطیسی همراه آن‌ها نیز حرکت می‌کند.

البته این اثر ناچیز است و اینکه آیا تأثیر ماه روی میدان مغناطیسی زمین به آن اندازه قوی است که موجب تغییرات بیولوژیکی شود، آشکار نیست. در برخی از مطالعات به ارتباط بین فعالیت خورشیدی و افزایش حملات قلبی و سکته، حملات صرع، اسکیزوفرنی و خودکشی اشاره شده است. هنگامی که شراره‌های خورشیدی و خروج جرم از تاج خورشیدی به‌میدان مغناطیسی زمین برخورد می‌کند، موجب القای جریان‌های الکتریکی نامرئی می‌شود که به آن اندازه قوی است که می‌تواند به شبکه‌های برق آسیب وارد کرده و برخی می‌گویند ممکن است حتی سلول‌های قلبی و مغزی را که نسبت‌به انرژی الکتریکی حساس هستند، تحت‌تأثیر قرار دهد. ویکس توضیح می‌دهد:

مشکل این نیست که امکان ندارد چنین چیزهایی اتفاق بیفتد، بلکه این است که پژوهش در این مورد بسیار محدود است و نمی‌توان چیزی را به‌صورت قطعی بیان کرد.

یکی از دلایل، آن است که برخلاف برخی پرندگان، ماهی‌ها و حشرات، به‌نظر نمی‌رسد که انسان‌ دارای حس مغناطیسی باشد. البته مطالعه‌ای که اوایل سال جاری منتشر شد، این فرضیه را به چالش کشید. این مطالعه نشان می‌داد که وقتی افراد درمعرض تغییرات میدان مغناطیسی (معادل همان تغییراتی که در محیط‌های معمولی خود تجربه می‌کنند) قرار می‌گیرند، از میزان فعالیت امواج آلفای موجود در مغز آن‌ها کاسته می‌شود. امواج آلفا زمانی تولید می‌شوند که ما بیدار هستیم ولی کار خاصی را انجام نمی‌دهیم. اهمیت این تغییرات آشکار نیست. این پدیده ممکن است یک محصول جانبی غیرضروری از تکامل باشد یا تغییرات مغناطیسی در محیط ما ممکن است به شیوه‌های ظریفی موجب تغییر در مغز شوند که ما از آن‌ها بی‌خبر هستیم.

تئوری مغناطیسی برای وهر جذاب است زیرا طی دهه‌ی گذشته درمطالعات مختلفی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. در ارگانیسم‌های خاصی مثل مگس سرکه، پروتئینی موسوم به کریپتوکروم (cryptochrome) ممکن است نقش یک حسگر مغناطیسی را داشته باشد. این پروتئین یکی از مولفه‌ها‌ی اصلی ساعت‌های مولکولی است که ریتم‌های شبانه‌روزی ۲۴ ساعته را در سلول‌ها و بافت‌ها و ازجمله مغز به پیش می‌رانند.

ماه تأثیرات مداومی روی زمین و موجوداتی زنده‌ی روی آن دارد

وقتی که پروتئین کریپتوکروم به یک مولکول جاذب نور به نام فلاوین متصل می‌شود، نه‌تنها به ساعت شبانه‌روزی می‌گوید که اکنون روز است، بلکه موجب آغاز واکنشی می‌شود که حساسیت مغناطیسی کمپلکس مولکولی را به‌دنبال دارد. بامبوس کایریاکو متخصص ژنتیک رفتاری از دانشگاه لستر نشان داده است که قرارگرفتن در معرض میدان‌های الکترومغناطیسی دارای فرکانس پایین می‌تواند موجب تنظیم مجدد زمان‌بندی ساعات شبانه‌روزی در مگس سرکه شده و تغییر در زمان‌بندی خواب آن‌ها را در پی دارد. اگر این مسئله درمورد انسان‌ها نیز صادق بود، می‌توانست توضیحی درمورد تغییرات رفتاری ناگهانی مشاهده شده در بیماران دوقطبی وهر و آوری فراهم کند. وهر می‌گوید:

این بیماران، هنگامی که به‌سمت چرخه‌های خلقی خود پیش می‌روند، تغییرات درخورتوجهی را در زمان‌بندی ریتم‌های شبانه‌روزی و نیز زمان‌بندی و دوره‌ی خواب خود نشان می‌دهند.

برخی می‌گویند ماه روی ساعات شبانه‌روزی بدن انسان تأثیر می‌گذارد

البته اگرچه که کریپتوکروم یکی از مولفه‌های اساسی ساعت شبانه‌روزی انسان است، اما کمی متفاوت از نسخه‌ی مگس سرکه کار می‌کند. الکس جونز، فیزیکدان آزمایشگاه ملی فیزیک در تدینگتون می‌گوید:

به‌نظر می‌رسد که در انسان و دیگر پستانداران پروتئین کریپتوکروم به فلاوین متصل نمی‌شود و ما نمی‌دانیم که بدون فلاوین چگونهشیمی حساسیت مغناطیسی آغاز می‌شود. از این نظر، من فکر می‌کنم بعید باشد کریپتوکروم های انسانی نسبت‌به میدان‌های مغناطیسی حساس باشند، مگر اینکه مولکول‌های دیگری درون بدن انسان وجود داشته باشد که بتوانند میدان‌های مغناطیسی را تشخیص دهند.

یک احتمال دیگر، آن است که بیماران وهر و آوری دربرابر کشش گرانشی ماه به همان شیوه‌ی اقیانوس‌ها پاسخ دهند: ازطریق نیروهای جرز و مد. یک استدلال رایج در مخالفت با این ایده آن است که اگرچه بدن انسان از ۷۵ درصد آب تشکیل شده است اما این مقدار آب درمقایسه‌با آب اقیانوس‌ها بسیار ناچیز است. کایریاکو می‌گوید:

در بدن انسان‌ها نیز آب وجود دارد اما کشش ناشی از جاذبه‌ی ماه چنان ضعیف است که مشکل بتوان دید که آیا این امر از نظر فیزیکی روی انسان تأثیری دارد.

کایریاکو به مطالعاتی اشاره می‌کند که روی گیاه رشادی گوش‌موشی (علف هرزی که یک ارگانیسم مدل برای مطالعه‌ی گیاهان گلدار است) انجام شده و نشان می‌دهند که رشد ریشه‌ی این گیاه از یک چرخه‌ی ۲۴ ساعته تبعیت می‌کند؛ مقدار زمانی‌که طول می‌کشد تا ماه یک مدار کامل به دور زمین را طی کند.

یوآخیم فیساهن متخصص بیوفیزیک مؤسسه‌ی فیزیولوژی گیاهی ماکس پلانک در آلمان می‌گوید:

این‌ها تغییرات بسیار کوچکی هستند که تنها با دستگاه‌های فوق‌العاده حساس قابل تشخیص هستند؛ اما اکنون بیش از ۲۰۰ مطلب منتشر شده در حمایت از آن وجود دارد. حجم مولکول‌های آب، حتی اگر در حد نانو باشد، به هر تغییر گرانشی کوچکی واکنش نشان خواهد داد. به‌عنوان یک پیامد، حرکت مولکول‌های آب از کانال‌های آب اتفاق خواهد افتاد، به این مفهوم که بسته به جهت نیروی گرانشی، آب از داخل سلول به‌سمت خارج سلول یا برعکس حرکت خواهد کرد و این می‌تواند تأثیری روی کل ارگانیسم داشته باشد.

کشش گرانشی ماه یعنی همان چیزی که موجب جزرومد اقیانوس‌ها و دریاها می‌شود، به اندازه‌ای است که موجب از دست‌رفتن مولکول‌های آب از سلول یا افزودن به آن شود

فیساهن اکنون قصد دارد که رشد ریشه را در ارتباط با تغییر در مجاری آب مورد مطالعه قرار دهد تا ببیند که آیا در این وضعیت، چرخه‌ی رشد گیاه دچار تغییر می‌شود. اگر سلول‌های گیاهی واقعا نسبت‌به چنین نیروهای جزر‌و‌مدی حساس باشند، دلیلی وجود نخواهد داشت که سلول‌های انسانی این گونه نباشند.

با توجه به اینکه تصور می‌شود زندگی در اقیانوس‌ها آغاز شده باشد، برخی از موجودات زمینی ممکن است هنوز دستگاه سلولی مورد نیاز برای پیش‌بینی جزرومد را حفظ کرده باشند، حتی اگر دیگر برای آن‌ها کاربردی نداشته باشد. حتی اگر تا به حال کسی نتوانسته است مکانیسم این پدیده را کشف کند، هیچ کدام از دانشمندانی که داده‌های آوری و وهر را مورد بررسی قرار داده‌اند، سر نتیجه‌ی اصلی آن با هم جدالی ندارند: :«نوسان‌های خلقی بیماران دوقطبی ریتمیک است و به‌نظر می‌رسد این ریتم‌ها با چرخه‌های گرانشی خاصی از ماه ارتباط دارند». وهر از جمله کسانی است که درمورد این مکانیسم ذهن خود را باز نگاه داشته و امیدوار است که دیگران نیز روی این موضوع کار کنند. او می‌گوید:
اگرچه من به این پرسش پاسخ نداده‌ام که مکانیسم چگونه است؛ اما فکر می‌کنم نتایجی که یافته‌ام موجب ایجاد این سوالات شده باشد.
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار