به گزارش تابناک رضوی، فرزاد قائمی با بیان اینکه فردوسی شخصیتی ملی و ایرانی دارد، اظهار کرد: فردوسی شاعری است که شعرش را در خدمت آرمانهای ملی قرار داده است.
وی با بیان اینکه فردوسی شاعری است که در میانه دو دوره مختلف زندگی میکرده است، ادامه دادد: فردوسی در میانه دوره سامانی زنگی کرده و اثر شاهکار خود شاهنامه را در دوره غزنوی عرضه داشته است.
قائمی با اشاره به اینکه هر کدام از این دورهها ویژگی خاص خود را داراستت، ابراز کرد: فردوسی در حفاصل دو ایدولوزی سیاسی و مذهبی متفاوت قرار گرفته بود، دوره سامانی دورهای بود که در ان بازگشت به گذشته و احیای هویت ملی و ویژگیهای ان بسیار مورد توجه درباریان و مردم بوده است ولی در مقابل دوره غزنوی دورهای بود که در ان فاصله گرفتن از هویت طلبی و رجوع به هویت ملی و اسلامی با نگاه خلفای غزنوی بیشتر مورد توجه بود.
عضو هیئت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه فردوسی را میتوان شاعر دوره سامانی دانست، افزود: نگاه شاعرانه فردوسی که مبتنی بر هویت ایرانی و آرمانههای ملی گرا بود با آنچه که فردوسی در دوره غزنوی تجربه میکند کاملا متفاوت است.
وی تصریح کرد: با آنکه شعر در دوره غزنوی از بسیاری جهات رشد کرده بود ولی فردوسی همچنان بر عناصر شعری خود در دوره سامانی تاکید داشت. دردوره سامانی مضمون و محتوای شعرها معمولا در باب قصیده و شعرهای حماسی با حمایت دربار بود ولی در دوره غزنوی شعر حماسی کنار گذاشته میشود و مدح شعری رشد چشم گیری میکند.
قائمی با تاکید بر اینکه فردوسی شاعر درباری نیست، گفت: در دورهای که به اعتبار ناصرخسرو شاعری و دبیری مشاغلی است که با حاکمیت معنا پیدا میکند و با توجه به اتفاقاتی که در دوره غزنوی رخ میدهد میبینیم که فردوسی از دربار غزنوی رانده شده و شاهنامه از حمایت درباز محروم میشود.
عضو هیئت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد تشریح کرد: اما در اواخر دوره غزنوی که بسیاری از آثار متنوع دربار از بین رفته است شاهنامه فردوسی به عنوان اثر اخراج شده به شناسنامه ملی تبدیل میگردد و فردوسی با توجه به همه اتفاقات و حوادث پرچمدار هویت در حال فروپاشی ایرانی میشود و در واقع فردوسی نقش بسزایی در حفظ هویت ملی و ایرانی داشته و دارد .
وی با بیان اینکه در دوره غزنوی تا مغول هویت ایرانی به فراموشی سپرده شده بود،افزود: عملا هویت و ملیت ایرانی در این دوره به فراموشی سپرده شده بود اما بعد از دوره مغول و از بین رفتن حکومت عباسی فرصتی دوباره برای رشد و پیوند میان ایران و اسلام فراهم شد.
قائمی با ببیان اینکه شاهنامه هویت ایرانی و اسلامی فردوسی را نشان میدهد، افزود: با تقویت هویت ایرانی و اسلامی بعد از دوره مغول درباریان اهمیت ویژهای به شاهنامه و فردوسی نشان دادند و توانستند متن شاهنامه را حفظ کرده و در مواردی با افزودن ملحقات بر حجم آن نیز بیفزایند.
عضو هیئت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: معمولا همایشهایی که برای معرفی چهرههای فرهیخته و اندیشمند برگزار میشود در سطح نخبگانی و علمی است.برای معرفی چهرههای فرهنگی کشور آن طور که باید و شاید کار نشده است لذا متاسفانه گامهای برداشته در این راه صحیح نبوده و همانند داروی موقت بوده که چند وقتی اثر دارد.
وی افزود: در برگزاری این همایشها دو مسئله مهم و قابل توجه است، اول آنکه در این همایشها جنبه علمی از جنبه فرهنگی و عمومی تفکیک شود و دوم آنکه مسولان فرهنگی به مسایب زیربنایی و اساسی توجه بیشتری کنند.