همایون شجریان گفت: هیچ مرزی برای کارهایم قائل نیستم و برایم جذاب نیست که مدام یک فرم را تکرار کنم. البته فرم موسیقی ایرانی مورد علاقه من است چرا که با آن بزرگ شدم و در ادامه هم کارهای این‌چنینی خواهم داشت.
کد خبر: ۴۴۴۳۴۰
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۶ 19 June 2017
به گزارش تابناک : نشست خبری پروژه ی «سی» شب گذشته با حضور سهراب پورناظری آهنگساز،  همایون شجریان خواننده،  اصغر دشتی کارگردان، مهدی پاکدل بازیگر، سحر دولتشاهی بازیگر، نغمه ثمینی نویسنده، امیر جدیدی بازیگر، پوریا سوری نماینده سازمان میراث فرهنگی و فرهاد هجرت مدیر مارکتینگ شرکت سامسونگ هم در این نشست حضور داشتند.

شاهنامه فردوسی کتاب جنگ نیست

امیرحسین ماهوزی در اتدای این نشست ضمن تشریح اهداف پروژه سی گفت: بحث ما این بود که ضرورت نگاه مجدد به شاهنامه چیست. شاهنامه در دوره ای مهم زبان فارسی را نجات داد. فردوسی با پاسبانی از اساطیر ایران توانست فرهنگی را پابرجا کند که تا اکنون پابرجا مانده است. پرسش این است که با وجود بحران هایی که در منطقه وجود دارد، ما می توانیم با پرداختن به فردوسی خودمان باز هم تثبیت کنیم.

وی ادامه داد: شاهنامه فردوسی در زمان بحران و آشوب در ایران توانست زبان فرسی را زنده نگه دارد و حالا که فکر می کنم در یکی دوران حساس ایران زمین هستیم کماکان این اسطوره ها را می توانیم الگو قرار دهیم. از نظر من شاهنامه فردوسی کتاب جنگ نیست چرا که پس از این جنگ ها و نبردهای فراوانی که در طول داستان های مختلف آن مشاهده می کنیم مهر استوار شده است؛ موضوعی که از دیده ها غایب است و چنین پروژه هایی می تواند دوباره آن را به یاد مخاطب بیندازد. ما در این پروژه تلاش کردیم از اجرای داستان زال و رودابه مفهوم عشق، داستان رستم و اسفندیار مفهوم آزادی و داستان رستم و سهراب تقابل عشق و میهن را در معرض گوش دیداری و شنیداری مخاطب قرار دهیم که امیدوارم در این راه موفق باشیم.

یک درام موسیقایی

نغمه ثمینی نویسنده این پروژه نیز در ادامه بیان کرد: نزدیک به ۹ ماه پیش سهراب پورناظری با اشتیاق بسیار فراوانی که داشت برای اولین بار درباره پروژه سی با من صحبت کرد. بعد از برگزاری جلسات پی در پی به شکلی از اجرا رسیدیم که می توان آن را به نوعی درام موسیقایی نامید. پروژه ای که نه به طور کامل موسیقی است و نه به طور کامل می توان آن را تئاتر نامید، بلکه به نظر من می تواند فضایی برای متصل شدن موسیقی و تئاتر در کنار یکدیگر باشد. ما نگارش پروژه را از داستان زال و رودابه آغاز کردیم و کار را با داستان های دیگر ادامه دادیم تا امروز که متن نمایش داغِ داغ به مرحله نهایی رسیده است. نگارش پروژه «سی» دومین اثر اقتباسی من بعد از نگارش نمایشنامه «اسب های آسمان خاکستری می بارد» است که حدود ۱۰ سال پیش روی صحنه های تئاتر حضور داشت و حالا بسیار خوشحالم که این تجربه دوم که همایون شجریان آتش اشتیاق آن را برای من آورد دستمایه تولید یک اثری شد که تابستان امسال در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد به صحنه می رود.

اصفر دشتی کارگردان نیز در ادامه این نشست گفت: این پروژه برای من تفاوت اساسی با دیگر پروژه‌ها داشته است. در کارهای دیگر ما به عنوان کارگردان همه چیز در حوزه اختیارماست. اینجا برای نخستین بار تعدادی هنرمند گرد هم آمده اند و در یک تعامل سعی می‌کنند اثری واحد را با رسانه های مختلف ارائه کنند. از دی ماه پیش تولید اثر آغاز شده و از روز اول تیر ماه وارد مرحله نخست تمرین می شویم تا زمان اجرا برسد.

پروژه «سی» با کنسرت‌های قبلی‌ام تفاوت دارد

همایون شجریان نیز در ادامه این مراسم گفت: نقطه محوری پروژه سی شاهنامه فردوسی است شما در این اثر شاهد اجرای اثری برگرفته از شاهنامه فردوسی خواهید بود. ما در این مجال کوشش کردیم علاوه بر اجرای تصنیف ها و موسیقی های مختلف و اشعار بزرگان ادبیات فارسی قطعه هایی چون «ابر می بارد» و «آهای خبردار» را هم در درون کار بگنجانیم که بی ارتباط با موضوع و محتوای در نظر گرفته شده نیست چرا که برای اجرای این پروژه سورپرایزهایی داریم که ترجیح می دهم تا روز اجرا به آن اشاره ای نکنیم.

وی با بیان اینکه تمام تلاش ما این است کاری کنیم که نسل های مختلف مخاطبان از شنیدن موسیقی مرتبط با شاهنامه فردوسی با تمام وجود لذت ببرند، گفت: شما در کنسرت ما خواهید دید که فرم های موسیقی انتخاب شده هم در این راستا بوده که امیدوارم سنین مختلف مخاطبان از شنیدن و دیدن آن لذت ببرند. پروژه «سی» برای من پروژه بسیار بزرگی است که قطعا با کنسرت های قبلی ام تفاوت دارد چرا که کار نویی است و من واقعا هیجان زده هستم که چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. البته از اینکه فضای کنسرت در جایی همچون مجموعه سعدآباد اجرا می شود خوشحالم زیرا این کار فقط می توانست در چنین فضایی اجرا شود که جا دارد از همکاری مسئولان این مجموعه قدردانی کنم.

تمام هدف ما بازسازی هویت ملی است

سهراب پورناظری نیز در این نشست گفت: تمام کسانی که اینجا هستند این پروژه که آرزوی من بود تحقق نمی یافت. شرکت دل‌آواز و شرکت بارانا بسیار برای به سرانجام رسیدن این پروژه زحمت کشیده‌اند. در امتداد برنامه هایی که با همایون عزیز داشتیم من فکر کردم باید روی پروژه ای ملی کار کنیم. وظیفه ی یک دولت و حکومت است که چنین پروژه هایی را عملی کند اما به هر حال ما خودمان مجبور شدیم که وارد عمل شویم.

وی ادامه داد: برنامه هایی داشتیم که در نهایت با مشورت با حمید نعمت الله قرار شد که تئاتر را به کنار خودمان بیاوریم. جلسه ای با حضور خانم ثمینی گذاشتیم و با ایشان هم مشورت کردیم. قرار بود هنر سینما هم در کنار این کار باشد اما فیلم «شعله ور» نعمت الله در زمان مقرر تمام نشد و هنوز هم کارهایش ادامه دارد. به همین دلیل حضور سینما در کنار ما ناممکن شد. ویدیو مپینگ را با پیشنهاد تهمورس پورناظری اضافه کردیم. ترجیح ما این بود که تنها یک اسپانسر داشته باشیم و این هم محقق شد.

خوشحالیم که استاد ناظری و پسرشان هم روی شاهنامه کار می‌کنند

این نوازنده تنبور ادامه داد: تمام هدف ما بازسازی هویت ملی است. همان طوری که توانستیم در سال‌های اخیر مقداری از موسیقی ایرانی و شعر ایرانی و غزل معاصر را در میان مردم امروز ترویج دهیم، امیدوارم در این کار هم موفق باشیم. البته دیکته ی ننوشته غلط ندارد اما ما این کار را آغاز کردیم و بی شک چون کار اول است بی ایراد نیست. موسیقی پروژه‌ی «سی» از موسیقی نواحی، سنتی و معاصر ایران گردآوری شده است. آواز کلاسیک غربی و موسیقی کلاسیک غربی هم روی صحنه اجرا می شود. امیدوارم در همنشینی این‌ها شیمیایی باشد و نه فیزیکی.

پورناظری در ادامه در پاسخ به سوالی پیرامون شابهت پروژه سی و پروژه جدید ناظری‌ها درباره فردوسی گفت: ما یک سال با امیرحسین ماهوزی همفکری کردیم. ایشان بر روی شاهنامه تسلط لازم را دارند. باورم این است که هر ایرانی که شاهنامه را درک نکند شناختش از خودش ناقص است. انتشار خبر اجرای پروژه‌ی «سی» هم زمان شد با انتشار خبر اجرای شهرام ناظری و فرزندش حافظ ناظری که آنها هم قرار است کاری بر روی اشعار شاهنامه ارائه کنند. حُسن تصادف جالبی بود که در طول یکی دو روز این دو خبر منتشر شد. مطمئنم هدف ما این است که شاهنامه را معرفی کنیم. خوشحالیم که استاد ناظری و پسرشان هم روی شاهنامه دارند کار می‌کنند و خرسندم که در یک سال دو پروژه ی مهم برای شاهنامه شکل می‌گیرد.

موسیقی در درام نقش ایجاد می‌کند

نغمه ثمینی نیز در ادامه گفت:‌ این کار نه به اُپرا و نه به تئاتر موزیکال شباهت ندارد. در این کار موسیقی در درام نقش ایجاد می کند. امیدوارم وقتی این کار را ببینید شما بگویید که این کار بدون موسیقی ناقص بود و بدون موسیقی کامل نمیشد. اساطیر امکان بی نهایتی برای بازخوایشان به ما می دهند. به طور حتم بازخوانی کاملا آزادی از داستان های شاهنامه خواهیم داشت.

هیچ مرزی برای کارهایم قائل نیستم

همایون شجریان در بخش دیگری از این نشست خبری گفت: من هیچ مرزی برای کارهایم قائل نیستم زیرا چندان جذاب نیست که یک فرم دائما تکرار شود. البته خودم همواره توجه به فرم های موسیقی اصیل ایرانی را به عنوان یک ضرورت مدنظر داشته ام چرا که خودم در این فضا پرورش یافته و بزرگ شده ام. من در این پروژه دوست دارم با یک روحیه متفاوت وارد کار شوم. ضمن اینکه دختر ۱۰ ساله من و اصولا نسل آنها هر زمان به موسیقی های من گوش می دهد با «آرایش غلیظ» و «چرا رفتی» ارتباط بهتری می گیرند و اساسا این موفقیت ماست که به سهم خود کاری می کنیم که این نسل کارهای ما را گوش می کند.

این خواننده در پاسخ به سوالی پیرامون قیمت بالای بلیت این اجرا گفت: حضور اسپانسر این برنامه در ماجرای بلیت فروشی تاثیر نداشته که بخواهیم بگوییم قیمت ۱۹۵ هزار تومان پروژه به همین جهت بوده است. البته بخش هایی از هزینه های این پروژه برای ما واقعا غیرقابل تحمل بود کما اینکه تمام تمهیدات به گونه ای است که همه چیز در بهترین شکل ممکن پیش روی مخاطب اجرا شود. البته که در قیمت گذاری بلیت ها حداقل ها همواره واقعی تر از حداکثرهاست چرا که بخشی از این بلیت ها با قیمت حداکثری اهدایی است، بنابراین بهتر است به نسبت میانگین قیمت بلیت ها نگاه کنیم.

موسیقی در خدمت نمایش و یا نمایش در خدمت موسیقی نیست

وی افزود: تمام کسانی که در این پروژه هستند ریسکی که این کار دارد را پذیرفته اند و با شجاعت وارد این کار شده اند. چون اینجا موسیقی در خدمت نمایش و یا نمایش در خدمت موسیقی نیست. ما باید مخاطبانی که آمده اند کنسرت ببینند و یا کسانی آمده اند نمایش ببینند را راضی کنیم. سعی کرده ام مرزی برای کارم نگذارم. تا جایی که هنجره و توانم اجازه می دهد کارهای متفاوتی انجام دهم. تکرار فُرمی که قبلا جواب داده، برای من خیلی جذاب نیست. سعی کرده ام به سمت و سویی بروم که فرزندان ما هم بتوانند با آثارمان رابطه برقرار کنند و با این نسل ارتباط بگیریم. دخترم 10 ساله است و تنها با کار آرایش غلیظ و کار رگ خواب من ارتباط می گیرد. من تلاشم این است که هیچ مرزی برایش نگذارم. در این روند ممکن است افتخار همکاری با آهنگسازان بسیاری را داشته باشم.

سهراب پورناظری نیز در این باره گفت: شاهنامه پتانسیل کنسرت شدن را از نظر من ندارد. کلا داستانی روایی است. مگر توسط خنیاگری که خودش ساز می زند و روایت می کند. وقتی شاهنامه در قالب موسیقی دستگاهی می آید کار مشکلی است که یک ساعت و نیم را با اشعار شاهنامه مدیریت کرد. به همین دلیل ما از اشعار مرتبط استفاده می کنیم. سازهایی مانند تنبور، دوتار، چنگ، بالابان و دودوک، سه تار، تار و ارکستر غربی قطعه در برنامه ی ما هستند. هنوز هم ما دنبال عنوان می گردیم. چیزی شبیه به کنسرت نمایش. برای شاهنامه خوانی فرم های جذابی داریم. شاهنامه خوانی، نقالی و فُرم هایی که در تغزیه هست و در لرستان داریم. ولی روی صحنه آوردن برای عموم این جنس از کارها با توفیق مواجه نمی شود.





منبع : فارس
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار