ظرفيت‌هاي جريان اصلاحات براي ارتقا و تقويت ارتباط با دولت روحاني كه زماني با حمايت و پشتيباني اصلاح‌طلبان روي كار آمد، چقدر است؟ آيا قاعده‌مندي و سامان دادن به اين ارتباط مي‌تواند موجبات تقويت آن را فراهم كند
کد خبر: ۵۲۴۱۱۵
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۵ 14 November 2017
به گزارش تابناک : اصلاح‌طلبان در شرايطي بودند كه اگرچه پس از مهجوريتي تام و تمام در سال‌هاي بعد از سال ٨٨، امكان سياست‌ورزي در عرصه سياست از دست‌شان رفته بود اما سال ٩٢ با حمايت از حسن روحاني ديوار سخت مقابل‌شان را شكسته و زمينه‌ها و امكانات حضورشان در عرصه سياست را فراهم كردند.
 
اين راهكار مثبت پيروزي حسن روحاني را در انتخابات در پي داشت اما اين پيروزي به منزله سرآغازي بود و اصلاح‌طلبان در ادامه بايد تلاش مي‌كردند تا با برقراري ارتباط با دولت امكانات بيشتر را فراهم كنند. غلامرضا ظريفيان، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است ارتباطي كه بين اصلاح‌طلبان و دولت وجود دارد، كف ارتباطي است كه مي‌توانست شكل گيرد و اصلاح‌طلبان بايد براي ارتقاي آن بكوشند و كريدور‌هايي را براي ساماندهي اين ارتباط به كار بگيرند.

بعد از اينكه دولت يازدهم روي كار آمد ارتباط بين اصلاح‌طلبان و دولت چطور پيش رفته است؟در برهه‌هاي مختلف در ارايه راهكارها، پيشنهادات و نقدهاي اصلاح‌طلبان چقدر مورد توجه روحاني بودند؟ در بزنگاه‌هايي كه اين جريان سياسي در مواردي از جمله برجام يا روي كار آمدن وزيري مشخص موضعي داشته، چطور آن را به گوش دولت رسانده است؟ كانال ارتباطي براي طرح اين نوع نظرات اصلاح‌طلبان با دولت چه بوده است؟

ائتلاف بين اصلاح‌طلبان و دولت به اتفاقاتي باز‌مي‌گردد كه بعد از سال ٨٨ رخ داد و فراز و نشيب‌هايي كه كشور تحمل كرد. در آن سال‌ها حاصل برخي بي‌تدبيري‌هايي كه در اثر برخي سياست‌ها و رويه‌ها توسط دولت قبل رخ مي‌داد، آسيب ديدن جامعه و زير‌ساخت‌هاي اقتصادي و سياسي كشور بود. در اين دوران اعتماد عمومي كاهش پيدا كرده بود و سرمايه‌هاي انساني بسيار ارزشمندي كه در كشور در عرصه‌هاي مديريت و فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي داشتيم، يك‌به‌يك در گوشه‌اي خزيده بودند.
 
حاصل آنچه در سال ٩٢ رخ‌داد يك دريافت بسيار عميق از بحران‌ها و مشكلات و منافع ملي كشور بود. اينكه چگونه بايد به بازسازي نيروها و جرياناتي بپردازيم كه نقش بيشتري را در سرنوشت و سياستگذاري‌هاي كشور ايفا كنند، مورد توجه قرار گرفت. اين ائتلاف البته با حضور مرحوم آقاي هاشمي‌رفسنجاني رخ داد. كسي كه سكانداري مهم براي نظام و انقلاب بود. رهبري، سران اصلاحات در اين پروژه نقش مهمي را بازي كردند. انتخابات سال ٩٢ مرحله بسيار خوبي بود براي اينكه بتوانيم هم مردم را اميدوار‌تر كنيم و هم سرمايه‌هاي انساني كشور را كه توانايي زياد داشتند، در عرصه كنش اجتماعي و سياسي وارد كنيم. دولت آقاي روحاني در بحران‌ها و مشكلاتي كه در آن زمان در كشور وجود داشت، روي كار آمد. به خصوص مشكلات موجود در سياست خارجي به مرز بحراني رسيده بود. اجماع جهاني عليه ايران به وجود آمده بود. از قبل اين بحران در حوزه سياست خارجي، اقتصاد كشور دچار بحران‌هاي فراواني شده بود. همه و همه نهايتا و با همدلي مجموعه نظام و به خصوص رهبري جمهوري اسلامي ايران روي ريل درست افتاد. در دوره اول دولت آقاي روحاني اصلاح‌طلب‌ها سعي كردند با نوعي تنزل از خواسته‌هاي خودشان و توجه به واقعيت‌هاي كشور نهايتا همراهي، همفكري و همدلي براي مشكلات كشور كنند و از دولت حمايت حداكثري داشته باشند.
 
در عين حال هميشه توجه داشتند كه مواضع و چارچوب‌هاي تفكر اصلاح‌طلبانه خودشان را حفظ كنند. اين دوره در مجموع در مقايسه با دو دوره قبل رياست‌جمهوري به لحاظ قرار گرفتن در ريل سياستگذاري بهتر است. مسير طبيعي‌تر و با اطمينان بيشتر طي شد. شاهد بوديم كه هم در عرصه اقتصادي و هم در عرصه سياست خارجي و سياست داخلي نوعي آرامش و اطمينان نسبي در كشور ايجاد شد. اين امر حاصل توافق و تصميم بسيار منطقي اصلاح‌طلبان در حمايت از آقاي روحاني بود. جريان اصلاحات، اعتداليون و اصولگرايان معتدل در شكل‌گيري اين فضا
نقش داشتند.

آقاي روحاني با اعتباري كه از دوره اول رياست‌جمهوري‌اش و به دليل عملكردش كسب كرده بود، نيازمند سرمايه اجتماعي مهمي بود كه عمدتا معطوف به حمايت همه‌جانبه جريان اصلاح‌طلب بود. اصلاح‌طلبان در موضوع انتخابات به سهم خود به ميدان آمدند و به بسيج اجتماعي كمك كردند تا اينكه نهايتا با وجود اينكه در انتخابات با يك مبارزه خيلي جدي توسط جريان اصولگرا رو به رو بوديم، سرمايه اجتماعي با جريان اصلاحات همراه شد. آقاي روحاني در انتخابات توانست با حمايت گسترده و راي گسترده پيروز شود. انتظاراتي كه اصلاح‌طلبان از دولت دارند، نه به دليل منافع و خواسته‌هاي خودشان بلكه به دليل بهبود و بهتر طي شدن حركت توسعه‌اي كشور بود.

اينكه ماشين دولت بتواند با شتاب بيشتري پيش برود. اصلاح‌طلبان انتظار دارند دولت از نيروهاي كارآمد‌تري در دولت و هم در استانداري‌ها و هم در رده‌هاي مياني كشور استفاده كند. دولت از شهامت و سرعت بيشتري بر اعمال سياست‌هاي درست برخوردار باشد. آنچه در عمل رخ داد انتظارات اصلاح‌طلبان را در چند ماه اخير تامين نكرد؛ هرچند در مواضع كلان يعني منافع ملي و واقعيت‌هاي موجود در كشور و مشكلاتي كه در سياست خارجي و منطقه داشتيم و مشكلاتي كه در مورد انتخاب شدن آقاي ترامپ و سياست‌هاي برخي از كشورهاي منطقه به خصوص عربستان بود، باعث شد تا اصلاح‌طلبان ترجيح دهند، با وجود انتقاد از دولت حمايت كنند. آنها معتقدند دولت مي‌توانست با قدرت بيشتري عمل كند اما از توانايي‌هاي بيشتري در نظام اجرايي كشور استفاده كند. اصلاح‌طلبان همچنان معتقد هستند ضمن اينكه بايد نقش اصلاح‌طلبانه خود را حفظ كنند و نقد مشفقانه به دولت كنند اما معتقدند بايد از اين دولت حمايت كنند.
 
در عين حال سازوكارهايي را فراهم كنند تا كريدور‌هاي بيشتر براي گفت‌وگوي بيشتر با دولت فراهم آورند. براي اينكه دولت از سرمايه اجتماعي جدي بتواند حداكثر استفاده را براي حل مشكلات مردم ببرد. رفتن به سمت حل بهتر مشكلات منطقه و حل مشكل اشتغال و كاهش آسيب‌هاي اجتماعي و تقويت نهادهاي مدني و احزاب بايد در دستور كار دولت قرار بگيرد تا به نهادينه شدن حقوق شهروندي منجر شود. آنها بايد با گفت‌وگوي بيشتر و نقد مشفقانه و همكاري‌ها و همدلي بيشتر سعي كنند بر مشكلاتي كه دولت در پيش‌روي خود دارد، فايق بيايند.

‌كانال ارتباطي اصلاح‌طلبان و دولت بايد از طريق سازماندهي و به صورت جمعي در جلسات نمايندگان اصلاح‌طلب با دولتمردان صورت بگيرد يا اين ارتباط بايد از طريق افراد مشخصي كه لينك ارتباطي قوي‌تري دارند، در پيش گرفته شود؟

هر دوي اين روش‌ها بايد مورد توجه قرار بگيرند. اصلاح‌طلب‌ها نيروهاي تاثيرگذاري دارند كه تجارب اجرايي جدي داشتند. چه رهبري اصلاحات و چه بدنه اين جريان مي‌توانند نقش موثري در اين ارتباط داشته باشند اما اين كافي نيست. حتما بايد كريدور‌هاي مستمر‌تري را هم استفاده كنيم. بخشي از اين كريدورها شكل عمومي دارد. به عنوان مثال فراكسيون اميد يكي از آنها‌ست. با جايگاهي كه مجلس شوراي اسلامي دارد مي‌تواند مستمرتر، پايدارتر و موثرتر اين ارتباط را برقرار كند. برخي وزرا و استانداران كه به اصلاح‌طلبان نزديك‌تر هستند يا خودشان اصلاح‌طلب هستند، در اين زمينه مي‌توانند نقش بيشتري را ايفا كنند. در عين حال نبايد نقش نهادهاي مدني مثل احزاب و سازمان‌هاي مردم نهاد را هم كه اصلاح‌طلبان از يك توانايي خوبي برخوردار هستند به عنوان يك كريدور غافل شويم. به هر حال اصلاح‌طلبان به دليل توانايي‌هايي كه در دنياي مجازي و رسانه‌ها دارند، از اين ابزار كمك بگيرند. نقش نخبگان اصلاح‌طلب دانشگاهي مي‌تواند بسيار مهم باشد. دانشگاه يك مركز تاثيرگذار در جامعه است. مي‌توان از اين كانون براي گفت‌وگوي بيشتر ارايه راهكارهاي مناسب‌تر استفاده كرد.

‌آيا جريان اصلاحات تا به حال پالس مثبت يا ابراز تمايلي براي برقراري چنين ارتباطي از سوي دولت ديده است؟


پالس مثبت وجود دارد اما اصلاح‌طلبان به اين پالس‌ها قانع نيستند و معتقدند كه هرچقدر بتوان از اين خرد جمعي به شكل موثرتر استفاده كرد اين دولت است كه مي‌تواند با توانمندي‌ها و پشتوانه اجتماعي جريان اصلاحات و ارتباطي كه با نخبگان دارد، از حداكثر ظرفيت اين جريان استفاده كند. ارتباط در حد پالس‌ها و گفت‌وگو‌ها در سطوحي همچنان برقرار است اما اصلاح‌طلبان اين را كافي نمي‌دانند و معتقدند دولتي كه با اين پشتوانه اجتماعي و اتكا به اصلاح‌طلبان توانست موفق شود بايد به اين سرمايه اجتماعي به دليل ظرفيت‌هايي كه دارد، توجه بيشتري كند و توانايي‌ها و تجاربش را به كار بگيرد.

شما قايل به سازماندهي و قاعده‌مند كردن ارتباط بين اصلاح‌طلبان و دو‌لت هستيد يا فكر مي‌كنيد به دليل نبود پيش‌زمينه‌هاي حزب مقتدر نمي‌تواند اساسا چنين اتفاقي رخ دهد؟


به هر حال بخشي از اصلاح‌طلبان در مجلس شوراي اسلامي هستند كه به عنوان يكي از كانون‌هاي ارتباط ارگانيك با دولت شناخته مي‌شود. بنابراين نمايندگان فراكسيون اميد مي‌توانند همين ارتباط ارگانيك را هم با دولت در كميسيون‌هاي مختلف تقويت كنند و ارتباطات جدي با دولت داشته باشند. به نظر من احزاب اصلاح‌طلب هم مي‌توانند اين ارتباط را به صورت ارگانيك، در صورتي كه دولت تمايل داشته باشد، برقرار كنند تا به پخته‌تر شدن و هموار شدن مسير دولت براي تحقق برنامه‌هايش كمك كنند.

‌ثمرات مثبت وجود اين تعامل بين اصلاح‌طلبان و دولت را در چه مي‌دانيد؟


دولت بايد اين ارتباط را حتي با جريانات شناسنامه‌دار اصولگرا نيز برقرار كند. گفت‌وگو و ارتباط در شرايط سخت كشور در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي استفاده از خرد جمعي و سرمايه‌هاي پذيرفته‌شده، قطعا مي‌تواند به دولت كمك كند تا راهش را هموار‌تر كند و كمك فكري بيشتري را به كار بگيرد. نيروهاي توانمند‌تري در اداره امور استفاده كند. اين ارتباط كمك به كارايي موثر دولت مي‌كند. اگر اين مساله محقق شود، در انتخابات آينده نيز مي‌تواند تاثيرگذار باشد.

ارتباطي كه تا الان وجود داشته قابل قبول بوده است يا به نظرتان ارتباط ضعيفي بين اصلاح‌طلبان ودولت برقرار بوده است؟


اين ارتباط كف ارتباطي بوده كه اصلاح‌طلبان با دولت داشتند. البته به خودي خود ارزشمند است اما كافي نيست. ما معتقديم كه دولت به دلايلي نمي‌تواند سقف ارتباط با اصلاح‌طلبان را داشته باشد اما مي‌توان آن را ارتقا داد.





منبع : روزنامه اعتماد 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار